( 4.2 37 )

ریاحین ـ ویژگی‌ها و فضائل حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در منابع شیعه

حضرت خدیجه سلام الله علیها از جمله چهار زن برگزیده

 شیخ صدوق روایتی را در این خصوص چنین نقل کرده است:

حدثنا الحسین بن أحمد بن إدریس رضی الله عنه قال حدثنی أبی قال حدثنی محمد بن أحمد قال حدثنی أبو عبد الله الرازی عن الحسن بن علی بن أبی عثمان عن موسى بن بکر عن أبی الحسن الأول ع قال قال رسول الله ص‏ إن الله تبارک و تعالى اختار من کل شی‏ء أربعة اختار من الملائکة جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و ملک الموت ع و اختار من الأنبیاء أربعة للسیف إبراهیم و داود و موسى و أنا و اختار من البیوتات أربعة فقال‏ إن الله اصطفى آدم و نوحا و آل إبراهیم و آل عمران على العالمین‏ و اختار من البلدان أربعة فقال عز و جل‏ و التین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الأمین‏ فالتین المدینة و الزیتون بیت المقدس و طور سینین الکوفة و هذا البلد الأمین مکة و اختار من‏ النساء أربعامریم و آسیة و خدیجة و فاطمة و اختار من الحج أربعة الثج و العج و الإحرام و الطواف فأما الثج فالنحر و العج ضجیج الناس بالتلبیة و اختار من الأشهر أربعة رجب [رجبا] و شوال [شوالا] و ذو القعدة [ذا القعدة] و ذو الحجة [ذا الحجة] و اختار من الأیام أربعة یوم الجمعة و یوم الترویة و یوم عرفة و یوم النحر.

رسول خدا ( صلی الله علیه وآله) فرمود: خداى تبارک و تعالى از هر چیز چهار چیز را برگزید از فرشتگان جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و فرشته مرگ (عزرائیل) را و از پیامبران، چهار نفر براى مبارزه بوسیله شمشیر: ابراهیم، داود، موسى و من و از خاندانها چهار خاندان که فرمود: خداوند آدم، نوح، خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید و از شهرها چهار شهر برگزید و فرمود: سوگند به تین و زیتون و طور سنین و این بلد امین پس مقصود از تین مدینه است و از زیتون بیت المقدس و از طور سینین کوفه و از بلد امین مکه و از زنها چهار زن برگزید مریم،آسیة، خدیجة و فاطمة و از اعمال حج چهار عمل را برگزید قربانى کردن، صدا به لبیک بلند کردن، احرام، طواف و از ماه‏ها چهار ماه که ماههاى حرامند برگزید رجب، شوال،ذى قعدة و ذى الحجة و از روزها چهار روز برگزید روز جمعه، روز ترویة (هشتم ذى الحجة)، روز عرفه و روز عید قربان

ابن بابویه، محمد بن على، الخصال ؛ ج‏1 ؛ ص225 جامعه مدرسین - قم، چاپ: اول، 1362ش.

در روایت دیگری چنین آمده است:

تفسیر فرات بن إبراهیم محمد بن إبراهیم الفزاری معنعنا عن أبی مسلم الخولانی قال: دخل النبی ص على فاطمة الزهراء علیها السلام و عائشة و هما تفتخران و قد احمرت وجوههما فسألهما عن خبرهما فأخبرتاه فقال النبی ص یا عائشة أو ما علمت أن الله‏ اصطفى آدم و نوحا و آل إبراهیم و آل عمران‏ و علیا و الحسن و الحسین و حمزة و جعفرا و فاطمة و خدیجة على‏ العالمین‏

روزی پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر حضرت زهرا علیها السلام و عایشه وارد شد در حالی که آن دو برای همدیگر مباهات می‌کردند با (دیدن پیامبر) صورت هر دو سرخ شد پیامبر (صلی الله علیه وآله) از مطالبی که درباره آن به همدیگر مباهات می‌کردند، سوال کرد آن دو نیز به پیامبر (صلی الله علیه وآله) خبر دادند پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: ای عایشه خبر نداری که خداوند آدم، نوح، آل ابراهیم، آل عمران، علی، حسن، حسین، حمزه، جعفر، فاطمه، و خدیجه علیهم السلام را بر عالمین برگزید

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏37 ؛ ص63 دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی ؛ ؛ ص80 مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی - تهران، چاپ: اول، 1410 ق.

