يا فاطمة اشفعي لي في الجنة فان لك عندالله شاناً من الشأن
ریاحین ـ متن ذیل قسمتی از کتاب رواق عصمت نوشته سید علی حسینی است، که به فرازهایی از زیارتنامه حضرت معصومه (سلام الله علیها) می پردازد.
يا فاطمة اشفعي لي في الجنة فان لك عندالله شاناً من الشأن
اما رسيدن به مقام «رضا» و دستيابي به مراتب بالاي آخرت وبهشت كار آساني نيست و راه وصول به آن بسي دشوار و سخت استو شرايط بسيار دارد؛ از اين رو مي بايد به دامن آنان كه نزد خدااز موقعيت ممتازي بر خود دارند و با پيمودن اين مسير و دستيابي به مراتب عالي قرب، مي توانند دست ديگران را هم بگيرند و نزد خدا برند، چنگ زد.
و از آنجا كه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام به عالي ترين مراحل قرب الهي دست يافت و معصومين عليهم السلام مقام او راارج نهادند و از بزرگي و عظمت ايشان ياد كردند؛ زيرا خطاب به آن بزرگوار مي گويد:
اي فاطمه، از تو مي خواهم مرا شفاعت كني و زمينه راهيابي مرا به بهشت فراهم كني؛ مي خواهم از مسير شكوهمند شفاعت تو به بهشت روم؛ چه اين كه چنين بهشت رفتني ممتاز است، لذت آور و با عزّت.
اشاره به نام فاطمه
زاير تا اين بخش از زيارت بارها به حضرت معصومه عليها السلام سلام مي كند؛ اما براي احترام به ايشان نام آن بزرگوار را نمي برد و از القاب و صفات ايشان استفاده كرده و ايشان را مخاطب خود مي سازد، چه اين كه گاه احترام در اين قالب شكل مي گيرد كه نام مخاطب برده نشود و از القاب و صفاتي كه نشان گر عظمت ايشان است استفاده شود. اما در اين فراز از زيارت نامه، نام ايشان برده مي شود. شايد بدين خاطر در اين بخش نام مبارك ايشان آورده شده است كه از آن حضرت درخواست شفاعت شده است؛ زاير به ايشان عرض مي كند اي فاطمه از شما شفاعت مي طلبم؛ يعني مي دانم چه كسي به مقام بلند و شامخي دست يافته و مي تواند مرا شفاعت كند، از اين رو براي اعلام اين نكته نام آن حضرت را بر زبان جاري مي سازد.
علّت طلب شفاعت
«فان لك عندالله لك شأناً من الشأن»(1)
اي فاطمه، كه در درگاه الهي مقامي بزرگ و ويژه داري از شما مي خواهم مرا شفاعت كني و از طريق شما به بهشت روم، بهشتيرا دوست دارم كه با شفاعت و وسيله شما باشد و به درستي مي دانمنزد خدا جايگاهي داري كه مي تواني مرا شفاعت كني و در بهشتزيبا و مركز سعادت جاودان را برويم بگشايي؛ تنها كساني مي تواننددر آن دنيا كه كيفرها و پاداش ها به طور كامل عادلانه است، دست ديگران گرفته، آنان را از عذاب رهانيده و به بهشت برسانند كهنزد پروردگار موقعيتي بسيار ممتاز و ويژه داشته باشند و شمااين گونه هستي و من مي دانم چه كسي را مخاطب ساخته ام؛ شمارا كه نامت فاطمه و القاب بزرگي داري كه پيش از اين به آن هااشاره كردم.
اللهم اني اسئلك ان تختم لي بالسعادة
برخي از مردم آخر كارشان ختم به خير نمي شود و با شقاوت از دنيا مي روند و برخي گرچه آغاز زندگي خوبي ندارند و دست به اعمال خلاف شرع زده اند ولي سرانجام نيكي دارند؟ در آغاز زندگي سياه است ولي با فرجامي نيك از اين دنيا مي روند. در اين فراز از زيارت حضرت معصومه، زاير از خدا مي خواهد پايان زندگي او خوب بوده و با عاقبت خير از دنيا برود، در واقع خواسته زاير آن حضرت از خدا مي خواهد همه زندگيش همراه با سعادت باشد، زيرا در زمان زيارت حضرت معصومه عليها السلام حالي خوش و عقايدي درست دارد و توانسته است زمينه جلب رضايت خدا را فراهم آورد. او دعا مي كند كه پس از اين نيز تا آخرين لحظه خوشبخت و سعادتمند باشد.
