وقتی یک زن می تواند تمام هستی را متحول کند
ریاحین : آنچه ما در آموزه های الهی اسلام یافته ایم این است که کمال« مربی»، «معلم» و «مادر شدن» برای زن در مقایسه با دیگر کمالاتی که می تواند به دست اورد یک کمال منحصر به فرد است.
حجت الاسلام محسن ادیب بهروز، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفتگو با خبرنگار شبستان با تشریح نقش مادر در شخصیت انسان گفت: پیرامون نقش بانوان به عنوان مربی، معلم و به تعبیری نقش مادری چند نکته می بایست ذکر شود. اول اینکه بدانیم مستند برخی از گفته های ما آیه شریفه 42 از سوره آل عمران است که در ذیل آیه بر اساس نقلی منتسب به پیامبر (ص) 4 بانو مصداق این آیه معرفی می شوند و ما از آنان به عنوان اسوه های قرآنی نام می بریم. یعنی حضرت مریم، حضرت آسیه، حضرت خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) که در تفاسیر روایی و حدیثی منتسب به پیامبر به عنوان اسوه های قرآنی شناخته می شوند لذا مستند برخی از سخنان ما فرمایشاتی است که در این رابطه مطرح شده است.
وی افزود: نکته دوم اینکه مبنای دیگر سخنان ما، آیه 223 سوره بقره است که می فرماید «نساءکم حرث لکم ...» یک زن همچون یک مرد بر اساس قابلیت هایی که خدا به او می دهد و استعدادی که بر اساس شرایط محیطی و ژنتیکی به دست می آورد می تواند به کمالات متعدد و متنوعی برسد از جمله کمال علمی که نتیجه آن در دستاوردها و آثار علمی برای جامعه بروز می یابد و یا کمال اخلاقی که دیگران از آن بهره می گیرند. در میان این کمالات مختلف یک کمال برتر وجود دارد که از ویژگی خاص و فوق العاده ای برخوردار است. برخلاف اندیشه ای که در جامعه ما متولد شد و رشد کرد و امروز نیز جاری و ساری است مبنی بر اینکه «کمال مادری» حداقل ارزش را دارد و سعی می کند با نشان دادن واقعیت های غلط و نادرست این کمال ممتاز و منحصر بفرد را یک کمال کاملا بی ارزش معرفی کند، ما معتقدیم این اندیشه مخالف با مکاتب الهی بوده و از سوی فیلسوفانی مطرح و در جامعه ما وارد شد که عناد صددرصد با مکاتب الهی داشتند.
حجت الاسلام ادیب خاطرنشان کرد: آنچه ما در آموزه های الهی اسلام ( که مستند تمام آموزه های مکتبی ما قرآن است) یافته ایم این است که کمال «مربی»، «معلم» و «مادر شدن» برای زن در مقایسه با دیگر کمالاتی که می تواند به دست اورد یک کمال منحصر به فرد است اما زمانی می توان این را پذیرفت که این کمال به صورت واقعی بروز پیدا کند نه به شکل کاذب. در حالی که آنچه امروز در این رابطه ظهور و بروز دارد شکل کاذب این کمال است.
یعنی بانوان، مادر شده و صاحب فرزند می شوند این فرزند با کمک محیط و شرایط طبیعی رشد می کند و وارد اجتماع می شود اما این کودک رشد طبیعی و تدریجی خود را طی کرده و حداکثر نقشی که مادر ایفا می کند 10 درصد است. لذا چون این فرزند را که دستاورد او محسوب می شود حاصلی مطلوب نمی بیند وقتی آن را با کمالات علمی دیگران یا حتی کمالات علمی احتمالی خود مقایسه می کند می بیند که ارزش چندانی ندارد.
به بیان دیگر اگر مقام و کمال مادری را با واقعیت های کاذب جامعه بسنجیم این سخن ما که این مقام از امتیاز خاصی برخوردار است، رد می شود اما اگر این کمال و مقام را به شکل واقعی در مادران جستجو کنیم چنین نخواهد بود. اگر در هر زمان انسان های محوری و کلیدی هر جامعه (خواه علمی و خواه غیر علمی) را مورد بررسی قرار دهیم - به عنوان مثال در جامعه خودمان شخصیت امام خمینی (ره) را بررسی کنیم که این شخصیت حاصل چیست؟ یعنی چه عامل مهم و کلیدی ای در جامعه بود که چنین انسانی را وارد عرصه جهان می کند و معادلات جهانی را بر هم می ریزد- اگر این مسئله در هر زمانی مورد بررسی قرار گیرد تا به آن 4 اسوه قرآنی برسیم خواهیم دید که حاصل تلاش «حضرت آسیه» تقدیم پیامبری به نام «حضرت موسی» به جامعه است و حاصل تلاش «حضرت مریم» تقدیم پیامبری به نام «حضرت عیسی» و حاصل تلاش های «حضرت خدیجه» (س) تقدیم بانوی بزرگواری مانند «حضرت زهرا» (س) و حاصل تلاش «حضرت زهرا» به شکل مستقیم تقدیم دو امام معصوم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در ادامه خاطرنشان کرد: ما حاصل حیات و دستاورد حضرت زهرا (س) را در 12 امام مشاهده می کنیم و این بیانگر آن است که اگر هر زنی در هر زمانی با توجه به قابلیتی که خدا به او داده و استعدادی که دارد به نقش «مربی»، «معلم» و «مادری» خود بپردازد چه دستاوردهایی می تواند داشته باشد.