 

افتخارو مباهات امام حسین علیه السلام به جده‌اش

شیخ صدوق روایتی را نقل کرده است که روز عاشورا امام حسین علیه السلام در معرفی خود به یزیدیان در روز عاشوراء، نام جده‌اش خدیجه علیها السلام را نیز می‌برد و به آن افتخار می‌کرد:

..قال أنشدکم الله هل تعلمون أن جدی رسول الله ص قالوا اللهم نعم قال أنشدکم الله هل تعلمون أن أمی فاطمة بنت محمد قالوا اللهم نعم قال أنشدکم الله هل تعلمون أن أبی علی بن أبی طالب قالوا اللهم نعم قال أنشدکم الله هل تعلمونأن جدتی‏ خدیجة بنت خویلد أول نساء هذه الأمة إسلاما قالوا اللهم نعم‏

شما را به خدا آیا مى‏دانید که رسول الله صلى الله علیه و آله جد من است؟» گفتند: خداوندا آرى. فرمود: شما را به خدا آیا مى‏دانید که مادرم فاطمه دختر محمد است؟» گفتند: آرى. فرمود: شما را به خدا آیا مى‏دانید که پدرم على بن ابى طالب است؟ گفتند: خداوندا آرى. فرمود: شما را به خدا آیا مى‏دانید که جده‏ام خدیجه دخت خویلد  اول زن مسلمان امت است؟ گفتند بله

ابن بابویه، محمد بن على، ا الأمالی( للصدوق) ؛ النص ؛ ص158، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش.

ابن طاووس، على بن موسى - فهرى زنجانى، احمد، اللهوف على قتلى الطفوف، ص 86 / ترجمه فهرى، جهان - تهران، چاپ: اول، 1348ش.

 

حضرت خدیجه علیها السلام ثروتمندترین فرد در مکه

لازم به ذکر است که حضرت خدیجه علیها السلام از ثروتمندان زمان خود خود بود تا آنجا که کسی از او ثروتمندتر در مکه نبود و حتی تجار نیز از سر سفره خوان حضرت استفاده می‌کردند

در بحار الانوار در خصوص ثروت حضرت خدیجه علیها السلام چنین آمده است

:لیس بمکة أکثر مالا من خدیجة

. در مکه کسی از خدیجه(س) ثروتمندتر نبود

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، ج16، ص 21) دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
همچنین آمده است:
   کان لخدیجه (سلام الله علیها) فی کل ناحیه عبید و مواشی، حتی قیل ان لها ازید من ثمانین الف جمل متفرقه فی کل مکان و کان لها فی کل ناحیه تجاره و فی کل بلد مال، مثل مصر و الحبشه و غیرها

 برای حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در هر ناحیه غلامان، احشام و اغنامی بود تا جایی که گفته شده: برای ایشان بیش از هشتاد هزار شتر در مناطق مختلف برای تجارت قرار داشت و در مناطق مختلفی چون مصر و حبشه تجارت­خانه داشتند .

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، ج16، ص 22  دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

و یا نقل شده است که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) منزل بزرگی داشت که تمامی مردم مکه را در بر می گرفت:

و کان لخدیجة دار واسعة تسع أهل مکة جمیعا و قد جعلت أعلاها قبة من الحریر الأزرق و قد رقمت فی جوانبها صفة الشمس و القمر و النجوم و قد ربطته من حبال الإبریسم‏ و اوتاد الفولاد

برای حضرت خدیجه(س) منزل وسیعی بود که تمامی مردم مکه را در بر می گرفت: که در بالای این منزل گنبدی از ابریشم آبی قرار داده بودند و در آن نقش های خورشید و ماه و ستارگان بود و آن گنبد ابریشمی زیبا را با طناب هایی از ابریشم و میخ هایی از فولاد محکم کرده بودند

». بحار الانوار، ج16، ص 22

اموال حضزت بقدری بود که حتی مردم و تجار دیگر نیز از آن استفاده می کردند

قد انتفع بمالها أکثر الناس و هی تعطی مالها سائر من یسألها التجارة

از اموال او بیشتر مردم بهره می‌برند و حتی اموال خود را به تجاری که از او در خواست کمک می‌کردند، می‌بخشید

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، ج16، ص 22  دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

حضرت خدیجه(سلام الله علیها) تمام این ثروت خود را در راه دین اسلام مصرف کرد چنانچه در ادامه می پردازیم:

انفاق تمام اموال در راه اسلام و پیامبر(صلی الله علیه وآله)

در روایتی از ابن عباس در ذیل آیه «وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنى‏» «و تو را فقیر و نیازمند یافت پس بى‏نیاز کرد» آمده است که مراد بی‌نیاز کردن پیامبر صلی الله علیه و آله توسط اموال حضرت خدیجه می‌باشد