(خدايا آنك كه به خاطر زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها در محضر شما هستم و حال خوبي دارم) از شما مي خواهم كه فرجام كارم نيز آميخته با خوشبختي باشد.
فلا تسلب مني ما أنا فيه
خدايا اين حال خوش و اين توفيق بزرگ را كه برخاسته از زيارت ارزنده حضرت فاطمه معصومه عليها السلام است از من نگير و گرفتن اين حال بدين صورت است كه تشيع و عقيده انسان از او گرفته شود كه در اين فرض زمينه اين توفيق از او سلب شده است و گاه بدين سان است كه عقيده و زمينه سالم مي ماند ولي عمل انسان خراب مي شود.
اللهم استجب لنا و تقبّله بكرمك و عزّتك و رحمتك و عافيتك
خدايا اين دعا را براي همه شيعيان مي كنم و از شما مي خواهم عاقبت همه مومنان را با فرجام نيك رقم زني و صد البته مستجاب شدن اين دعا تنها از سر لطف و كرم و خاطر عزّت و توانمندي بي نهايت شوي خداي عزيز قدير است تو كريم. و به خاطر مهرباني و رحمتت كه همگان را فرا مي گيرد و ابر رحمت شما همواره بر سر مؤمنان سايه مي اندازد و به نسيمي لطيف و روحبخش مي ماند كه برجان و روان بندگانت مي وزد.
و صلي الله علي محمد و آله اجمعين و سلم تسليماً يا ارحم الراحمين
رحمت، عنايت و درود الهي بر محمد و آل او در همه زمان و مكان ها باد خانداني كه از راه او روي برنگردانده اند و از صراط مستقيم خارج نشده اند. اين چهارمين بار است كه نام مبارك «محمد»9 در اين زيارت برده مي شود و نام دل انگيز آن حضرت سبب شده است كه اين زيارت نامه به گونه اي زيبا و قابل توجه به پايان برسد(2) به ويژه آن كه در كنار نام مبارك ايشان «آل» آن حضرت نيز آمده است و براي همه آنان نيز دعا شده است.
و سلّم تسليماً يا ارحم الراحمين
خدايا افزون بر صلوات بر آن حضرت و آلش سلامي پيوسته و ناگسسته بفرست كه مانند صلوات باشد و هرگز منقطع نشود، چون تفاوت سلام با صلوات آن است كه سلام قطع مي شود. اما كله «تسليماً» در اصطلاح ادبيات عربي مفعول مطلق است و در اينجا براي تأكيد نشان گر اين معنا است كه اين سلام همواره متصل و ناگسسته باشد.
يا ارحم الراحمين
اي مهربان ترين مهربانان. در قرآن كريم هم واژه «خير الراحمين»(3) و هم «ارحم الراحمين»(4) و نيز در دعاها مكرّر، آمده است، بندگان خداشناس زماني خدا را با اين نام بسيار دل انگيز مي خوانند كه به مستجاب شدن دعاي خود بسيار اهتمام مي ورزند. بررسي تأثير اين صفت خدا در مستجاب شدن دعا، بحث مستقلي مي طلبد تناسب چنداني با اين پژوهش ندارد.
پي نوشت:
1) سلام با صيغه مخاطب با نام ايشان شروع مي شود و با سلام و درود بر آن حضرت زيارت به فرجام مي رسد.
2) سوره مؤمنون، آيه 109 و 118.
3) سوره يوسف، آيه 64 و 92 و سوره اعراف، آيه 151، و سوره انبياء، آيه 83، تأمّل در آيات ياد شده نشان مي دهد كه «ارحم الراحمين» را در مواردي كه اهتمام به حفظ كسي يا چيزي، آمرزش گناهان و از بين رفتن مشكلات، بوده، مي خوانده اند.