حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام اولین بانوی راوی حدیث
با تتبع و جستجو در کتاب هایی که پیرامون حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام به نگارش درآمده است، کمتر به این موضوع پرداخته شده که حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام از محدِّثات شیعه و اولین بانوی راوی حدیث در قرن اول هجری میباشند و از رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم روایت نقل نموده اند، لذا ما بر خود لازم دیدیم که به اجمال به این بحث بپردازیم.
«ابن حزم اندلسی» حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام را نخستین آورنده حدیث از پیامبراکرم صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم شمرده است.[1]
«مرحوم استرآبادی نائین قدِّسَ سِرُّه» که از صاحب نظران در رجال شناسی و شناخت راویان است - خدیجه علیهَاالسَّلام را از بانوان نامداری شمرده است که از پیامبر گرامی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم روایت نقل نموده، و به افتخار همنشینی علمی و فکری و فرهنگی او مفتخر گشته است.[2]
«مرحوم محمّد حائری قدِّسَ سِرُّه» او را از روایتگران حدیث از پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم و از همسران و همنشینان فرهنگی او شمرده است.[3]
«مرحوم اردبیلی قدِّسَ سِرُّه» او را از آورندگان نامی حدیث از صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم به حساب آورده است.[4]
همچنین «ابن حزم اندلسی» او را نخستین آورندۀ روایت از پیامبر اکرم صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم شمرده است.[5]
«بیهقی» از حدیث نگاران اهل سنّت در این باره می نویسد:
«روایات رسیده از حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام در کتب اهل سنت موجود است».[6]
در کتاب «رجال صحیح بخاری» نام مبارک حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام در زمره بانوان راوی حدیث ذکر شده است.[7]
حال از آنجا که شیعه همواره در طول تاریخ مظلوم واقع شده و سعی در محو مفاخر شیعه و آثارشان شده است، لذا بر خود لازم دیدیم که از حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام که همواره در خدمت خاندان رسالت علیهِم السَّلام و محرم اسرار ایشان بوده و در بیان حقایق و احادیث سهم بسزایی داشته و جزء نمونه های برجسته و الگوهای عالی، سهم بسزایی در انتقال احکام اسلامی و سخنان رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم داشته است ذکر حدیث نموده و راویان از ایشان را هم معرفی نماییم.
«بیهقی» این روایت را از حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام نقل کرده است که:
«قالَتْ خَدِیجَهُ: یا رَسولَ الله! ما أقُولُ وَ اَنَا اَطُوفُ بِالْبَیْتِ؟... قال : قُل اللّهمَّ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ خَطایَ وَ عَمْدِی وَ اِسْرافِی فِی أمْرِی...»[8]
خدیجه علیهَاالسَّلام به پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم گفت: ای پیامبر خدا! در حال طواف بر گرد خانه خدا چه دعایی را زمزمه کنم؟ پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم فرمود: بگو بار خدایا! گناهانم را بیامرز و لغزش های خواسته و ناخواسته و زیاده روی در کارهایم را ببخشای ...». و نیز «عبد الله بن حسن» نقل نموده است که: از مادرم فاطمه دخت ارجمند امام حسین علیْهِ السَّلام شنیدم که این روایت را از خدیجه علیهَاالسَّلام روایت می کرد:
«سمعتُ اُمِّی فاطمه بنت الحسین علیْهِ السَّلام تُحَدِّثُ بِهذا الْحَدِیث عَنْ خدیجه علیهَاالسَّلام ...».[9]
همچنین «ابن اثیر»، «ابن عبد البرّ» و «علّامه مجلسی قدِّسَ سِرُّه» به سند خود از «اسماعیل بن أبی حکیم مولی الزّبیر» از خدیجه علیهَاالسَّلام نقل کرده اند که: «ونحن اسماعیل بن أبی حکیم مولی آل الزّبیر أنّه حدّث و عن إسماعیل بن أبی حکیم مولی آل الزبیر أنه حدّث عن خدیجه [علیهَاالسَّلام] أنها قالت لرسول الله [صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم] ای ابن عم أتستطیع أن تخبرنی بصاحبک هذا الذی یأتیک إذا جاءک قال نعم قالت فإذا جاءک فأخبرنی فجاء جبرئیل [علیْهِ السَّلام] فقال رسول الله [صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم] لخدیجه[علیهَا السَّلام] یا خدیجه هذا جبرئیل قد جاءنی. قالت: قم یا ابن عم فاجلس علی فخذی الیسری. فقام رسول الله [صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم] فجلس علیها.
قالت: هل تراه قال نعم. قالت فتحول فاقعد علی فخذی الیمنی فتحول فقالت هل تراه قال نعم قالت فاجلس فی حجری ففعل قالت هل تراه قال لا قالت یا ابن عم اثبت و أبشر فو الله إنه لملک و ما هو بشیطان».[10]
«حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام به رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم گفت: ای پسرعمو! آیا می توانی هنگامی که (مصاحب تو جبرئیل می آید مرا آگاه کنی؟ [رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم پذیرفت و ]وقتی که جبرئیل علیْهِ السَّلام آمد، پیامبر اکرم صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم به خدیجه علیهَاالسَّلام فرمود: جبرئیل نزد من آمده است ، خدیجه علیهَاالسَّلام گفت: پسر عمو برخیز و سمت چپ من بنشین. رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم برخاست و سمت چپ پهلوی خدیجه علیهَاالسَّلام نشست .