شیخ صدوق روایت را چنین نقل می‌کند

حدثنا أحمد بن الحسن القطان قال حدثنا أحمد بن یحیى بن زکریا القطان قال حدثنا بکر بن عبد الله بن حبیب قال حدثنا تمیم بن بهلول عن أبیه عن أبی الحسن‏ العبدی عن سلیمان بن مهران عن عبایة عن ابن عباس قال: سألته‏ عن قول الله عز و جل‏ أ لم یجدک یتیما فآوى‏  قال إنما سمی یتیما لأنه لم یکن له نظیر على وجه الأرض من الأولین و لا من الآخرین فقال الله عز و جل ممتنا علیه بنعمته- أ لم یجدک یتیما أی وحیدا لا نظیر لک- فآوى‏ إلیک الناس و عرفهم فضلک حتى عرفوک و وجدک ضالا یقول منسوبا عند قومک إلى الضلالة فهداهم لمعرفتک- و وجدک عائلا یقول فقیرا عند قومک یقولون لا مال لک فأغناک‏ الله بمال خدیجة ثم زادک من فضله فجعل دعاءک مستجابا حتى لو دعوت على حجر أن یجعله الله لک ذهبا لنقل عینه إلى مرادک و أتاک بالطعام حیث لا طعام و أتاک بالماء حیث لا ماء و أغاثک بالملائکة حیث لا مغیث فأظفرک بهم على أعدائک.

عبایه گوید از ابن عباس از معنى آیه: ألم یجدک یتیما فآوى‏، آیا خداوند تو را یتیم نیافت پس در پناه خود حفظ فرمود (که چرا آن حضرت را یتیم نامیده؟). پرسیدند

گفت از این جهت آن حضرت را یتیم نامیدند چون روى زمین از أولین و آخرین همانند نداشت پس خداوند براى اظهار امتنان نعمت بر حضرت فرمود: أ لم یجدک یتیما فآوى‏، یعنى آیا تنها نبودى و همانند و نظیر نداشتى پس خداوند مردم را به طرف تو جمع کرد  و فضیلت تو را بر مردم آشکار کرد  تا آنکه تو را شناختند و وجدک ضالا فهدى‏، در میان اقوام و طائفه خود تو را گمراه می‌‌خواندند پس خداوند آنها را  بوسیله معرفت تو هدایت کرد و وجدک عائلا فأغنى‏، و به تو می‌گفتند که فقیر هستى و اموال و ثروتى ندارى پس خداوند بسبب اموال خدیجه (س) تو را ثروتمند و بى‏نیاز کرد و فضیلت و عزت تو را زیاد کرد و دعاهاى تو را مستجاب نمود تا جایى که اگر دعا کنى و از خدا درخواست کنی که سنگى را برایت طلا گرداند در همان لحظه طلا می‌کند و در مواقعى که غذا نداشتى براى تو غذا فرستاد و هر گاه تشنه می‌شدى آب برایت مهیا کرد، و در آن روزهائى که یاور نداشتى تو را بسبب ملائکه یارى کرد و تو را بر دشمنانت پیروز ساخت.

ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار ؛ النص ؛ ص52 دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ: اول، 1403 ق.

 

حضرت خدیجه مصداق «ازواجنا» در آخر سوره فرقان

در تفسیر فرات کوفی نقل شده است:

[فرات‏] قال حدثنی علی بن حمدون [قال حدثنا علی بن محمد بن مروان قال حدثنا علی بن یزید عن جریر عن عبد الله بن وهب عن أبی هارون‏] عن أبی سعید فی قوله [تعالى‏] هب لنا من أزواجنا و ذریاتنا قرة أعین و اجعلنا للمتقین إماما قال النبی ص قلت [لجبرئیل‏ ع یا جبرئیل‏] من أزواجنا قال خدیجة قال قلت و من ذریاتنا قال فاطمة قلت و من قرة أعین قال الحسن و الحسین قلت‏ و اجعلنا للمتقین إماما [و من للمتقین إماما] قال علی بن أبی طالب علیه السلام

از ابو سعید خدری درباره آیه«پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان» نقل شده است که پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود به جبرائیل گفتم ای جبرائیل ازواجنا چه کسانی هستند؟ فرمود: خدیجه (سلام الله علیها) گفتم من ذریاتنا چه کسی است؟ گفت فاطمه (سلام الله علیها) گفتم قره اعین کیست؟ گفت حسن (سلام الله علیها) و حسین (سلام الله علیها) گفتم واجعلنا للمتقین اماما چه کسی است؟ گفت علی بن ابی طالب (سلام الله علیها)

‏کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی ، ص294، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی - تهران، چاپ: اول، 1410 ق.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ، ج‏24 ، ص135، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن ، ج‏4 ، ص156، مؤسسه بعثه - قم، چاپ: اول، 1374 ش.

