حضرت خدیجه ( سلام الله علیها ), مقالات
نگاهی نو به زندگی یار و مشاور پیامبر، خدیجه علیهاالسلام (قسمت اول)
پس از ولادت او، برخلاف رسم سیاه زمانه ـ که مژده ولادت دختر را برنمی تافت، و نوزاد را با تاریک اندیشی بهت آوری به آغوش سرد خاک می سپرد ـ خاندانش مقدم او را گرامی داشت، و بزم شادمانی آراست، و ضمن تبریک ولادت او به پدر و مادرش، در همان مراسم ساده، نام او را «خدیجه»، به مفهوم گسسته از ناپسندی ها برگزید. تاریخ عرب، ولادت او را سه دهه پیش از بعثت نشان می
انگیزه ازدواج پیامبر (ص) با خدیجه (س ) از نگاه چند روایت
ابن شهر آشوب «ره» در کتاب مناقب خود روایت کرده که در روز عیدی زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند که مردی یهودی در برابر آنها آمده و گفت:«لیوشک ان یبعث فیکن نبی فایکن استطاعت ان تکون له ارضایطاها فلتفعل ».
Other حضرت خدیجه ( سلام الله علیها ), مقالات
حضرت خدیجه، رحمتی از رحمات واسعه خدا بر پیامبر بود
ریاحین ـ خدیجه علیها السلام نمونه برجسته کمال، نبوغ، فهم و بینش بود که همانند آن را در میان مردان و زنان، کمتر میتوان یافت، و عفت، نجابت، طهارت، سخاوت،حسن معاشرت، صمیمیت،مهر و وفا از جمله صفات برجسته او بود. در جاهلیت خدیجه را طاهره و سیده نساء قریش میخواندند و در اسلام، یکی از چهار بانویی که بر همه بانوان بهشت فضیلت و برتری دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمند و عزیزش، هیچ بانوئی این م
ناگفته هايى از زندگانى امّ المؤمنين حضرت خديجه كبرى(عليها السلام)
ریاحین ـ صدف كوثــردر ميان ميليونها بانوى بافضيلت جهان ، تنها يك بانو اين افتخار را پيدا كرد كه دُرِّ شاهوار جهان آفرينش و درُدانه بى همتاى خداوند منّان باشد و سرور بانوان عالم ، دخت گرانمايه پيامبر خاتم ، وجود اقدس فاطمه اطهر (عليها السلام) را در صدف خود بپروراند ، و او كسى جز حضرت خديجه (عليها السلام)نيست .دهم رمضان ، يادآور ارتحال اين بانوى بزرگ ، روز يتيمى كوثر قرآن و روز غم و اندوه خاندان
نگاهی به ویژگی های رفتاری اولین بانوی مسلمان نسبت به پیامبر (ص)
ریاحین ـ اشاره:دهم رمضان (سال ده بعثت) نقطه پایان بر 25 سال همراهی خدیجه، بانوی آسمانی با رسول خدا صلی الله علیه و آله بود; بانویی مبارکه، (1) طاهره، راضیه، مرضیه، زکیه، صدیقه، کبری، (2) شامخه، (3) فاضله، کامله (4) و عفیفه (5) که 55 سال قبل از بعثت چشم به جهان گشوده و از سال 15 قبل از بعثت (دهم ربیع الاول) در کنار برگزیده الهی قرار گرفته بود و سرانجام بعد از قریب 25 سال همراهی و همگامی، در 65 سا
نگاهی به آموزه های تربیتی در زندگی حضرت خدیجه علیها السلام
ریاحین ـ حضرت خدیجه همسر گرامی رسول اکرم صلی الله علیه و آله، 68 سال پیش از هجرت نبوی صلی الله علیه و آله در شهر مکه به دنیا آمد . پدر وی خویلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائدة بن اصم می باشد . او در چهل سالگی با حضرت محمد صلی الله علیه و آله که 25 سال از عمر شریفش را سپری کرده بود ازدواج نمود . بنابر قول مشهور ثمره ازدواج خدیجه شش فرزند به نام های قاسم، عبدالله، رقیه، زینب، ام کلثوم و فاطمه عل
پیامبر(ص) و خدیجه(س)، ادب و عاطفه
ریاحین ـ 9 شوّال سال 28 قبل از هجرت، روزی بود که پیامبر اکرم(ص) خدیجه کبرا(س) آن بانوی بزرگ را به همسری گرفت. این روز که امسال مصادف با 18 بهمن است، بی تردید روز مبارکی برای امت اسلامی و مبدأ برکات بسیار بود. آنچه می خوانید نگاهی کوتاه است به روابط عاطفی میان پیامبر(ص) و خدیجه(س) که اشاره ای نیز به مقدمات این ازدواج دارد.زندگی مشترک پیامبر(ص) و خدیجه(س) درس آموز تمام مردان و زنانی است که جویای س
انگیزه ازدواج پیامبر(ص) با خدیجه (س ) از نگاه چند روایت
ریاحین ـ عموما نوشته اند ماجرای این ازدواج میمون و مبارک از اینجاشروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابو طالب،یا رخواست خدیجه،رسول خدا«ص »بصورت اجیر یا بعنوان مضاربه برای خدیجه به سفری تجارتی اقدام کرد،و بخاطر سود فراوانی که در اثر تدبیر ودرایت آنحضرت از این سفر نصیب خدیجه شد آن بانوی مکرمه علاقمند به این وصلت گردید و مقدمات این ازدواج فراهم شد...که البته اصل داستان و پاره ای از خصوصیاتی که در آن ذکر
رحلت حضرت خدیجه
ریاحین ـ سال های تیرگی و رنجلحظه ای با پیامبر هم نفس بودن، یا لحظه ای چشم در نگاه مهربانش دوختن می ارزید به یک عمر سختی کشیدن و رنج بردن. برای خدیجه کبری ـ که سلام خدا بر او باد ـ سال های با پیامبر بودن سال های رنج نبود؛ بلکه سال های بدون پیامبر، سال های تیرگی و رنج بود. با پیامبر بودن اگرچه در ظاهر دشوار و پر بود از تحمل سرزنش ها و طعن ها، تحمل ضربات سنگ و گرسنگی و خستگی و تحمل لحظه های پرآشوب
نورانی ترین مادر
ریاحین ـ با خدیجه(س) اولین زن مسلمان صدر اسلامدرها را به رویش بسته بودند؛ هیچ یک از زن های قریش نخواسته بودند حتی حرف هایش را بشنوند.از کوچه ای به کوچه ای می رفت و دامن هر زنی را که می شناخت می گرفت. با التماس می گفت: «بانویم خدیجه دارد کودکش را به دنیا می آورد. باید به او کمک کنید.» اما جز صدای بسته شدن درهای خانه ها و پنجره ها صدایی نبود.سرگردان بود. دلش نمی خواست به خانه برگردد و باز درد و