فضايل حضرت معصومه عليها السلام
ریاحین ـ الف. فضايل ومناقب
حضرت معصومه عليها السلام پرورش يافته دامان عصمت و طهارت است. او از همان اوان كودكي، تحت تعليم و تربيت امام موسي كاظم عليه السلام و امام رضا عليه السلام قرار گرفت و از جهت شخصيت فردي و كمالات روحي، به آنجا رسيد كه شيخ عباس قمي درباره اش مي گويد: «برحسب آنچه به ما رسيده، افضل دختران موسي بن جعفر عليه السلام، سيده جليله معظمه، فاطمه بنت موسي عليه السلام، معروف به حضرت معصومه عليها السلام، است»(1) و شيخ محمّد تستري پا را از اين فراتر نهاده و فضيلت آن حضرت را دربين فرزندان امام كاظم عليه السلام، غير از امام رضا عليه السلام، بي نظير دانسته و گفته است: در ميان فرزندان امام موسي كاظم عليه السلام با آن همه كثرتشان، بعد از امام رضا عليه السلام، كسي هم شأن حضرت معصومه عليها السلام نيست(2).
فضائل ومناقب حضرت معصومه عليها السلام را بايد از لابه لاي تاريخ زندگي آن حضرت و احاديثجست وجو كرد. بعضي از اين احاديث مستقيماً در فضيلت حضرت معصومه عليها السلام است وبرخي ديگر مربوط به فضيلت زيارت آن حضرت است كه نشان دهنده كمالات روحي حضرت معصومه عليها السلام مي باشد.
فضايلي كه مستقيماً مربوط به آن حضرت است، عبارت اند از:
1. دختر آل رسول صلي الله عليه وآله
اولين فضيلت آن حضرت، اين است كه دختر، خواهر و عمه وليّ خدا مي باشد؛ چنان كه در زيارت نامه آن حضرت تصريح شده است. در زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام، حضرت به عنوان دختر رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم، دختر فاطمه عليها السلام، دختر خديجه عليها السلام و ... معرفي شده است.
اين تعبيرات تنها شرافت خانوادگي آن حضرت را بيان نمي كند؛ بلكه بيانگر آن است كه از نظر مقامات عالي معنوي و ملكوتي، آن حضرت فرزند روح و جسم پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم، حضرت زهرا عليه السلام، خديجه عليها السلام و امامان معصوم عليهم السلام است(3).
2. بشارت پيش ازميلاد
موضوعي كه نشان از عظمت و منزلت حضرت معصومه عليها السلام دارد، پيشگويي جدّ بزرگوارش، امام صادق عليه السلام، از تولد آن حضرت است . اين پيشگويي چند بار صورت گرفته است.
الف. راوي مي گويد: «نزد امام صادق عليه السلام رفتم و ديدم آن بزرگوار با كودكي كه در گهواره است، سخن مي گويد. با تعجب از آن حضرت پرسيدم: آيا شما با كودكي كه درگهواره است، سخن مي گوييد؟ آن حضرت فرمود: آري، اگر توهم مايل هستي نزد او بيا وبا او حرف بزن.
نزديك رفته، به كودك سلام كردم، كودك جواب مرا داد و فرمود: نامي راكه براي دختر خود انتخاب كرده اي عوض كن؛ زيرا خداوند آن نام را دوست ندارد.
خداوند چند روز پيش به من دختري عطا كرده بود كه من نام او را حميرا گذاشته بودم. سخن گفتن نوزاد، اطلاع او از اخبار پنهاني و نهي از منكر او مرا به تعجب واداشته و بهت زده كرده بود.
امام صادق عليه السلام به من فرمود: تعجب نكن؛ زيرا اين نوزاد، پسرم «موسي» است. خداوند از او دختري به من عنايت خواهد كرد كه نامش فاطمه است ودر سرزمين قم به خاك سپرده مي شود و هر كس او را زيارت كند، بهشت بر اوواجب مي گردد».(4)
ب. امام صادق عليه السلام فرمود: «بدانيد بهشت 8 در دارد كه 3 در آن به سوي قم است، زني از فرزندان من در آنجا رحلت مي كند كه نامش فاطمه دختر موسي عليه السلام است».(5)
اين احاديث نشان دهنده آن است كه حضرت معصومه عليها السلام يك زن عادي نبود؛ زيرا «اگر ايشان يك زن عادي بودند، اين اهتمام به بيان شأن ايشان، قبل از ولادت پدر بزرگوارشان، بلا وجه است»(6).