علی بن ابراهیم روایت دیگری را نیز چنین نقل کرده است:

و روى غیره‏ أن‏ «أزواجنا» خدیجة و ذریاتنا فاطمة «و قرة أعین‏» الحسن و الحسین «و اجعلنا للمتقین إماما» علی بن أبی طالب علیه السلام

قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‏2 ، ص117 دار الکتاب - قم، چاپ: سوم، 1404ق.

بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن ، ج‏4، ص156، مؤسسه بعثه - قم، چاپ: اول، 1374 ش.

حزن شدید پیامبر (صلی الله علیه وآله) بعد از حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

بعد از رحلت حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت خدیجه سلام الله علیها، به شدت اندوه و غم وجود پیامبر صلی الله علیه و آله، را فرا گرفت لذا تصمیم به هجرت گرفت

شیخ کلینی روایت در این‌باره را چنین نقل می‌کند:

فلما فقدهما رسول الله ص سئم المقام بمکة و دخله حزن شدید و أشفق على نفسه من کفار قریش فشکا إلى جبرئیل ع ذلک فأوحى الله عزوجل إلیه اخرج‏ من‏ القریة الظالم أهلها و هاجر إلى المدینة فلیس لک الیوم بمکة ناصر و انصب للمشرکین حربا فعند ذلک توجه رسول الله ص إلى المدینة

زمانی که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم هر دوى آنها (ابوطالب و خدیجه علیهما السلام) را در مکه از دست داد، اندوه شدیدی وجود او را در برگرفت و از شر کافران قریش بر جان خویش بیم پیدا کرد  از این رو  به جبرئیل شکوه نمود، خداوند عزوجل به آن حضرت وحى فرمود که: از این سرزمین که مردمش ظالمند، خارج شو و به مدینه هجرت کن که در مکه دیگر یارى برایت باقى نمانده است و علم جنگ با مشرکان برافراز. در این هنگام بود که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به سوى مدینه روى آورد.

کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق،  الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏8 ؛ ص340 دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

 

اولین زنی که به پیامبر (صلی الله علیه وآله) ایمان آورد

در روایات فراوانی نقل شده است که اولین نفری که به پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آورد، حضرت علی علیه السلام بود و بعد از ایشان، حضرت خدیجه علیها السلام به عنوان اولین زن به آن حضرت ایمان آورد. زمانی که پیامبر صلی الله علیه واله در بستر بیماری بودند، حضرت زهرا سلام الله علیها  بسیار پریشان و گریان بود، پیامبر صلی الله علیه واله حضرت زهرا علیها السلام را با بیان خاطره خوش اسلام آوردن حضرت علی علیه السلام و حضرت خدیجه سلام الله علیها، دلداری می‌داد.

در امالی شیخ طوسی آمده است:

.... سلمان الفارسی (رضی الله عنه)، قال: دخلت على رسول الله (صلى الله علیه و آله) فی مرضه الذی قبض فیه، ...... قال: إن علیا أول من آمن بالله (عز و جل) و رسوله من هذه‏ الأمة، هو و خدیجة أمک‏،

سلمان فارسی می گوید:‌ در بیماری که حضرت رسول  صلی الله علیه وآله بعد از آن به لقاء الله پیوست، محضر ایشان شرفیاب شدم ... ایشان [خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها] فرمود: همانا علی (علیه السلام)، نخستین شخص از این امت است که به خدا و رسولش  ایمان آورد، علی (علیه السلام) و خدیجه (سلام الله علیها) مادر تو اولین افرادی هستند که اسلام  آوردند.

.طوسى، محمد بن الحسن، الأمالی (للطوسی) ؛ النص ؛ ص606 دار الثقافة - قم، چاپ: اول، 1414ق.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏22 ؛ ص502 دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

شیخ طوسی نیز روایت دیگری را چنین نقل کرده است:

أخبرنا أبو عمر، قال: أخبرنا أحمد، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن یحیى الجعفی، قال: حدثنا أبی، قال: حدثنا الحسین بن عبد الکریم- و هو أبو هلال الجعفی-، قال: حدثنا جابر بن الحر النخعی، قال: حدثنی عبد الرحمن بن میمون أبو عبد الله، عن أبیه، قال: سمعت ابن عباس یقول: أول من آمن برسول الله (صلى الله علیه و آله) من الرجال علی، و من‏ النساء خدیجة (رضی الله عنهما)

.طوسى، محمد بن الحسن، الأمالی (للطوسی) ؛ النص ؛ ص259دار الثقافة - قم، چاپ: اول، 1414ق.

