روشنگری دینی در بصیرت حضرت فاطمه (س) / نجات از سرگردانی ها در نگاه حضرت فاطمه زهرا (س)
حضرت فاطمه (س) در فرازی از خطبه فدکیه به جامعه متذکر می شود که با قرآن می توانید قله های دنیا و آخرت را فتح کنید به شرط این که دست به دامن قرآن شناسی بزنید که در بین شما نامشخص نیست.
روشنگری های قرآن روشنگری های واقعی است در حالی که تجربه های تاریخی سراسر گواه هستند که تحلیل ها و روشنگری های غیر قرآنی پس از مدتی غلط از آب درمی آیند در حالی که در رابطه با قرآن هرچه جلوتر می روید حقانیت بیاناتش بیشتر آشکار می شود. براهین قرآن به گونه ای است که نیاز به علم دیگری نیست که نقص های آن را برطرف کند و مکمل آن باشد. کافی است قرآن شناسی پیدا کنی و به کمک او جهت هایی را که قرآن متذکر آن است به دست آری به همه چیز می رسی و از طریق او به فضیلت های سراسر پسندیدنی اش دست می یابی. قرآن سما را به صفاتی می رساند که واقعا و دایما پسندیدنی است. بعضی از اشخاص را دیده اید که صفات عجیبی دارند ولی پس از مدتی که با آن ها مانوس شدید می بینید پسندیدنی نیستند در حالی که قرآن به انسان صفاتی می دهد که هم شما آن صفات را برای خودتان می پسندید هم دیگران آن صفات را برای شما می پسندند. قرآن در بعضی از موارد کارهایی را برای ما جایز می گرداند یعنی رخصت و اجازه می دهد. حضرت فاطمه زهرا می فرمایند: این رخصت ها یک لطف بزرگ است که در انجام بایدهای زندگی سرگردان نشوید.
آنچه در ادامه می آید فرازی از کتاب «بصیرت حضرت فاطمه (س)» از تالیفات اصغر طاهرزاده، پژوهشگر دینی است.
تعابیری که حضرت فاطمه زهرا (س) درباره قرآن در خطبه فدکیه به کار می برند این گونه است: "کتاب الله الناطق / کتاب ناطق خدا"، "والقرآن الصدق / قرآن صادق" "و النور الساطع / نور فروزان"، "الضیاء اللامع / شعاع درخشان"، "بینه بصائره، منکشفه سرائره / بیان و حجت های آن روشن و اسرار باطن و لطایف دقیق آن آشکار است"، "متحلیه ظواهره / با ظواهری زیبا و قابل پذیرش".
حضرت زهرا شروع می کنند از قرآن و خصوصیاتش نکاتی را بیان می کنند. وقتی جامعه ای قرآن را آن گونه که حضرت بیان می کنند مورد توجه قرار دهد حتما سیر جامعه به آن جایی که حضرت انتظار دارند کشیده می شود و جامعه به بینش اهل بیت نزدیک می شود و لذا اگر می بینید مردم به بینش اهل بیت نرسیده اند به دلیل آن است که قرآن را به نحو صحیح مورد توجه قرار نداده اند. تعبیرهای حضرت در رابطه با قرآن مثل تعابیر حضرت علی (ع) در خطبه دوم نهج البلاغه است.
جایگاه قرآن در چشم حضرت زهرا (س)
حضرت فاطمه (س) در فرازی از خطبه فدکیه به جامعه متذکر می شود که با قرآن می توانید قله های دنیا و آخرت را فتح کنید به شرط این که دست به دامن قرآن شناسی بزنید که در بین شما نامشخص نیست. به روایت اهل سنت داریم که یک اعرابی سوالاتی از خلیفه دوم کرد و او به علی (ع) رو کرد و آن سوالات را از حضرت پرسید و حضرت هم جواب دادند. اعرابی به عمر اعتراض کرد که تو امیرالمومنین هستی چرا جواب مرا ندادی؟ عمر گفت و یحک ما تدری من هذا؟ هذا مولای و مولی کل مومن و من لم یکن مولاه فلیس بمومن / وای بر تو آیا می دانی این مرد کیست؟ این مرد مولای من و مولای هر مومنی است و کسی که علی مولای او نباشد مومن نیست. پس آن کسی که قرآن را بشناسد در بین مردم معلوم بود ولی مردم غفلت کرده بودند که با تمام شدن وحی تازه کار شروع شده است و از این به بعد یک قرآن شناس می خواهیم که فرهنگ قرآن را در جامعه و جهان پیاده و نهادینه کند و قاطمه زهرا (س) ضرورت چنین ارتباطی را با قرآن متذکر می شوند تا مردم بفهمند با چه کسی باید ارتباط پیدا کنند و چه بینشی باید حاکم باشد؟
روشنگری های قرآن روشنگری های واقعی است
حضرت در ادامه درباره قرآن می فرماید: "و بیناته الجالیه / روشنگری هایش محکم و واضح است". "و براهینه الکافیه / و براهین قرآن کافی و بی نقص است و شما را نیازمند چیز دیگری نمی کند." "و فضائله المندوبه / و فضائلش پسندیده است."