ج. امام صادق عليه السلام فرمود: «براي خداوند حرمي است وآن مكّه است. براي پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم حرمي است وآن مدينه است، براي اميرالمؤمنين عليه السلام حرمي است و آن كوفه است. براي ما حرمي است وآن شهر قم است. به زودي، زني از فرزندان من به نام فاطمه، درآن شهر مدفون خواهد شد كه هركس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب مي شود».(7)
راوي مي گويد: امام اين كلام را زماني بيان فرمود كه هنوز امام موسي كاظم عليه السلام به دنيا نيامده بودند.
3. فداها ابوها
حضرت امام موسي كاظم عليه السلام درباره حضرت معصومه عليها السلام فرمود:(8) «فداها ابوها؛ پدرش به فدايش». كه نشان از مقام علمي حضرت معصومه عليها السلام دارد. اين داستان در فصل تاريخ زندگي حضرت معصومه عليها السلام بيان خواهد شد.
4. شفيعه
از فضايل حضرت معصومه عليها السلام، مقام شفاعت در روزي است كه «لا تنفع الشفاعة عنده الا لمن اذن له».(9)
حضرت معصومه عليها السلام بعد از فاطمه زهرا عليها السلام، دومين زني است كه به نصّ اهل بيت عليهم السلام، داراي مقام شفاعت است(10). يكي از اين نصوص، اين سخن امام صادق عليه السلام است «زني از فرزندان من(درقم) از دنيا مي رود كه نامش فاطمه است و به شفاعت او، همه شيعيان وارد بهشت مي شوند»(11).
در زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام كه امام رضا عليه السلام بيان نموده، آمده است: «يا فاطمة اشفعي لي في الجنة» وعلت اين شفاعت چنين بيان شده است: «فان لك عندالله شأناً من الشأن».(12) «شايد مراد حضرت از شأن، رابطه اي از رابطه هايي است كه اولياي خداوند با ذات مقدس ربوبي داشتند، اين بانوي جليل القدر هم از سنخ همان رابطه هارا دارد»(13).
دراين رابطه، برخي خوابها كه مي تواند به عنوان مؤيد باشد(14)، نقل مي شود، از جمله:
«حضرت آية الله حاج شيخ محمّد ناصري دولت آبادي، از علماي دولت آباد اصفهان، از پدرش مرحوم آية الله شيخ محمّد باقر ناصري(متوفاي 1407 ه .ق.) نقل مي كند: درسال 1295 ه .ق. در اطراف قم، قحطي شديدي شد كه مردم را به ستوه آورد. مردم تصميم گرفتند ازميان خود چهل نفر متدين را انتخاب كرده، به قم بفرستند. اين چهل تن به قم آمدند ودر حرم حضرت معصومه عليها السلام به بست نشستند تا شايد با عنايت و دعاي آن بزرگواران خداوند باران بفرستد. پس از گذشت سه شبانه روز، در شب سوم يكي از آنان، مرحوم ميرزاي قمي(متوفاي 1231ه .ق.)(15) را درخواب مي بيند. ميرزا از او علت بست نشستنشان را مي پرسد، اوعرض مي كند: مدتي است كه در منطقه ما بر اثر نباريدن باران، خشكسالي و قحطي به وجود آمده است، براي رفع خطر، به اينجا پناه آورده ايم. ميرزاي قمي مي فرمايد: براي همين در اينجا جمع شده ايد؟ اينكه چيزي نيست، اين مقدار از دست من نيز ساخته است، درچنين نيازها به مامراجعه كنيد؛ اما اگر شفاعت جهان آخرت را خواستيد، دست توسل به دامان اين شفيعه روز جزا، دراز كنيد»(16).
محدث قمي بيان فرمود: «در عالم رؤيا، مرحوم ميرزاي قمي - اعلي الله مقامه الشريف - را ديدم و از ايشان پرسيدم كه آيا اهل قم را حضرت معصومه عليها السلام شفاعت خواهد كرد؟ ديدم ميرزا با تندي، متوجه من شد وگفت: چه گفتي؟ من سؤالم را تكرار كردم. باز با تندي، به من گفت: چه گفتي؟ مرتبه سوم كه سؤالم را تكرار كردم، پاسخ داد: يا شيخ، تو چرا چنين سؤالي مي كني؟ شفاعت اهل قم با من است، حضرت معصومه عليها السلام تمام شعيان عالم را شفاعت خواهد كرد»(17).