کراجکی روایت دیگری را از محدثین چنین نقل کرده است:

روى المحدثون و سطر المصنفون .. فکان أول من آمن به من‏ النساء خدیجة و من الذکور أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب و عمره یومئذ عشر سنین‏

کراجکى، محمد بن على، کنز الفوائد ؛ ج‏1 ؛ ص ۲۵۲- 256 دارالذخائر - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1410 ق.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏35 ؛ ص44 دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

در روایتی که شیخ صدوق از امام حسین علیه السلام درباره مباهات امام حسین علیه السلام به مادر بزرگشان نیز مسئله اسلام حضرت خدیجه علیها السلام چنین آمده است:

قال أنشدکم الله هل تعلمون أن جدتی‏ خدیجة بنت خویلد أول نساء هذه الأمة إسلاما قالوا اللهم نعم‏

امام حسین علیه السلام (روز عاشورا) فرمود : شما را به خدا آیا مى‏دانید که جده‏ام خدیجه دخت خویلد اول زن مسلمان امت است؟ گفتند بله

ابن بابویه، محمد بن على، ا الأمالی( للصدوق) ؛ النص ؛ ص158، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش.

ابن طاووس، على بن موسى - فهرى زنجانى، احمد، اللهوف على قتلى الطفوف، ص 86 / ترجمه فهرى، جهان - تهران، چاپ: اول، 1348ش.

 

تصدیق پیامبر (ص) وقتی که همه تکذیبش کردند

در روایتی نقل شده است زمانی که همه اهل مکه، پیامبر صلی الله علیه و آله را تکذیب کردند، اما همسرش حضرت خدیجه علیها السلام حضرت را تصدیق کرد:

و عن علی ع قال: ذکر النبی ص خدیجة یوما و هو عند نسائه فبکى فقالت عائشة ما یبکیک على عجوز حمراء من عجائز بنی أسد فقال صدقتنی‏ إذ کذبتم‏ و آمنت بی إذ کفرتم و ولدت لی إذ عقمتم قالت عائشة فما زلت أتقرب إلى رسول الله صلى الله علیه و آله بذکرها.

و از امیر المؤمنین (ع) نقل شده است که روزى رسول الله (ص) از حضرت خدیجه (ع) در پیش زنان خود یاد کرد و گریه کرد عایشه گفت: چرا بر یک پیر زن سرخى از پیر زنان بنى اسد گریه می‌کنی؟، آن حضرت فرمود: او تصدیق کرد مرا وقتى که شما تکذیب می‌کردند، و ایمان آورد به من در موقعی‏ که شما کافر بودید، و فرزند آورد از براى من و شما همه عقیم بودید، عایشه گوید که ما دائما با یاد حضرت خدیجه (س)  به رسول الله (ص) تقرب می‌جستیم

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏16 ؛ ص8، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

 

ایمانش را با بیعت با امیرالمؤمنین  علیه السلام کامل کرد

در روایتی پیرامون نحوه اسلام آوردن حضرت خدیجه سلام الله علیها چنین آمده است:

 الطرف، للسید بن طاوس نقلا من کتاب الوصیة لعیسى بن المستفاد عن موسى بن جعفر ع قال: سألت عن بدء الإسلام کیف أسلم علی و کیف أسلمت خدیجة فقال تأبى إلا أن تطلب أصول العلم و مبتدأه أما و الله إنک لتسأل تفقها ثم قال سألت أبی ع عن ذلک فقال لی لما دعاهما  رسول الله ص قال یا علی و یا خدیجة أسلمتما لله و سلمتما له و قال إن جبرئیل عندی یدعوکما إلى بیعة الإسلام فأسلما تسلما و أطیعا تهدیا فقالا فعلنا و أطعنا یا رسول‏ الله‏ فقال إن جبرئیل عندی یقول لکما إن للإسلام شروطا و عهودا و مواثیق فابتدئاه بما شرط الله علیکما لنفسه و لرسوله أن تقولا نشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له فی ملکه‏  لم یتخذ ولدا و لم یتخذ صاحبة إلها واحدا مخلصا و أن محمدا عبده و رسوله أرسله إلى الناس کافة بین یدی الساعة و نشهد أن الله یحیی و یمیت و یرفع و یضع و یغنی و یفقر و یفعل ما یشاء و یبعث من فی القبور قالا شهدنا قال و إسباغ الوضوء على المکاره و غسل الوجه و الیدین و الذراعین و مسح الرأس و الرجلین إلى الکعبین و غسل الجنابة فی الحر و البرد و إقام الصلاة و أخذ الزکاة من حلها و وضعها فی أهلها و حج البیت و صوم شهر رمضان و الجهاد فی سبیل الله و بر الوالدین و صلة الرحم و العدل فی الرعیة و القسم بالسویة و الوقوف عند الشبهة و رفعها إلى الإمام فإنه لا شبهة عنده و طاعة ولی الأمر بعدی و معرفته فی حیاتی و بعد موتی و الأئمة من بعده واحد بعد واحد و موالاة أولیاء الله و معاداة أعداء الله و البراءة من الشیطان الرجیم و حزبه و أشیاعه و البراءة من الأحزاب تیم و عدی و أمیة و أشیاعهم و أتباعهم و الحیاة على دینی و سنتی و دین وصیی و سنته إلى یوم القیامة و الموت على مثل ذلک‏  و ترک شرب الخمر و ملاحاة الناس‏  یا خدیجة فهمت ما شرط ربک علیک قالت نعم و آمنت و صدقت و رضیت و سلمت قال علی و أنا على ذلک فقال یا علی تبایعنی على ما شرطت علیک قال نعم قال فبسط رسول الله ص کفه و وضع کف علی ع فی کفه و قال بایعنی یا علی على ما شرطت علیک و أن تمنعنی مما تمنع منه نفسک فبکى علی ع و قال بأبی و أمی لا حول و لا قوة إلا بالله فقال رسول الله ص اهتدیت و رب الکعبة و رشدت و وفقت أرشدک الله یا خدیجة ضعی یدک فوق ید علی فبایعی له فبایعت على مثل ما بایع علیه علی بن أبی طالب ع على أنه لا جهاد علیها ثم قال یا خدیجة هذا علی مولاک و مولى المؤمنین و إمامهم بعدی قالت صدقت یا رسول الله قد بایعته على ما قلت أشهد الله و أشهدک‏  و کفى بالله شهیدا علیما

 عیسى بن مستفاد می‌گوید: موسى بن جعفر علیهما السلام فرمود: از پدرم جعفر بن محمد سلام الله علیهما پرسیدم آغاز اسلام چگونه بود، على و خدیجه چگونه مسلمان شدند؟ پدرم فرمود: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و اله آن‏ها را به اسلام دعوت کرد فرمودند: اى على و اى خدیجه اینک جبرئیل در نزد من است و از شما دعوت مى‏کند که به اسلام بیعت کنید تا هدایت شوید. آنها نیز اسلام را اختیار کردند و از رسول خدا اطاعت نمودند، رسول خدا به آن دو فرمودند جبرئیل مى‏گوید اسلام شرطها و پیمانها دارد که به آن‏ها باید عمل کنید و آن پیمان‏ها را بکار گیرید، و آن شرط عبارتند از اینکه به وحدانیت خداوند گواهى دهید، آن خدائى که همتا ندارد و در کشور دارى کسى با او شریک نیست. خداوند از کسى متولد نشده و زن و همنشین هم ندارد، او خدایى است یگانه‏ و پاک از همه چیز و باید گواهى دهید که محمد بنده و فرستاده او مى‏باشد که او را براى هدایت مردم فرستاد و تا قیامت پیامبر دیگری نخواهد آمد، گواهى مى‏دهیم خداوند زنده مى‏کند و مى‏می‌راند.خداوند افرادى را بالا مى‏برد و یا از بالا، پائین مى‏کشد، اوست که بى‏نیاز مى‏کند و یا فقیر مى‏گرداند و هر چه بخواهد انجام مى‏دهد، و مردم را از قبرها بار دیگر بیرون مى‏آورد، آن‏ها گفتند: به اینها هم ایمان آوردیم، بعد فرمود: یکى از شرطها این است که باید وضوء کامل بگیرید اگر چه براى شما کراهت و یا ناراحتى بیاورد.