اما دلیل تاکید ما بر این سه ویژگی آن است که یک زن در مواجهه با فرزند خود - که به عنوان یک امانت به او داده می شود - ابتدا باید نقش یک مربی را برای خود در نظر بگیرد و به تغییرات روح و رشد روحی او بیندیشد. بر اساس آیه قرآن که فرمود : « نساءکم حرث لکم....» نقش مرد در این زمینه آن است که هسته این فرزند را تشکیل می دهد و این هسته بسیار مهم است. لذا یک بانوی متفکر و هوشمند دقت می کند که این هسته را از چه کسی دریافت می کند؟ چون می داند اگر هسته ناقص و معیوب یا آلوده باشد هیچ کاری نمی توان کرد. بنابراین هسته می بایست به شکل سالم و در سلامت روح و از یک مرد سالم دریافت شود.
اما اگر این هسته به وجود آمد ولی این ظرف و قابلیت وجود نداشت که این هسته را در خود پرورش دهد مسلما از بین خواهد رفت. به همین دلیل گفته می شود که نقش زن در شکل گیری شخصیت انسان های بی نظیر و کم نظیر بسیار برجسته تر از مردان است.
این کارشناس مسایل دینی تصریح کرد: دلیل اهمیت و فضیلت نقش زن در این مسئله آن است که اگر مردی این هسته سالم را داشت اما آن را در ظرفی ناسالم قرار داد محال است که این هسته بتواند به کمالات مورد نظر دست یابد. کمالات هسته زمانی می تواند شکوفا شود که یک زمین کاملا حاصلخیز داشته باشد بنابراین زن به عنوان یک مربی می اندیشد و تحقیق می کند که این امانت را چگونه و در چه زمانی تحویل بگیرد؟ در دوران بارداری چگونه با او برخورد کند؟ و بعد در دوران شیرخوارگی چه رفتاری با او داشته باشد؟ این دوران مربی گری او است و پس از مدتی به این نتیجه می رسد که برای این کودک باید «معلم» نیز باشد.
اما در مقایسه با سایر معلم ها او می تواند بهترین آموزه ها را به این کودک منتقل کند، سایر معلم ها حتی در عرض مقام مادر نیز قرار نمی گیرند هرچند که شاید بتوانند در طول این مقام، برخی مسایل را به کودک منتقل کنند. یعنی معلم می تواند در رتبه های بعدی ایفای نقش کند نه در کنار مادر! چون مادر از ادبیات ویژه و خاصی نسبت به فرزند خود برخوردار است که دیگران از آن برخوردار نیستند و پس از این نقش مادری آغاز می شود. ما این سه نقش را یک مقام محسوب می کنیم و این مقام را تنها یک زن می تواند برای شخصیت های بی نظیر یا کم نظیر در هر دوره ای ایفا کند.
حجت الاسلام ادیب بهروز یادآور شد: لذا تعبیر قرآن این است که مراقب باشید این هسته پاک را به چه کسی تحویل می دهید؟ چون اگر این هسته به زنی که کمالات او ناقص است تحویل داده شود آن را از بین خواهد برد. همچنان که در بررسی ها می فهمیم که دلیل این که حضرت نوح (ع) دارای فرزندی شد که به تعبیر قرآن شایستگی دعای ایشان را نداشت، به واسطه نقش مادر بود یعنی این مادر بود که هسته پاک پیامبر الهی را نابود کرد. یا در رابطه با جناب عبدالمطلب وقتی فرزندی از او دشمن صددرصد وجود نازنین پیامبر می شود (ابوجهل) می بینیم که مادر چنین نقشی را ایفا کرد. یعنی مادر می تواند حتی آن هسته صددرصد الهی انبیا و پیامبران را از بین ببرد به همین دلیل تعبیر قرآن این است که مراقب باشید کودک شما انسانی باشد که بتواند قیامت شما را تضمین کند. به بیان دیگر یک کودک می تواند قیامت یک مادر را به بالاترین کمالات و درجات برساند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نقش مادر حضرت امام خمینی (ره) در شخصیت ایشان تصریح کرد: این بانوی بزرگوار در قیامت توسط فرزندش به بالاترین کمال می رسد چون نقش اصلی و کلیدی و محوری را در پرورش این کودک ایفا کرده است. اگر ایشان در کودکی به نقش معلمی و مادری نمی پرداخت محال بود که مرحوم امام خمینی، امام شود! هرچند که پدر حضرت امام این هسته را به وجود آورد اما برای شکوفایی و به کمال رساندن آن، مادر است که می تواند ایفای نقش کند.
