روضهای که پیامبر(ص) برای فاطمه(س) خواند، شیعه ماحصل اشک زهرا(س) و صبر علی(ع) است
ریاحین ـ همایش «فاطمیه و فرصتهای تبلیغ» با حضور آیتالله نجمالدین طبسی استاد خارج حوزه علمیه قم، حجج اسلام شهاب مرادی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سیدمصطفی میرلوحی مدیرکل روابط عمومی و بینالمللی دانشگاه امام صادق(ع) و جمعی از مبلغان فاطمی در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای اندیشه به همت گروه علمی فرهنگی امام هادی(ع) برگزار شد.
در این همایش آیتالله نجمالدین طبسی در خصوص فضیلتهای حضرت صدیقه کبری(س) با تکیه بر منابع اهل سنت به ایراد سخنرانی پرداخت و افزود: «جوینی شافعی» کتابی درباره فضیلتهای حضرت فاطمه زهرا(س) به نام «فرائد السمطین فی فضائل المرتضى والبتول والسبطین» دارد، این عالم سنی در سال 730 هجری قمری رحلت کرده است و کتاب وی در ایران چاپ و منتشر شده است، در این کتاب ذهبی شاگرد جوینی این گونه از استاد خود یاد میکند: «از امام روایت کننده و حدیثگوی یگانه کامل فخر اسلام و صدر دین ابراهیم بن محمد بن الموید بن حمویه الخراسانی الجوینی روایت شنیدم (درس گرفتم) ... و وی بسیار به روایات و به دست آوردن کتب حدیثی اهمیت میداد، خوش صدا و خوش سیما بود و شخص با هیبت و دیندار و صالحی بود»(1)
*روضهای که پیامبر(ص) برای فاطمه زهرا(س) خواند
آیتالله طبسی در ادامه به روایتی از کتاب جوینی اشاره کرد و ابراز داشت: روزی پیامبر(ص) نشسته بود، حسن بن علی بر او وارد شد، دیدگان پیامبر که بر حسن افتاد، اشک آلود شد، سپس حسین بن علی بر آن حضرت وارد شد، مجدداً پیامبر گریست، در پی آن دو، فاطمه(س) و علی(ع) بر پیامبر وارد شدند، اشک پیامبر با دیدن آن دو نیز جاری شد.
وی با بیان اینکه پیامبر(ص) در زمان حیاتش برای حضرت فاطمه(س) روضهخوانی کرده است، به ادامه روایت اشاره کرد و گفت: وقتی از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند، فرمود: «زمانی که فاطمه را دیدم، به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلت وارد خانه او شده، حرمتش پایمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد، سقط شده، در حالی که پیوسته فریاد میزند: وا محمداه! ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد، اما کسی به فریادش نمیرسد، او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق میشودو در حالی بر من وارد میشود که محزون، گرفتار و غمگین و شهید شده است و من در اینجا میگویم: خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه آمین گویند».(2)
*دستهایی در تاریخ که درصدد کتمان حقانیت فاطمه(س) و علی(ع) هستند
این استاد خارج حوزه علمیه قم در ادامه به برخی نقلها در منابع اهل سنت اشاره کرد که موجب کتمان حقیقت شده است و خاطرنشان کرد: به طور مثال عبد الرحمن بن عوف در بیماری اولی بر او وارد شد و بر وی سلام کرد، پس از گفتوگویی، اولی به او چنین گفت: «من به چیزی تأسف نمیخورم، مگر بر سه چیز که انجام دادم و سه چیزی که انجام ندادم و سه چیزی که کاش از رسول خدا(ص) میپرسیدم: دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمیکردم، هر چند برای جنگ بسته شده شود ... ».(3)
وی ادامه داد: جالب این است که برخی از علمای اهل سنت، به خاطر حفظ آبروی اولی، روایت را این گونه تحریف کردهاند: «آگاه باشید که من بر سه چیز که انجام دادم غصه میخورم و سه چیز که انجام ندادهام و سه چیز که دوست داشتم آن را از رسول خدا میپرسیدم، دوست داشتم که من فلان کار را نمیکردم، به علتی که آن را ذکر کرد، ابوعبیده میگوید: من نمیخواهم بگویم ابو بکر چه گفت (ولی میدانم)...(4)
*چرایی کم بودن تعداد روایت از حضرت زهرا(س)
آیتالله طبسی با اشاره به اینکه تعداد روایت از حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنت بسیار اندک است، آن را دلیلی دیگر بر کتمان حقیقت دانست و اظهار داشت: آقایان اهل سنت ـ بر خلاف ما ـ میگویند حضرت فاطمه زهرا(س) در سن 28 سالگی رحلت کردند و شش ماه قبل از ایشان نیز پیامبر(ص) از دنیا رفتند. پس زهرای مرضیه(س) 27 سال و نیم با پیامبر(ص) بودند، اگر سالی یک حدیث از پیامبر(ص) شنیده باشند، یعنی باید 28 حدیث از حضرت زهرا(س) نقل میشد. آیا در کتابهای دسته اول آنها میتوانید 28 حدیث از حضرت فاطمه پیدا کنید؟ بگوییم دو سال یک بار، آیا میتوانید 14 روایت از ایشان پیدا کنید؟ اصلا سه سال یک بار، شما هفت حدیث که به نقل از حضرت زهرا(س) باشد در کتب آنها به من نشان دهید.