جالب اينجاست كه حضرت معصومه عليها السلام خود نيز چنين بياني دارند؛ چرا كه «حضرت آية الله حاج سيد محمّد وحيدي از برخي از بزرگان، ازيكي از سادات برقعي نقل مي كند كه گفته بودند: شبي در عالم رؤيا محضر مقدس حضرت معصومه عليها السلام رسيد. حجاب و مانعي درميان نبود از محضر ايشان سؤال كردم: آيا شما اهل قم را شفاعت خواهيد نمود؟ حضرت معصومه عليها السلام در پاسخ فرمودند: ميرزاي قمي براي شفاعت اهل قم كفايت مي كند، من همه شيعيان را شفاعت مي كنم».(18)
در واقع، شفاعت حضرت معصومه عليها السلام نسبت به ما همچون مجاورت نور با ماست. تنها زنگار دل است كه موجب مي شود مجاورت آن را درك نكنيم و از آن محروم بمانيم(19).
5. معصومه
اگر چه مقام عصمت از گناه و مصون بودن از لغزش«در عين قدرت برخطا» مقامي است كه مختص به انبيا و ائمه اطهار عليهم السلام مي باشد، اما با اطاعت خالصانه از خدا و مبارزه با هواي نفساني مي توان به درجه اي ازعصمت كه مصونيت از گناه است، رسيد. حضرت معصومه عليها السلام نيز كه پرورش يافته مكتب ائمه اطهار عليهم السلام است، نمونه عالي از طهارت وپاكي است؛ چنانكه امام علي بن موسي الرضا عليه السلام فرمودند:
«مَنْ زارَ المعصومةَ بقم كمن زارني(20)؛ هر كس حضرت معصومه عليها السلام را در قم زيارت كند، همانند آن است كه مرا زيارت كرده است».
با توجه به اينكه نام آن حضرت فاطمه است و امام عليه السلام هرگز در مورد وصف شخصي مبالغه نمي كند، مي توان مقام عصمت را براي حضرت فاطمه معصومه عليها السلام ثابت كرد. مقام شفاعت حضرت معصومه عليها السلام نيز نشانگر اين است كه آن حضرت معصوم است؛ زيرا كسي كه دراثر جرم و عصيان و گناه، خود نيازمند به شفيع است، نمي تواند ديگران را شفاعت كند.
آن حضرت در سيره علما و مؤمنان، به اين وصف ملقب شده است(21) و در عرف او را به همين وصف مي شناسند.
6 . محدّثه
با توجه به اختناق موجود در آن زمان، نقل حديث از معصوم عليه السلام بسيار سخت و دشوار بود. با اين وجود، از حضرت معصومه عليها السلام احاديثي نقل شده است كه همه آنها حول محور امامت وولايت مي چرخند وبه نظر مي رسد آن حضرت با بيان اين احاديث، سعي در سوق دادن افكار جامعه به سمت امامت و ولايتي كه در غربت مانده بود، نموده است.
احاديثي كه آن حضرت نقل كرده و با سلسله سند خود، به حضرت فاطمه زهرا عليها السلام مي رسند، عبارت اند:
1. حديث غدير و حديث منزلت
حَدَثتنا فاطمة بنت علي بن موسي الرضا عليه السلام حدثتني فاطمة وزينب و ام كلثوم بنات موسي بن جعفر عليهما السلام قلن: حدثتنا فاطمة بنت جعفر بن محمّد الصادق عليه السلام حدثتني فاطمة بنت محمّد بن علي عليهما السلام حدثتني فاطمة بنت علي بن الحسين عليهما السلام حدثتني فاطمة و سكينة ابنتا الحسين بن علي عليهما السلام عن ام كلثوم بنت فاطمة بنت النبي صلي الله عليه وآله، قالت: «أنسيتم قول رسول الله يوم غديرخم: من كنت مولاه فعليٌ مولاه و قوله: أنت منّي بمنزلة هارون من موسي عليه السلام(22)؛ آيا فراموش كرده ايد سخن رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم را در روز غدير خم كه فرمود: من مولاي هر كه هستم، علي هم مولاي اوست. و فرمود: تو (علي) براي من همانند هارون براي موسي عليه السلام هستي».
