( 4.7 1279 )

ریاحین ـ مه در محاق (ترجیع بند)

• بند اول
مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت
خورشید تیره گشت و زمین و زمان گرفت
ناموس حق چو گشت شهید از جفای خصم
دربارگاه قدس دل عرشیان گرفت
برقی زد و ز تركش پیر فلك جهید
تیر غمی كه سینه ما را نشان گرفت
دانی چه شد چرا كه به هم ریخت روزگار
دانی چرا ز غم دل صاحب زمان گرفت
دانی چه سوگواری و اندوه و ماتمی
شور و نشاط و سرخوشی شیعیان گرفت
ز آن لطمه‌ای كه بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند


• بند دوم
عیدی برای مردم صاحب عزا نماند
جز خون دل به ساغر اهل ولا نماند
از آتشی كه بر در بیت الشرف زدند
جز اشك غم به دیده خونبار ما نماند
از ضرب در چو پهلوی زهرا شكسته شد
بر شیعیان به غیر غم و ابتلا نماند
از آتشی كه كرد بپا غاصب فدك
غیر از نفاق و كینه نشانی بجا نماند
زان لطمه‌ای كه بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند


• بند سوم  
جن و ملك ز ماتم زهرا گریستند
كر و بیان عالم بالا گریستند
از خنجری كه دشمن حق زد به نخل دین
یاران زخم خورده چو مولا گریستند
وقتی خبر رسید كه محسن شهید شد
زین درد و داغ اهل تولا گریستند
آتش ز داغ بر دل اهل ولا فتاد
تا اهل بیت زین غم عظما گریستند
زان لطمه‌ای كه بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند


شاعر: سید محمد حسن صفوی پور
(قیصر اصفهانی)

Review Count : 0 Review

0/700
Change the CAPTCHA code