غدیر در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها
ریاحین ـ
غدیر در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها
الحمدلله الذى اكرمنا بهذا اليوم و جعلنا من الموفين بعهده الينا و ميثاقه الذى واثقنا به من ولاية ولاة امره و القوام بقسطه و لم يجعلنا من الجاحدين و المكذبين بيوم الدين
یکی ازنکات مهم در رابطه با جریان غدیر، موضعگیرى آشكار ائمه اهل بیت علیهم السلام درباره این واقعه مهم است. در این میان موضعگیری حضرت زهرا سلام الله علیها و تذکر واقعه غدیر در موقعیت های مختلف در آشکار کردن زوایای پنهان این قضیه نقش به سزایی داشت. در ادامه چند نمونه از این موضع گیری های حضرت را ذکر خواهیم کرد:
ابوالخیر محمد جزرى شافعى (متوفّاى 833 ق.) در كتاب «أسنى المطالب فى مناقب سیّدنا علىّ بن ابىطالب» با سند بسیار زیبایى، حدیث غدیر را از حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین نقل مىكند:
فاطمه، دختر امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام از عمه هایش فاطمه، زینب و ام كلثوم، دختران امام موسى بن جعفر علیه السلام نقل مىكند كه آنان فرمودند: فاطمه دختر امام صادق علیه السلام از عمهاش فاطمه، دختر امام محمدباقر علیهالسلام و او از عمهاش فاطمه دختر امام زین العابدین علیهالسلام نقل مىكند كه فاطمه و سكینه دختران امام حسین علیهالسلام از عمهشان امكلثوم دختر امیرمؤمنان علیه السلام نقل مى كند كه مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر مكرم رسول خدا صلى الله علیه و آله خطاب به مردم فرمود:
«أنسیتم قول رسول الله صلى الله علیه وآله یوم غدیرخم: من كنت مولاه فعلىّ مولاه و قوله صلى الله علیه و آله: أنت منى بمنزلة هارون من موسى؛ آیا كلام رسول خدا صلى الله علیه و آله را فراموش كردید كه در روز غدیر خم فرمود:«هركس را كه من مولاى او باشم، پس على نیز مولاى اوست.»و كلام دیگر رسول خدا صلى الله علیه وآله كه فرمود: «یا على! جایگاه تو نسبت به من همانند موقعیت هارون نسبت به موسى علیه السلام مىباشد.»
نكته قابل توجه در این حدیث، اهتمام خاندان اهل بیت علیهم السلام به حدیث غدیر و حفظ آن است، به گونهاى كه پاسدارى از حریم ولایت با نقل مستمر حدیث غدیر در میان آنان و فرزندانشان، یك سیره دائمى شده بود و سعى و كوشش آن بزرگواران براى روشن ماندن چراغى كه رسول خدا صلى الله علیه و آله در غدیر خم مشتعل ساختند، بسیار جدى و قابل تأمل است. در حقیقت، این اهتمام و جدیت، میراثى بود كه از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به آنان رسیده بود.
چنانچه بنابر تصریح ابن قتیبه در كتاب «الامامة و السیاسة» و دیگر مورخان، عمر دستور داد هیزم و آتشى فراهم كنند و قسم یاد كرد كه اگر على علیه السلام از منزل خارج نشود، خانه را به آتش خواهد كشید. عدهاى به او اعتراض كردند كه در این خانه، فاطمه دختر رسول الله صلى الله علیه و آله، حسن و حسین، فرزندان رسول پیامبرخدا صلى الله علیه وآله و یادگارهاى ایشان وجود دارند، چگونه این خانه را به آتش مىكشى؟ عمر كه اعتراض عمومى را مشاهده كرد، گفت: به راستى گمان كردید كه من چنین كارى را انجام مىدهم؟ مقصود من تهدید بود. در این هنگام حضرت فاطمه علیهاالسلام به پشت درب منزل آمد و خطاب به آن جماعت كه در بیرون منزل اجتماع كرده بودند، فرمود:
«لا عهد لی بقوم أسوء محضرٍ منكم تركتم رسول الله صلى الله علیه و آله جنازة بین أیدینا و قطعتم أمركم فیما بینكم و لم تستأمرونا و لم تردّوا لنا حقّاً كأنّكم لم تعلموا ما قال یوم غدیرخم. والله لقد عقد له یومئذ الولاء لیقطع منكم بذلك منها الرجاء و لكنّكم قطعتم الاسباب بینكم و بین نبیّكم، والله حسیب بیننا و بینكم فىالدّنیا و الآخرة(4)؛ من قومى همانند شما سراغ ندارم كه این چنین عهد شكن و بد برخورد باشند! پیكر رسول خدا صلى الله علیه و آله را بر روى دستان ما گذاشته و رها كردید و عهد و پیمانى كه در میان خود داشتید، قطع كردید و برخلاف عمل نمودید، ولایت و رهبرى ما اهلبیت را انكار كردید، و زمام امر را از دست ما خارج ساختید، و هیچ حقى براى ما قائل نشدید؛ گویا از سخنان رسول خدا صلى الله علیه و آله در روز غدیر خم آگاهى نداشتید! به خدا سوگند! رسول خدا در آن روز (غدیرخم) ولایت و رهبرى را براى على علیه السلام تعیین كرد، تا امید و طمع شما را از خلافت قطع نماید؛ ولى شما رشته هاى پیوند میان خود و پیامبر صلى الله علیه وآله را پاره كردید. بدانید كه خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داورى خواهد كرد.»