از این رو در تفکر دینی ما زن بالاترین جایگاه و نقش را دارد و اگر در روایات ما محبت و احترام به مادر تا این حد مورد سفارش قرار گرفته که حتی برای خداحافظی نیز اول مادر، دوم مادر، سوم مادر و در مرتبه چهارم پدر قرار می گیرد با مبنا قرار دادن اینگونه روایات شاید بتوان به شکل سمبلیک گفت که نقش مادر ¾ نقش پدر است. یعنی مادر برای اینکه بتواند انسانی را به نوعی از کمالات برساند که همه جهان انگشت به دهان بمانند 3.4 نقش را به عهده دارد و عجیب آن است که چون در جامعه ما نقش مادر بر اساس مبانی دینی شناسایی نمی شود، در معرفی شخصیت ها نیز این نقش نادیده گرفته می شود یعنی ما وقتی می خواهیم شخصیت امام را معرفی کنیم از آن نقش کلیدی که این شخصیت را امام کرد یعنی از مادر ایشان صحبت نمی کنیم چون هنوز در جامعه ما تفکر دینی حاکم نیست و اگر اینچنین بود باید در تقدیر و معرفی امام یا شخصیت هایی از این قبیل از مادر این بزرگواران صحبت و تقدیر می شد اما چون در جامعه ما هنوز تفکر ضد دینی وجود دارد چنین اتفاقی نمی افتد.
این کارشناس مسایل دینی با اشاره به ریشه و فلسفه چنین تفکری خاطرنشان کرد: این تفکر ریشه در تاریخ جاهلیت - چه جاهلیت عرب و چه غیر عرب- دارد چون اساسا جامعه جاهلی به هیچ وجه به نقش مادر نمی پردازد علیرغم اینکه می داند این مادران بودند که انسان های یگانه را به جامعه تحویل داده اند. اما در زمان تقدیر و یاد از جایگاه، مقام و میزان تاثیرگذاری آنها یاد نمی شود و حتی گاهی از پدران نام برده می شود، در حالی که روایات و قرآن عظیم برخلاف این تفکر عمل می کنند.
همچنان که در طول تاریخ می بینیم که در اوج جاهلیت بانویی پیدا می شود به نام خدیجه (س) که انسانی را پرورش می دهد به نام حضرت زهرای مرضیه که جهان را به شگفتی وا می دارد و اتفاق بعدی نیز این است که حضرت زهرای اطهر بزرگترین و بالاترین نقش ها را در جهان ایفا می کنند. این بانوی بزرگوار که غیر از امیرالمومنین (ع) هیچ کفوی برای او در تمام کره زمین وجود نداشت در یک دوره کوتاه پس از رحلت پیامبر تا زمان شهادت خود 5 اقدام کلیدی انجام می دهد.
ما معتقدیم حضرت در این دوره 75 یا 95 روزه یک دوره رسالت انجام داد، رسالتی که شاید برخی پیامبران و انبیای الهی در طول 30 یا 40 سال به سرانجام می رساندند. یکی از اقدامات این بانوی بزرگوار این بود که خود را به قابلیتی رساند که خداوند برای تقدیم مصحف به ایشان، او را مخاطب مستقیم خود قرار داد و جبرییل در طی چندین روز خدمت ایشان می رسید و مسایلی را به آن حضرت ابلاغ می کرد و ایشان این مجموعه پیام ها را دریافت می نمود. پس از آن حضرت نیز برای امامان معصوم مورد کاربرد قرار می گرفت.
حجت الاسلام ادیب خاطرنشان کرد: اگر حضرت زهرا (س) نبود ما مصحفی نداشتیم و اگر مصحف نبود امامان ما فاقد یک منبع بسیار بسیار غنی ی الهی بودند. از سوی دیگر این بانوی یگانه جهان 11 امام را به جهان عرضه می کند. لذا ما در زیارتنامه همه امامان به نام این دو بانو «حضرت زهرا و حضرت خدیجه» (س) تصریح می کنیم چرا که اگر این دو زن نبودند ما امام صادق، امام باقر، امام کاظم (ع) و ... نداشتیم و برتری حضرت زهرا(س) نسبت به سایر زنان در همین موضوع نمود پیدا می کند چرا که سایر مادران ائمه نهایتا به یک حلقه رسیده اند اما این بانو یک سلسله را ایجاد می کند، از همین رو نقش آن حضرت در جهان بی نظیر است. هرچند که معتقدم هنوز نقش و جایگاه حضرت زهرا (س) مخصوصا جایگاه مادری ایشان نشان داده نشده است، ما از این بانوی بزرگوار 2 امام را داریم در حالی که حاصل تلاش سایر مادران ائمه (ع) تنها یک امام است.