2. بشارت به شيعيان علي عليه السلام
به همان سندي كه گذشت، حضرت فاطمه معصومه عليها السلام از فاطمه زهرا عليها السلام روايت كرده: «سمعت رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم يقول:لمّا أُسري بي الي السماء دخلت الجنة فاذا انا بقصر من درّة بيضاء مجوّفة و عليها بابٌ مكلّل، بالدُّر والياقوت، و علي الباب ستر: فرفعت رأسي فاذا مكتوبٌ علي الباب: لا إله إلاّ الله، محمّد رسول الله، عليٌ وليّ القوم. واذا مكتوبٌ علي الستر: بخٍ بخٍ من مثل شيعة علي عليه السلام.
فدخلته فإذا أنا بقصرٍ من عقيق احمر مجوف وعليه بابٌ من فضة مكلّل بالزبرجد الأخضر، و اذاً علي الباب الستر، فرفعت رأسي، فاذاً مكتوبٌ علي الستر، شيعةُ عليٍ هم الفائزون.
فقلتُ: حبيبي جبرئيل لمن هذا؟ فقال: يا محمّد لابن عمّك ووصيّك عليّ بن ابي طالب عليه السلام.
يحشر الناس كلهم يوم القيامة حفاة عراة إلاّ شيعة علي عليه السلام يدعي الناس بأسماء أُمّهاتهم إلاّ شيعة علي عليه السلام فانهم يدعون باسماء آبائهم.
فقلت حبيبي جبرئيل: وكيف ذاك؟ قال: لأنهم أحبّوا عليّاً فَطاب مولدُهم(23)؛
حضرت فاطمه زهرا عليها السلام فرمود: پدرم رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم فرمود: شبي كه مرا به آسمان - معراج - بردند داخل بهشت شدم. در آنجا قصري از درّ سفيد ديدم كه وسط آن خالي بود. آن قصر دري داشت كه با درّ و ياقوت مزيّن شده وروي آن پرده اي بود. وقتي سرم را بلند كردم، ديدم بربالاي آن نوشته شده بود: «لااله الا الله»، «محمّد رسول الله، عليّ ولي القوم؛ خدايي جز الله نيست، محمّد فرستاده خدا و علي سرپرست قوم مسلمانان است». به روي پرده نوشته بودند: به به، چه كسي همسنگ شيعه علي است. وقتي داخل قصر شدم، قصري ديدم از عقيقي سرخ كه وسط آن نيز خالي بود، اين قصر نيز دري داشت از نقره كه با پرده اي از زبرجد سبز زينت شده بود. سرم رابلند كردم، ديدم برفرازش نوشته اند: «محمّد رسول خداست و علي ،وصيِّ مصطفي صلي الله عليه وآله وسلم است». بر روي پرده نوشته بودند: «شيعيان علي عليه السلام را بهحلال زادگي بشارت بده».
وقتي داخل شدم با قصري ديگر روبرو شدم كه از زمرّد سبز بود وزيباتر از آن هرگز نديده بودم. اين قصر، دري داشت از ياقوت سرخ كه با لؤلؤ زينت شده بود وبرفراز آن در، پرده اي آويخته شده بود كه بر آن نوشته بودند: «شيعيان علي عليه السلام رستگارند». گفتم: اي حبيب من جبرئيل! اين كاخ از آن كيست؟ پاسخ داد: اي محمّدصلي الله عليه وآله وسلم! اين قصر براي پسر عمّ و وصيِّ تو، علي بن ابي طالب عليه السلام است.
مردم در روز قيامت، همگي عريان وبرهنه محشور مي شوند، مگر شيعيان علي عليه السلام و همه را به اسم مادرانشان صدا مي زنند، مگر شيعيان علي عليه السلام كه به اسم پدرانشان صدا زده مي شوند. پرسيدم: حبيبم جبرئيل! چرا اين گونه مي شود؟ فرمود: چون علي عليه السلام را دوست داشتند، لذا حلال زاده اند».
3. ثواب دوستي آل محمدصلي الله عليه وآله وسلم
عن فاطمة موسي بن جعفر عليه السلام... عن فاطمة بنت رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم قالت: قال رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم: ألا من مات علي حُبّ آل محمّد ماتَ شهيداً(24).
زمخشري اين حديث را دركتاب خود با تفصيل بيشتري بيان نموده و دنباله حديث را چنين نوشته است:
«ألا و من مات علي حبّ آل محمّدصلي الله عليه وآله وسلم بَشَّرهُ مَلك الموت بالجنَّة ثم منكر ونكير.
ألا و من مات علي حبّ آل محمّدصلي الله عليه وآله وسلم يَزف الي الجنّة كما تزف العروس اليبيت زوجها.