همچنین در كتاب «دلائل الامامه» نقل شده است: بعد از این كه حضرت زهرا علیهاالسلام آن خطبه غرّا را ایراد فرمود، در هنگام بازگشت از مسجد، رافع بن رفاعه به دنبال حضرت آمد و خطاب به ایشان عرضه داشت:
«یا سیّدة النساء لو كان أبوالحسن تكلم فى هذا الأمر و ذكر للناس قبل أن یجرى هذا العقد ما عدلنا به احداً؛ اى سرور زنان! اگر على علیه السلام قبل از این كه مردم با ابوبكر بیعت كنند، با آنان سخن مىگفت و روشنگرى مىنمود، ما از او روی گردان نمىشدیم، و با فرد دیگرى بیعت نمىكردیم!» حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
«الیك عنى فما جعل الله لأحد بعد غدیرخم من حجّة ولاعذر؛ مرا به حال خود بگذار، كه خداوند بعد از جریان غدیر خم براى هیچ كس عذر و بهانهاى قرار نداده است.»
ذكر این نكته لازم است كه بعد از ارتحال رسول خدا صلى الله علیه و آله و موفقیت حزب سقیفه در دستیابى به خلافت، مخاطبان حضرت زهرا علیهاالسلام اغلب كسانى بودند كه در روز غدیر حضور داشتند و با چشمهاى خود رسول خدا صلىاللهعلیه و آله را مشاهده كرده بودند كه دست على علیهالسلام را بلند كرده و به مردم نشان داد. آنها با گوشهاى خود شنیده بودند كه پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «من كنت مولاه فهذا علىٌّ مولاه» و حتى اغلب آنان در آن روز با حضرت على علیهالسلام دست بیعت داده و جانشینى رسول خدا صلى الله علیه وآله را به وى تبریك گفته بودند. اگر به ندرت كسانى هم بودند كه در غدیر حضور نداشتند، آنان نیز اخبار قطعى آن را از مسلمانان حاضر در غدیر دریافت كرده بودند. دیگر شبه هاى در صحّت جریان غدیر وجود نداشت و از لحاظ فاصله زمانى هم كمتر از صد روز از جریان غدیر سپرى نشده بود، و احتمال فراموشى مردم به هیچ وجه قابل اعتنا نبود.
در چنین شرایطى كه مخاطبان، علم كافى داشته و بلكه خود در جریان غدیر حاضر و شاهد بودند، اما به هر دلیلى خود را به فراموشى زدند و گاهى نیز با عناد و لجاجت برخورد كردند، زمینه چندانى براى طرح واقعیت هاى روشن و غیر قابل انكار نبود، و جز براى اتمام حجّت و یا ثبت در حافظه تاریخ، براى بهرهمندى آیندگان، ثمره دیگرى نداشت. به همین دلیل است كه در آن مقطع خاص، فقط دو مورد از امیرمؤمنان علیهالسلام استناد به حدیث غدیر نقل شده است و عمده استشهادات حضرت على علیهالسلام به جریان غدیر، در دوره پنج سال خلافت بود كه بسیارى از مخاطبان حضرت، غدیر خم را درك نكرده بودند و به دلیل فاصله زمانى زیاد، بعضى از اصحاب نیز ادعاى فراموشى مىكردند!
با این توضیح، سرّ این كه حضرت زهرا علیهاالسلام فقط اشارهاى به غدیر مىنمایند، و اغلب به حالت سؤال كه آیا غدیر را فراموش كردهاید، و یا این كه آیا جاى عذر و توجیهى بعد از غدیر باقى مانده است، روشن مىگردد.
منابع: . بحارالانوار، ج36، ص353 – 354/.الغدیر، ج 1، ص 97. الصراط المستقیم، علامه زین الدین على بن یونس نباطى بیاضى.غدیر در كلام حضرت زهراعلیهاالسلام