بزرگترین کرامت کریمه اهل بیت(ع) مراقبت از حوزه علمیه قم است
حجت الاسلام علی احمدی- کارشناس تاریخ/ تنظیم و بازگردان فایل صوتی: مریم احمدی شیروان - فضایل و مناقب کریمه اهل بیت(ع)، جایگاه والا و دلایل هجرت حضرت فاطمه معصومه(س) مباحثی بود که روز گذشته در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد عابدی از نظر گذشت، ...
اینک بخش دوم این گفت و گو به بهانه دومین روز دهه کرامت که «قم، مأذنه اسلام ناب محمدی(ص) منادی سبک زندگی ولایی» نام گرفته پیش روی شماست.
میدانیم که مردم ساوه، مردم ولایتمدار و شیعه و از محبان اهل بیت(ع) هستند. در تاریخ آمده که در آن شهر به این کاروان حمله شد و عدهای از مأموران مأمون در لباس راهزن به کاروان حمله کرده و کاروان را متفرق کرده و عدهای شهید شده و عدهای به قُم آمدند. علت هجرت حضرت فاطمه معصومه(س) از ساوه به قُم، بیماری ایشان بود یا علل دیگری در این امر دخیل بود؟
مردم ساوه همیشه تاریخ، دوستدار اهل بیت(ع) بودهاند و حتی زمانی که در ساوه عدهای اهل سنت بودند، همه آنها دوستداران اهل بیت(ع) بودند. نمونهاش داوود بن محمود قیصری، که اهل سنت بود، اما در کتابهایش فراوان از ولایت کبری و ولایت مطلقه صحبت کرده و گاهی ولایت را بر نبوت ترجیح داده است. این را هم تصریح کرده که پیامبر(ص) از امام بالاتر است، اما ولایت از نبوت بالاتر است و این دو را از هم تفکیک کرده است که اشتباه نشود. پس حتی اهل سنتی که در ساوه بودند، بحث از ولایت و ولایت مطلقه و ولایت عامه و این طور مسایل در کتابهایشان وجود داشت. این نشان از داشتن مردمی دوستدار اهل بیت(ع) در ساوه است و هیچ تردیدی نیست که وقتی یک کاروان بزرگی از اولاد موسیبنجعفر(ع) به ساوه تشریف بیاورند، قطعاً مورد حمایت و لطف مردم قرار میگیرند. حتی اهل سنت در مورد امام موسیبنجعفر(ع) میگفتند که «قَبْرُ مُوسَيالْكَاظِمِ عليهالسّلام التِّرْيَاقُ الْمُجَرَّبُ»، یعنی قبر حضرت موسیبن جعفر(ع) پادزهر هر دردی است. طبیعی است که مردم از فرزند او استقبال کنند و در آن شرایط و قدرت اهریمنی مأمون طبیعی است که هیچ راهزنی جرأت نمیکند به چنین کاروانی حمله کند و البته کاروان، کاروان کوچکی نبود و ثانیاً محافظ زیاد داشتند و کاروان حدود 70 نفر از اولاد موسیبن جعفر(ع) و خادمان آنها بودند. حمله بهچنین کاروانی قطعاً توسط مأموران مأمون با لباس مبدل انجام شد و عده زیادی از خواهران و برادران حضرت معصومه(س) در این سفر شهید شدند که قبر آنها در نزدیک ساوه مشخص است. احتمال خیلی زیادی است که حضرت معصومه(س) در آن جنگ و درگیری ضربهای خوردند، اگر نه دلیلی برای اینکه دختر خانمی با سن حدود 28 سال، پس از شهادت افراد کاروان، بیمار شود، نیست. این بیماری یا باید به علت مسمومیت یا ضربه در همان درگیری باشد.
پس ارتباطی به مردم ساوه ندارد؟
نه، آنها مأموران حکومتی بودند که یا حضرت معصومه(س) را مسموم کردند یا هنگام درگیری آسیب دیدند و بیمار شدند و پس از آن، حضرت میپرسند که فاصله اینجا تا قُم چقدر است و طبق روایت امام صادق(ع) و عموی حضرت معصومه(س) که از قُم تمجید بسیار کرده بودند، به قُم تشریف میآورند. البته خود قُمیها به استقبال آن بزرگوار رفته و ایشان را همراهی میکنند.