باید دست و صورت را تا مرفق بشوئید، و سر و پا را مسح کنید و از جنابت غسل کنید چه در هنگام گرما و یا سرما، و نماز را برپا دارید و زکاة مال حلال را بدهید، و آن را به اهلش برسانید، حج خانه را بجاى آورید، و ماه رمضان را روزه داشته باشید و در راه خدا جهاد کنید، به پدر و مادر نیکى کنید، صله ارحام بجاى آورید و با مردم با عدالت رفتار کنید. هنگام تقسیم با مساوات عمل نمائید، در هنگام برخورد با شبهه‏ها توقف کنید، تا خود را به امام برسانید و حقیقت را از وى سؤال کنید که شبهه‏اى در نزد امام نیست، ولى امر بعد از مرا بشناسید، و در حیات و ممات من به او معرفت حاصل کنید، و امامان بعد از او را یکى بعد از دیگرى بشناسید، با دوستان خدا دوست باشید، و با دشمنان او دشمنى کنید، و از شیطان و حزب او و پیروانش برائت داشته باشید، و از احزابى که با رسول خدا جنگ کردند مانند بنى امیه و تیم و عدى و شیعیان و پیروان آنها بیزارى بجوئید، کسانى که با دین و سنت من جنگ کردند باید مورد بغض شما باشند. باید تا روز قیامت از آنها دورى کرد بر همین عقیده باید از دنیا رفت، باید از شراب خورى دست کشید و با مردم دشمنى نکرد، اى خدیجه دریافتى چه گفتم، و شروط خدا را فهمیدى؟ گفت: آرى فهمیدم و قبول کردم و به آن ایمان آوردم و راضى شدم تسلیم گردم، على هم این‏ها را تصدیق و گواهى نمود، و گفت یا رسول‏ الله من هم به تمام این گفته‏ها ایمان آوردم و تسلیم شدم. بعد از این رسول خدا صلى الله علیه و اله فرمود: اى على با آن شرائط بیعت مى‏کنى گفت: آرى، بعد از این رسول خدا دست خود را بر دست على گذاشت و فرمود: با همان شرائط با من بیعت کنید، و از من دفاع نمائید همان گونه که از خودت دفاع مى‏نمائى، در اینجا على علیه السلام گریه کردند و گفتند: پدر و مادرم فدایت باشند یا رسول الله لا حول و لا قوة الا بالله.

رسول خدا صلى الله علیه و اله فرمودند: اى على به خداوند کعبه هدایت شدى و رستگار گردیدى و توفیق یافتى، اى خدیجه خداوند تو را ارشاد فرمود اینک دست خود را بالاى دست على قرار بده و با او بیعت کن، او هم با رسول خدا مانند على بیعت کرد و همه را گردن گرفت جز امر جهاد که به زنان قرار نگرفته است.

سپس فرمود: اى خدیجه این على رهبر و مولاى تو و همه مؤمنان و امام آنها بعد از من مى‏باشند، خدیجه گفت: شما درست مى‏گوئى یا رسول الله من به گفته شما با او بیعت کردم، خدا را با شما بر این بیعت گواه مى‏گیرم و خداوند خود گواهى دانا هست.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏18 ؛ ص232 دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

 

اولین بیعت کننده با حضرت علی (علیه السلام)

پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از اینکه به رسالت مبعوث شد، حضرت علی علیه اسلام و حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به ایشان ایمان آورده و بیعت کردند بعد از بیعت پیامبر (ص)‌، حضرت از همسرش خواست که با امام بعد از پیامبر (ص) ‌یعنی حضرت علی علیه السلام بیعت کند و به ولایت ایشان اقرار کند که حضرت خدیجه (ع) بی‌درنگ با امام علی (ع) بیعت کرد:

 فبایعت على مثل ما بایع علیه علی بن أبی طالب ع على أنه لا جهاد علیها ثم قال یا خدیجة هذا علی مولاک و مولى المؤمنین و إمامهم بعدی قالت صدقت یا رسول الله قد بایعته‏ على‏ ما قلت‏ أشهد الله‏ و أشهدک‏  و کفى بالله شهیدا علیما

 پیامبر(ص) فرمودند: ای خدیجه! این علی است مولای تو و مولا و امام مومنین بعد از من. خدیجه فرمود: راست فرمودی ای رسول خدا! همانا من همان گونه که شما فرمودی با او بیعت کردم؛ خداوند و تو را –بر این کار-شاهد می گیرم و همانا برای شهادت خداوند گواه و دانا کفایت می کند.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏18 ؛ ص233دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

 

حضرت خدیجه (س)، زن مبارک و صدیقه

سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال خود، نقلی را آورده است که خداوند ویژگی‌هایی و خصوصیات پیامبر آخر الزمان را برای حضرت عیسی علیه السلام می‌شمرد که یکی از خصوصیات آن، وجود همسر مبارک و راستگو برای ایشان بود:

.. نسله‏ من‏ مبارکة صدیقة یکون له منها ابنة لها فرخان سیدان یستشهدان

نسل پیامبر (صلی الله علیه وآله) از زن مبارکه و صدیقه ای است که او دختری دارد که دو جگر گوشه او (حسنین علیهما السلام) می باشند که سرور و شهید هستند.