خدیجه علیهَاالسَّلام گفت: او را می بینی؟ پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم فرمود بله. خدیجه علیهَاالسَّلام گفت: برخیز و بر سمت راست من بنشین. آن حضرت جایش را تغییر داد. خدیجه علیهَاالسَّلام گفت: آیا او را می بینی؟ فرمود بله. خدیجه علیهَاالسَّلام گفت:
بر دامن من بنشین و پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم نشست. خدیجه علیهَاالسَّلام گفت: او را می بینی ؟ فرمود نه. خدیجه علیهَاالسَّلام گفت: پسر عمو، ثابت باش و بشارت باد تو را چه آنکه به خدا قسم او فرشته است و شیطان نیست».
«علّامه مجلسی قدِّسَ سِرُّه» می گوید: «دارقطنی» به سند خود از «ابن عباس» از حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام در خصوص 9 خصلتی که خداوند به امیرمؤمنان امام علی علیْهِ السَّلام عنایت فرموده نقل روایت می کند:
«روی الدّارقطنیّ عن محمّد بن سعد... عن ابن عبّاس عن خدیجه رضی الله عنها قال سمعت رسول الله [صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم] یقول إنّ الله أعطانی فی علیّ خصالا تسعا ثلاثا فی الدّنیا و ثلاثا فی الآخره و ثلاثا اثنتان أنا منهما آمن وواحده أنا منها و جل قالت خدیجه بأبی أنت وأمّی أخبرنی بهذه التسعه ما هی قال لها النّبیّ [صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم] أما الثّلاث الّتی فی الدنیا یقضی دینی وینجز موعدی و یستر عورتی وأما الثّلاث الّتی فی الآخره فمتّکئی یوم تحلّ شفاعتی والقائم علی حوضی وقائد أمّتی إلی الجنّه وأما الاثنتان الّتی أنا منهما آمن فلا یرجع ضالّا بعد هدی ولا یموت حتّی یعطینی ربّی فیه الّذی وعدنی وأمّا الواحده الّتی أنا منها و جل فما یصنع به قریش بعدی».[11]
«خدیجه علیهَاالسَّلام گفت که شنیدم رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم فرمود: خداوند به من عطا کرده به اینکه در علی علیْهِ السَّلام 9 خصلت باشد سه خصلت در دنیا و سه خصلت در آخرت و سه خصلت دیگر که دو خصلت از این سه خصلت مایۀ آرامش و راحت من است و یکی دیگر که از دستم خارج است .
خدیجه علیهَاالسَّلام گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! خبرم کن که آن نُه خصلت چیست؟ پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم فرمود: سه خصلت که خداوند در دنیا به او عنایت کرده این است که قرض مرا ادا می کند و به عهدش وفا می کند و عورتم را می پوشاند. سه خصلت که خداوند در آخرت به او عنایت کرده این است: در روز شفاعت (قیامت ) در کنار من است و صاحب حوض من است و رهبر و راهبر امّتم به سوی بهشت است. اما آن دو خصلتی که از بابت آنها آسوده خاطرم: یکی آن است که پس از هدایت به سوی گمراهی قدم نمی زند و نمی میرد تا آنکه وعده و عهدش را ادا می کند. اما آنچه که از دستم خارج است، رفتاری است که قریش پس از من با او خواهند کرد».
«طبرانی» به سند خود از «عبد الله بن الحارث» از خدیجه علیهَاالسَّلام در خصوص جایگاه فرزندانش در آخرت نقل روایت می کند:
«... عن الأزرق بن قیس عن عبد الله بن الحارث عن خدیجه قالت: قلت یا رسول الله أین أطفالی، قال فی الجنه، قلتُ بلا عمل قال الله أعلم بما کانوا عاملین».[12]
«خدیجه علیهَاالسَّلام می گوید: به رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم گفتم: اطفال من کجا هستند؟ فرمود: در بهشت. گفتم: بدون عمل ؟ فرمود: خدا داناتر است به آنچه که آنها عمل می کردند!».
با این وصف دست تعصّب انگیز و تاریک اندیش با کمال تأسّف به این خیانت نیز دست زد و در جهت دشمنی با فرهنگ و منِش خاندان پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم، به ویژه امام امیر مؤمنان علی علیْهِ السَّلام و حضرت فاطمه علیهَاالسَّلام روایات حضرت خدیجه علیهَاالسَّلام را حذف و گاه به نام «عایشه» جازد، و «عایشه» را در این مورد برتر و پیش تر از او خواند.[13]
[1] . الأنوار السّاطعه من الغرّاء الطّاهره، غالب سیلاوی، ص 329.
[2] . منهج المقال، استر آبادی، ص 400؛ الانوار السّاطعه من الغرّاء الطّاهره، غالب سیلاوی، ص 329.
[3] . منتهی المقال، محمّد حائری، ج 7، ص 462.
[4] . جامع الرّواه، محمد بن علی الأردبیلی الغروی الحائری، ج 2، ص 458.
[5] . الانوار السّاطعه من الغرّاء الطّاهره، غالب سیلاوی، ص 329.
[6] . همان، ص 330
[7] . رجال صحیح بخاری، کلا باذی، ج 2، ص 835
[8] . الأنوار السّاطعه من الغرّاء الطّاهره، غالب سیلاوی، ص 330.
[9] . سیره النّبویه صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم، ناول ، ابو منذر ابن هشام کلبی، ج 1، ص 255.
[10] . اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ابن اثیر، ج6، ص82: الإستیعاب فی معرفه الأصحاب، ابوعمریوسف ابن عبدالبر ج 4، ص 1820؛ بحارالأنوار، محمّدباقر مجلسی، ج16، ص 11
[11] . بحارالأنوار، محمّدباقر مجلسی، ج 28، ص 84
[12] . المعجم الکبیر، ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی، ج 23، ص 16.
[13] . الأنوار السّاطعه من الغرّاء الطّاهره، غالب سیلاوی، ص 331.