روایاتی در مورد جایگاه قُم در آخرالزمان وارد شده است؛ مانند روایتی که مشهور است، «علم از کوفه به قُم منتقل میشود» و در مورد قُم روایات زیادی داریم که پایگاه شیعه میشود و جایگاه شایستهای دارد. چگونه میتوان این روایات و جایگاه را به وجود حضرت فاطمه معصومه(س) نسبت داد؟
اغلب روایاتی که در مورد مدح قُم است، از امام صادق(ع) نقل شده است. همچنان که روایاتی که در مورد ظهور امام زمان(عج) است نیز از امام صادق(ع) است. امام صادق(ع) فرمود: «بانویی از فرزندان من در قُم دفن خواهد شد که فاطمه دختر موسی نام دارد و با شفاعت وی همه شیعیان وارد بهشت میشوند» و نیز در جای دیگری قُم را به حرم اهل بیت(ع) تعبیر کردهاند. گوینده هر دو تعبیر که فضیلت قُم و جایگاه قُم در آخرالزمان و جایگاه قُم نسبت به قیام حضرت مهدی(عج)؛ امام صادق(ع) است و دیگر روایتی که جایگاه قُم به برکت حضرت معصومه(س) است نیز از طرف امام صادق(ع) است. پس گوینده هر دو یکی است و ثانیاً اینکه قُم دارای فضیلتی است و هیچ فضیلتی در قُم مهمتر از حضرت معصومه(س) وجود ندارد.
به طور مثال فضیلت مدینه، رسول خدا(ص) است. درست است که مدینه مدرسه بسیار گستردهای است، اما محدثان و مفسرانی که به مدینه آمدند، به برکت رسول خدا(ص) آمدند و یا در مکه مکرمه، مدرسه تفصیلی بسیار گستردهای داریم، مفسران و قرّاء زیادی در فقه و اعتقادات و سایر مبانی در مکه بودند، اما همه آنها به برکت کعبه معظمه است یا در نجف که مرکز تشیع است، همه زیر سایه امیرالمؤمنین(ع) است. بنابراین قُم هم اگر چه حرم اهل بیت(ع) است، اما هر چه دارد به برکت حضور حضرت معصومه(س) است.
این امر به دلیل فرهنگ دینی نیست، بلکه در فطرت بشر نهفته است. هزار سال پیش از تولد پیغمبر اکرم(ص)، وقتی ارسطو از دنیا رفت، شاگردان ارسطو مایل به خواندن فلسفه بودند و برای ادامه این راه سر قبر ارسطو درس میخواندند. یا حتی در زمان حال، در برخی دانشگاهها شهید گمنام دفن میکنند، خیلی کار ارزشمندی است. به جز جنبههای اخلاقی و فرهنگی، جنبه علمی نیز دارد. وقتی روح یک انسان بزرگ در فضایی حضور داشته باشد، سبب میشود دانشجو بهتر درس بخواند.
مسیحیها، مسلمانها و حتی ملتهای دیگر در کنار قبر بزرگانشان حوزههای علمیه و دانشگاه بنا میکردند. حوزه نجف، دور قبر امیرالمؤمنین، حوزه مشهد دور قبر امام هشتم(ع). بنابراین فضیلت قُم، مرجعیت تشیع و همه به برکت حضرت معصومه(س) است.
از زمانهای قدیم چه محدودهای، حرم محسوب میشد؟ اصلاً چه شد که حضرت معصومه(س) در این مکان دفن شدند و چه بزرگان و شخصیتهایی در اطراف حرم دفن شدهاند؟
به جز از خود حضرت معصومه(س)، تعدادی از فرزندان امام نهم(ع) و فرزند امام دهم(ع) نیز داخل همین ضریح و قبه مدفونند. از قدیم هم در میان قُمیها این طور مرسوم بوده که این منطقه که اکنون به نام حرم میشناسیم، باغ بابلان بوده و داخل این باغ که وقف شده و حضرت معصومه(س) در آن دفن شدند، فقط بانوان سیده دفن میشوند یعنی باید فقط خانم باشند و بعد هم سیده باشند. اولاد ائمه(ع)، غیر از حضرت معصومه خیلی در قُم هستند، ولی فقط خانمها را در حرم دفن میکردند که این نشان از تقید قُمیها به عفت و حیا و رعایت حریم خانم است.
چند سالی است که علما و مراجع را هم داخل حرم دفن میکنند، ولی همین عده معدود را هم اطراف ضریح دفن نمیکنند، ولی اصل محدوده حرم و بزرگانی که در محدوده حرم مدفون هستند، بسیار گستردهاست. وقتی که مرحوم بحرالعلوم از نجف به قُم برای زیارت آمدند، از چهارراه بازار کنونی، (شمال حرم) کفشهای خود را از پا در آوردند و این خیابان حضرتی را پا برهنه میآمدند و میگفتند اینجا قبر بزرگان دین است.
حاج عباس قمی(ره) در یکی از کتابهایش میگوید، اطراف حضرت معصومه(س) دویست هزار محدث بودند و این قدر گسترده بوده که در مکان فعلی مدرسه آیتا... گلپایگانی(ره)، قبر علی بن ابراهیم قمی مربوط به سال 307 قمری است؛ یعنی اینقدر فاصله از ضریح مطهر حضرت معصومه(س) زیاد بوده که آخرین قبر در مکان مدرسه فعلی آیتا... گلپایگانی بود.