"و رخصه الموهوبه / و رخصت ها و اجازه هایش از سر لطف است". "و شرائعه المکتوبه / و دستوراتش قابل دسترسی است."
روشنگری های قرآن روشنگری های واقعی است در حالی که تجربه های تاریخی سراسر گواه هستند که تحلیل ها و روشنگری های غیر قرآنی پس از مدتی غلط از آب درمی آیند در حالی که در رابطه با قرآن هرچه جلوتر می روید حقانیت بیاناتش بیشتر آشکار می شود. براهین قرآن به گونه ای است که نیاز به علم دیگری نیست که نقص های آن را برطرف کند و مکمل آن باشد. کافی است قرآن شناسی پیدا کنی و به کمک او جهت هایی را که قرآن متذکر آن است به دست آری به همه چیز می رسی و از طریق او به فضیلت های سراسر پسندیدنی اش دست می یابی. قرآن سما را به صفاتی می رساند که واقعا و دایما پسندیدنی است.
بعضی از اشخاص را دیده اید که صفات عجیبی دارند ولی پس از مدتی که با آن ها مانوس شدید می بینید پسندیدنی نیستند در حالی که قرآن به انسان صفاتی می دهد که هم شما آن صفات را برای خودتان می پسندید هم دیگران آن صفات را برای شما می پسندند. قرآن در بعضی از موارد کارهایی را برای ما جایز می گرداند یعنی رخصت و اجازه می دهد. حضرت فاطمه زهرا می فرمایند: این رخصت ها یک لطف بزرگ است که در انجام بایدهای زندگی سرگردان نشوید. به قول آقای نیل پستمن: «انسان غربی که از دین فاصله گرفته است گاهی فکر می کند حتما این کار را نباید بکند و آن کار را باید انجام دهد ولی در عین حال بدنش می لرزد و نگران است که آیا باید این کار را بکند یا نکند.» قرآن است که به شما می گوید چه کاری باید بکنی و چه کاری نباید بکنی و بعد حضرت در ادامه می فرماید: قرآن واجباتش طوری است که می توان به آن دست یافت یعنی مکتوب و مشخص و پایدار است. تا این جا حضرت به ما بینشی نسبت به قرآن دادند که ای مردم! پیامبر از بین شما رفت ولی قرآن هست آن را حفظ و نگهداری کنید و به این امتیازات مخصوص آن توجه کنید و برای استفاده از آن برای خود برنامه ریزی نمایید و اگر بنا دارید از قرآن بهره لازم را ببرید ببینید باید چه کارهایی بکنید. شما دیدید کسانی که قرآن را جدی نگرفتند همه تصمیم ها و کارهایشان بی نتیجه ماند. اگر بناست قرآن را فقط با صوت خوب بخوانیم خیلی ها می توانند بخوانند ولی اگر بخواهیم بفهمید و در زندگی خود پیاده کنیم در این صورت است که قرآن شناس واقعی نیاز است.
معصوم است که فلسفه احکام را می داند
حضرت در ادامه خطبه، فلسفه احکام دین را مطرح می کنند تا اولا یک روشنگری کنند که آدم بداند که این دین همه ابعاد نیازهای ما را بر اساس احکامش برآورده می کند. ثانیا معلوم شود که فلسفه احکام را فقط این خانواده می دانند و اگر فردی یا جامعه ای دین را از طریق این خانواده نگیرد به فلسفه احکام راه پیدا نمی کند. مثلا شما می دانید باید حج را انجام داد اما چرا باید انجام داد؟ این ها را نمی دانید. آگاهی به فلسفه احکام در رسیدن به سعادت و هدایت مردم بسیار موثر است. حضرت می فرمایند فلسفه احکام نزد معصوم است. شما که جای معصوم نشسته اید و می خواهید منهای معصوم احکام را اجرا کنید نمی توانید درست اجرا کنید چون فلسفه اش را نمی دانید مثل متحجران که ظاهر احکام و قالب اعمال را می گیرند و روح آن را رها می کنند.