ابن طاووس، على بن موسى، إقبال الأعمال (ط - القدیمة) ؛ ج‏1 ؛ ص509 دار الکتب الإسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1409 ق.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى،  بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏21 ؛ ص317 دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

 

حضرت خدیجه (س) زنی طاهره، زکیه، راضیه، و مرضیه بود

در زیارتنامه منسوب به حضرت خدیجه علیها السلام چنین آمده است:

..السلام على أزواجک الطاهرات‏ الخیرات‏ أمهات المؤمنین خصوصا الصدیقة الطاهرة الزکیة الراضیة المرضیة خدیجة الکبرى أم المؤمنین

سلام بر همسران پاک و نیک تو، مادران مومنان به خصوص سلام بر بانوی راستین و پاک و پاکیزه، خشنود و پسندیده، خدیجه بانوی بزرگ، مادر مومنان علیها السلام

‏مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏97 ؛ ص189 دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

 

مایه آرامش و تسکین قلب پیامبر (ص)

وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله کفار و مشرکین و بت پرستان را به دین اسلام دعوت می‌کرد، قریش ایشان را اذیت کرده و مورد طعن و ناسزا قرار می‌دادند، اما وقتی با باری از غم و اندوه به خانه بر می‌گشت، با دیدن حضرت خدیجه علیها السلام و تسکین و دلداری ایشان، غم و اندوه از چهره پیامبر (ص) می‌رفت:

و کان رسول الله صلى الله علیه و آله فی ابتداء أمره إذا دعا قومه فکذبوه، و نالوا منه و هموا به، منعه منهم عمه أبو طالب. و کان سیدا مطاعا فیهم، و کان یأتی خدیجة مغموما لما یناله منهم، فتهدئه، و تصبره، و تهون علیه. و بذلت ما لها له، فکان ذلک مما یعزبه. فلما کثر الاسلام و المسلمون بمکة مات أبو طالب عم رسول الله صلى الله علیه و آله ثم ماتت خدیجة بعده بثلاثة أیام. و کان رسول الله صلى الله علیه و آله یقول:

ما اغتممت بغم أیام حیاة أبی طالب و خدیجة لما کان أبو طالب یدفعه عنه و خدیجة تعزیه و تصبره و تهون علیه

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله در ابتدای دعوت زمانی که قوم خود را دعوت می‌کر آنها تکذیبش کرده و نسبت ایشان بدگویی کردند و همت کردند او را بکشند که عمویش ابوطالب مانع می‌شد و او ابوطالب در نزد قوم خود سید و سرور و مورد اطاعت بوده است  در این موقع ( هنگامى که با عناد ولجاجت آنها مواجه مى شد)، قلب حضرت پر از غم واندوه می‌شد و با این حالت به حضور حضرت خدیجه (سلام الله علیها) می‌آمد در این موقع حضرت خدیجه(سلام الله علیها) آن حضرت را تسکین مى داد و دعوت به صبر می‌کرد و مایه آرامش ایشان بود و تمام اموال خود را در راه پیامبر (صلی الله علیه وآله) خرج کرد  و این کارها مایه تسلی پیامبر (صلی الله علیه وآله) بود. زمانی که مسلمانان در مکه زیاد شدند حضرت ابوطالب (علیه السلام) عموی پیامبر (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفت سپس بعد از سه روز حضرت خدیجه نیز از دنیا رحلت کرد  لذا پیامبر (صلی الله علیه وآله)‌همیشه می‌فرمود در ایام حیات ابوطالب و خدیجه علیهما السلام غمی من را غمناک نکرد زیرا ابوطالب از او دفاع می‌کرد و حضرت خدیجه نیز او را تسلی می‌داد و مایه آرامش حضرت بود

ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام،  ج‏3  ص 16-17، جامعه مدرسین - قم، چاپ: اول، 1409 ق.

در جاهای دیگر نیز به این مضمون نقل شده است:

..کانت له وزیرة صدق على الإسلام و کان یسکن إلیها

حضرت خدیجه (سلام الله علیها) براى پیامبر (صلی الله علیه وآله) به منزله وزیرى بود که به اسلام مصدق بود، و رسول خدا بوسیله او آرامش دل پیدا می‌کرد.

طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)،ص53، اسلامیه - تهران، چاپ: سوم، 1390 ق.

 

نتیجه:

وجود چنین فضائلی درباره حضرت خدیجه علیها السلام، نشان از اوج مقام و منزلت و جایگاه رفیع ایشان در نزد پرودگار، پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام دارد.

Review Count : 0 Review

0/700
Change the CAPTCHA code