وی افزود: شما نمیتوانید در صحیح بخاری و صحیح مسلم هفت حدیث به نقل از حضرت زهرا(س) پیدا کنید، در بخاری فقط یک حدیث صحیح از حضرت زهرا(س) وجود دارد، یعنی دختر پیامبر در تمام عمرش فقط یک حدیث از پدرش شنیده است؟! با این وجود در بین کتب اهل سنت، از همه بیشتر «مسند احمد» در این زمینه روایت دارد که هشت روایت آورده است که پنج مورد آن راجع به فاطمه(س) است، نه از فاطمه، پس تنها سه روایت به نقل از ایشان در «مسند احمد» وجود دارد.
*شیعه ماحصل اشک زهرا(س) و صبر علی(ع) است
استاد خارج حوزه علمیه قم بیان داشت: آنها سعی کردند تمام احادیث، گفتهها و درسهای زندگی اهل بیت(ع) که مسلمانان میتوانستند از آنها بهره ببرند را محو کنند، بنابراین از حضرت فاطمه(س) و حضرت خدیجه(س) احادیث انگشتشماری گذاشتند و از دیگران هزاران حدیث. اینها همان کسانی هستند که سعی کردند کفه ترازو را به سود اسلام مورد خود سنگین کنند، به عبارتی سعی داشتند که حقیقت را در پستو پنهان کنند.
وی با اشاره به راز زنده ماندن کوتاه مدت حضرت زهرا(س) بعد از رحلت رسول اکرم(ص) ادامه داد: حضرت فاطمه(س) ماند تا مرزبندی را مشخص کند، او ماند تا مرز حق و باطل را روشن کند، در واقع شیعه ماحصل اشک زهرا(س) و صبر علی(ع) است.
*پینوشتها:
1- «وسمعت من الامام المحدث الاوحد الاکمل فخر الاسلام صدر الدین ابراهیم بن محمد بن المؤید بن حمویه الخراسانی الجوینى ... وکان شدید الاعتناء بالروایة وتحصیل الاجزاء حسن القراءة ملیح الشکل مهیبا دینا صالحا»
2-«وَ أَنِّی لَمَّا رَأَیتُهَا ذَکَرْتُ مَا یصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا [وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِی تُنَادِی یا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیتِی فَتَقْدَمُ عَلَی مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة... فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِین».
3- «أما إنی لا آسى على شیء إلا على ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث وددت أنی سألت رسول الله صلى الله علیه وسلم عنهن : وددت أنی لم أکن کشفت بیت فاطمة وأن أغلق علی الحرب»، تاریخ الإسلام، ج3، ص118 و تاریخ الطبری، ج 2، ص 619، ج 3 ص 430، تحقیق الزینی، ج 1، ص 24 و تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 30 - ص 422 و شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 2 - ص 46 – 47 و....
4- «أما إنی ما آسى إلا على ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث لم أسأل عنهن رسول الله صلى الله علیه وسلم . وددت أنى لم أفعل کذا ، لخلة ذکرها . قال أبو عبید : لا أرید ذکرها».