ألا ومن مات علي حبّ آل محمدصلي الله عليه وآله وسلم فتح له في قبره بابان الي الجنّة.
ألا ومن مات علي حبّ آل محمّدصلي الله عليه وآله وسلم جعل الله قبره مزار ملائكة الرحمة.
ألا ومن مات علي حبّ آل محمّدصلي الله عليه وآله وسلم مات علي السنّة والجماعة.
ألا ومن مات علي بغض آل محمّدصلي الله عليه وآله وسلم جاء اليوم القيامة(مكتوباً) بين عينيه آيس من رحمةاالله.
ألا ومن مات علي بغض آل محمّدصلي الله عليه وآله مات كافراً؛ ألا و من مات علي بغض آل محمّد لم يشم رائحة الجنّة»(25).
آگاه باشيد هر كس بر محبّت آل محمّدصلي الله عليه وآله وسلم بميرد، ملك الموت ونكير ومنكر او را به بهشت بشارت مي دهند و همانند عروسي كه او را براي خانه شوهرزينت داده اند او را براي بهشت زينت مي دهند وزماني كه او را در قبر مي گذارند، دو در از درهاي بهشت گشوده مي شود و قبر او محل رفت وآمد ملائكه رحمت مي گردد. هر كس بر حبّ محمّد و آل محمّدصلي الله عليه وآله وسلم بميرد، بر سنّت و جماعت مرده است(26).
آگاه باشيد هر كس كه بر بغض آل محمّدصلي الله عليه وآله وسلم بميرد، روز قيامت مي آيد، در حالي كه بين دو چشم او نوشته شده است: «مأيوس از رحمت خدا» و به حال كفر مي ميرد وهرگز بوي بهشت را استشمام نمي كند».
4. قم، مركزيت تشيع
زماني كه حضرت معصومه عليها السلام در ساوه بيمار مي شود، به اطرافيان خود مي فرمايد: مرا به قم ببريد. آن گاه اين روايت را بيان مي نمايد: «از پدرم شنيدم كه فرمود: قم مركز شيعيان است»(27).
پي نوشت:
1) منتهي الآمال» تصحيح: سيد ابوالحسن مرتضوي اصفهاني، دو جلد در يك مجلّد، تهران، كتابفروشي علميه اسلاميه، 1331، ج 2، ص 241.
2) تواريخ النبي و آل» تستري، شيخ محمد تقي، چاپ اول، محمود الشريفي، 1375 ه .ق.، ص 149.
3) حضرت معصومه عليها السلام فاطمه دوم» محمدي اشتهاردي، محمّد، ، چاپ اول، قم، نشر علامه، 1375 ه.ش، ص 127.
4) منهاج الدموع» قرني گلپايگاني، شيخ علي، چاپ سوم، قم، مؤسسه مطبوعاتي دين و دانش، 1344، ص 441.
5) مجالس المؤمنين» شوشتري (تستري)، قاضي نورالله، 2 مجلد، تهران، انتشارات كتابفروشي اسلاميه، ج 1، 1353، ج 1، ص 83؛ «بحارالانوار» ج 6، ص 228، ح 59.
6) از سخنان شيخ علي پناه اشتهاردي. به نقل از: بارگاه حضرت معصومه عليها السلام تجلّيگاه فاطمه زهرا عليها السلام، مير عظيمي، سيد جعفر، ج 1، قم، انتشارات كتابخانه عمومي حضرت ابوالفضل عليه السلام، ص 122.
7) تاريخ قم» قمي، محمدبن حسن، ص 214؛ «بحارالانوار» ج 102، ص 267 و ج 607، ص 216؛ «جامع احاديث الشيعة» طباطبايي، بروجردي، قم، منشورات مدينة العلم آية الله العظمي خوئي، ج 12، ص 617؛ «مستدرك الوسائل» نوري طبرسي، ميرزا حسين، تهران، مكتب اسلاميه، ج 2، ص 227.
8) كريمه اهل بيت عليهم السلام» مهدي پور، علي اكبر، نشر حاذق، چاپ اول، ص 64 - 63.
9) سوره سبأ: 34، آيه 23: «هيچ شفاعتي نزد او، جز براي كساني كه اذن داده، سودي ندارد».
10) روايات بسياري در مورد شفاعت حضرت فاطمه زهرا عليها السلام وجود دارد كه در اين مختصر نمي گنجد؛ بالأخص كه شفاعت شيعيان، مهريه فاطمه زهرا عليها السلام مي باشد. ر. ك: مناقب ابن شهر آشوب.
