هنگامه وصل؛ سرودههای حضرت خدیجه در مدح رسول خدا
ریاحین ـ هنگامه وصل؛ سرودههای حضرت خدیجه در مدح رسول خدا
ترجمه: دکتر امید مجد
انتشارات کتاب نیستان
چاپ اول 1388
کتاب هنگامه وصل سرودههای حضرت خدیجه کبری است که حاصل رخدادها و وقایعی است که بر روح و جان ایشان، اشتیاق و انقلاب بهوجود آورده است. این اشعار در جلد شانزدهم کتاب بحارالانوار مرحوم مجلسی (ره) جمعآوری شده است و ایشان در وصف مناسبت این سرودهها، وقایع تاریخی آن زمان را بیان کرده و آن واقعه را زمینهساز سرودن شعر دانستهاند.
سرودههای هنگامه وصل، به این شرح است: سرودهای پس از مشاهده رؤیا توسط حضرت خدیجه پس از آنکه ایشان از ازدواج با دیگران امتناع میکردند؛ سرودهای هنگام دعوت از حضرت محمد برای همکاری با کاروان حضرت خدیجه؛ سرودهای بعد از گفتوگو با عموهای حضرت محمد در منزل خود و شوق دیدار او؛ هنگام یقین از موافقت حضرت محمد برای همکاری در کاروان خود و امیدواری خدیجه؛ سرودهای پس از آزمودن توانایی حضرت محمد در سختی سفر با شتران؛ سرودهای هنگام مشاهده حضرت محمد در لباس سفر؛ سرودهای هنگام وداع با حضرت محمد؛ سرودهای پس از شنیدن کرامات حضرت محمد در طول سفر؛ سرودهای در مدح حضرت محمد؛ سرودهای در مجلس خواستگاری از پیامبر؛ سرودهای هنگام پاسخ حضرت محمد به خواستگاری حضرت خدیجه.
نمونهای از سرودههای ایشان که توسط دکتر مجد به شعر برگردانده شده است:
سرودهای بعد از گفتوگو با عموهای حضرت محمد و شوق دیدار او
بهترین لحظه حیاتم چیست لحظه دیدن و وصال شما است
زندگانی به کام من تلخ است مگر آن دم که دیدن تو رواست
از خلایق گزیدمت تنها جز تو عیشی کجا به دل برپاست
بر سر و چشم من فرامینت چه کسی خلف امرتان را خواست
پس بدان عشق من، منم عاشق مال و جان در رهت دهم که رواست
در وجودم به جز تو ساکن نیست جستوجو کن ببین دلم، نه خطاست
سرودهای هنگام مشاهده حضرت محمد در لباس سفر
عطا شده به تو زیبایی و کمال و هنر که قلبهای دگر زان شدند سرگردان
ز فرط حسن، وجودت جواهری باشد که ذات پاک تواش کرده گوهری غلطان
به جسم لاغر من بنگر انگهی میبین چگونه چشمه چشمم فتاده در طغیان
هوای عشق تو خواب از دو چشم من بربود دلم ز سوزش عشقت پرُست وز عصیان
در روایات این کتاب آمده است؛ هنگامیکه کاروان حضرت محمد برگشت و ایشان به در خانه رسید، حضرت خدیجه با پای برهنه از غرفه خود پایین آمد و به استقبال او رفت. حضرت محمد از سلامتی کاروان و اموال خبر داد و حضرت خدیجه گفت: بهترین تحیت، سلامتی شماست. قسم به خدا تو برای من از همه اموال بهتر و گرامیتر هستی.
و آمده است: حضرت محمد در پاسخ به خواستگاری حضرت خدیجه فرمود: ای دخترعمو! تو دارای مال و ثروت فراوان هستی و من فردی فقیر هستم. حضرت خدیجه گفت: من جانم را برای تو فدا میکنم، چگونه از بذل مال دریغ ورزم. همه اموال و دارایی من تحت اختیار توست.
در پایان کتاب منابع معتبری از کتب تاریخی در بیان وقایع ذکرشده در کتاب عنوان و احادیثی از حضرت محمد درباره حضرت خدیجه و شعر عالم بزرگ شیعه شیخ حر عاملی در مدح حضرت خدیجه آورده شده است.
در صفحه پایانی آمده است: هرگاه پیامبر سخنی درباره خدیجه میشنید، میگریست و میفرمود: کجاست همانند خدیجه. وقتی که مردم مرا تکذیب میکردند او مرا تصدیق کرد. هنگامیکه مردم مرا به سبب دین خدا آزار میرساندند او مرا با مال و ثروت خود یاری رساند. خداوند مرا امر فرمود، خدیجه را به خانهای از زمرد در بهشت بشارت دهم که در آن غوغا و بیماری وجود ندارد.
کتاب هنگامه وصل در 38 صفحه، به کوشش واحد پژوهش مدرسه علمیه حضرت خدیجه(س) توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است.