11) مجالس المؤمنين» شوشتري (تستري)، قاضي نورالله، ج 1، ص 83؛ «بحارالانوار» ج 60، ص 228، ح 59؛ سفينة البحار، ج 2، ص 376.
12) زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام، «بحارالانوار» ج 102، ص 266.
13) از سخنان شيخ علي پناه اشتهاردي. به نقل از: «بارگاه حضرت معصومه عليها السلام تجلّي گاه فاطمه زهرا عليها السلام» ص 122.
14) گرچه استناد به خواب، منبع علمي نمي تواند باشد، اما چون روايات درباره شفيعه بودن آن حضرت وجود دارد، اين خوابها به عنوان مؤيّد نقل مي شود.
15) مرقد شريف اين عالم رباني در قبرستان شيخان قم، همواره موجب كرامتها بوده است.
16) حضرت معصومه، فاطمه دوم عليهما السلام محمّدي اشتهاردي، محمد،ص 144؛ «كريمه اهلبيت عليها السلام» مهدي پور، علي اكبر، ص 58.
17) مردان علم در ميدان عمل» حسيني، نعمت الله ، چ 1، (5 جلد)، قم، ناشر مؤلف، تاريخ چاپ 1372 ه ش ج 3، ص 35.
18) بارگاه فاطمه معصومه تجليگاه فاطمه زهرا عليهما السلام، مير عظيمي، سيد جعفر، ص 130.
19) قسمتي از سخنراني آقاي فاطمي نيا، تاريخ 3/2/72، به نقل از ماهنامه كوثر، سال اول، ش 1، ص 63.
20) ناسخ التواريخ امام موسي بن جعفر عليه السلام» سپهر، محمد تقي خان، تصحيح وحواشي: سيد ابراهيم ميانجي، (10 جلدي)، تهران، انتشارات كتابفروشي اسلاميه، چاپ 1353 ه ش، مجلد(8 - 7)، ج 7، ص 337.
21) لقب «معصومه» براي آن حضرت از زمانهاي بسيار دور وجود داشته است؛ چنان كه علامه مجلسي در «بحار الانوار» در جلد 48، ص 317، مي گويد: «هي المعروفة اليوم بمعصومه ولها مزار عظيم؛ (فاطمة بنت موسي بن جعفر عليه السلام) امروز معروف به معصومه و داراي مزاري بزرگ است». و بيش تر نويسندگان و مورخان از آن حضرت با لقب معصومه عليها السلام ياد كرده اند، از جمله محمد تقي خان سپهر در كتاب «ناسخ التواريخ» ج 7، ص 336.
22) احقاق الحق و ازهاق الباطل» مرعشي تستري، نورالله، تهران، كتابفروشي اسلاميه، 382 ه .ق.، ج 6، ص 282؛ «عوالم العلوم والمعارف والاحوال من الآيات والاخبار والاقوال امام موسي بن جعفر عليه السلام» بحراني، شيخ عبدالله، چاپ اول، قم، مؤسسه امام مهدي(عج)، 1409 ه .ق.، ج 21، ص 354، ح 2؛ «الغدير في الكتاب والسنة والادب» اميني نجفي، علامه عبدالحسين، چاپ سوم، لبنان، دارالكتب العربية، 1387 ه .ق.، ج 1، ص 179.
23) عوالم العلوم» ج 21، ص 352، ح 1؛ «بحارالانوار» ج 68، ص 77 و ح 15، ص 76.
24) عوالم العلوم» ج 21، ص 354ح 3؛ «سيده عش آل محمدصلي الله عليه وآله وسلم» هاشمي، ابوالحسن، چاپ اول، قم، ناشر: مؤلف، ص 110. اين حديث، بر روي ضريح قبلي آن حضرت، با سلسله راويانش، حك شده بود.
25) تفسير كشّاف» زمخشري، محمد ابن عمر، 4 جلد، انتشارات بلاغت، ج 4، ص 220، ذيل آيه «قل لااسألكم عليه اجراً...».
26) عامل حقيقي به سنّت محمدي و جماعت حق (كه جمع واتحاد بر ولايت علي عليه السلام و آل او باشد) شيعيان هستند.
27) منتخبي از كتاب درياي سخن» سقازاده تبريزي، ص 28، ضميمه كتاب: «زندگاني حضرت معصومه عليها السلام و تاريخ قم» منصوري، مهدي، چ 5، قم، انتشارات علمي است.
منبع» مجموعه مقالات/ گروهی از نویسندگان