به کسی که سیصد هزار حدیث حفظ باشد، محدث میگفتند و ائمه(ع) فرمودند: «اعرفوا منازل الرجال منا على قدر روايتهم عنا»، «ارزش هر فرد را از روایاتی که از ما نقل کرده است، بشناسید.» مانند حضرت عبدالعظیم حسنی(ره)که یک محدث بزرگ است. دویست هزار نفری هم که دور حضرت معصومه(س) بودند، اگر هر کدام در شهری دیگر بودند، گنبد و بارگاهی مثل شاهعبدالعظیم داشتند و چون در کنار حضرت معصومه(س) هستند، پیدا نیستند؛ مانند خورشیدی که با درخشش آن، ستارهها دیده نمیشوند، اما بسیاری از بزرگان به زیارت آنها مقید هستند.
به مناسبت حُسن ختام این بحث، درباره شباهت شخصیتی حضرت صدیقه طاهره(س) با حضرت فاطمه معصومه(س) بفرمایید و اینکه بعضی ها در مکاشفه و مراقبه دیدهاند که گفته شده، چون قبر صدیقه طاهره(س) مخفی است، بیایید اینجا برای زیارت.
شباهت که خیلی زیاد است، اما چند شباهتی که درس عملی باشد برای خانمهای ما و جامعه امروز را خدمت خوانندگان محترم عرض میکنم. اولین شباهت، عفت فوقالعاده و بینظیر این دو شخصیت است. اینکه حضرت زهرا(س) از نظر عفت و پاکدامنی چطور بود، پوشاندن خویش در برابر یک نابینا، خود دلیلی بر این امر است و خوب این است که خانمی، نامحرم را نبیند و نامحرم او را نبیند. این طور ویژگی در حضرت معصومه(س) هم وجود داشت. حضرت معصومه(س) حتی زمانی که در کاروان بود، همیشه تعداد زنهایی پیرامون حضرت راه میرفتند.
عالیترین درجه عفت و عصمت در این دو بانو موج میزد. نکته دیگر اینکه افرادی مرد هستند، اما ناجوانمرد. افرادی زن هستند، اما جوانمرد. یعنی نسبت بین مرد و جوانمرد تساوی نیست. هر مردی جوانمرد نیست و هر جوانمردی مرد نیست. امیرالمؤمنین(ع) جوانمرد بود. «لافتی الا علی»، جوانمرد یعنی علی(ع). جوانمرد حضرت آدم ابوالبشر بود. قرآن میفرماید: «طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّه»، یعنی عورتشان را میپوشاندند.
حال سؤال اینکه چرا این کار را میکردند وقتی نامحرمی آنجا نبود؟ میگویند از آداب جوانمردی این است که عورت پوشیده باشد. یکی از آداب جوانمردی این است که هر جا نمک خوردی، نمکدان را نشکنی.
پیغمبر(ص) نمک مردم مدینه را خورد، وقتی که فتح مکه شد، گفت من نمک مدینه را خوردهام و به مدینه برگشت و گفت، قبر من باید در مدینه باشد.
حضرت معصومه(س) جوانمرد بود. قُمی ها نسبت به حضرت معصومه(س) و حضرت معصومه(س) نسبت به قُمیها جوانمرد بودند.
در فرهنگ فارسی وقتی کسی به خانهمان میآید، میگوییم مهمان. مهمان یعنی رئیس؛ یعنی او بزرگتر خانه ما میشود و او باید دستور دهد. آداب و فرهنگ جوانمردی است که مهمان را بزرگ خانه میدانند و احترامش میکنند. قُمیها وقتی حضرت معصومه(س) را به قُم آوردند، او را مهمان دانستند؛ یعنی گفتند بزرگ قُم، ایشان است. ایشان دستور بدهد که ما چه بکنیم و چه نکنیم و این ویژگی قُمیها که جوانمردی نسبت به حضرت معصومه(س) داشتند و حضرت معصومه(س) هم جوانمردی نسبت به قُم داشتند. اینکه حضرت معصومه(س) قُم را به جایگاه اصلی خودش رساندند.
حضرت معصومه(س)برای قُم برکت بسیار آورد. برای زنان ما خوب است که به این مسایل توجه کنند و پاکدامنی را به هر قیمتی که هست، حفظ کنند و از زندگی حضرت زهرا(س) و معصومه(س) الگو بگیرند.
جنبه دیگر مسأله علم است. حضرت معصومه(س) محدثه است. کتابی توسط امور فرهنگی آستانه مقدسه چاپ شده به اسم مسند فاطمه معصومه(س)، حضرت زهرا(س) هم محدثه بود.
کتابی به نام دلایل الامامه، نوشته طبری صفحه اول آن حدیثی را نقل کرده که حضرت زهرا(س) حدیثی از پدرش نقل کرد و به اسما فرمود، سر صندوق برو و حدیث را بیاور و گفت، پیدا نکردم.
حضرت زهرا(س) فرمودند: ...من این یک حدیث پدرم را به اندازه دو پسرم حسن و حسین دوست دارم. یعنی این قدر علم، معرفت و حدیث برای حضرت زهرا(س) و برای حضرت معصومه(س) از احادیثی که نقل شده، مهم بوده است.
نکته اینجاست که هر دو خانم بزرگوار، عالم هستند، محدث هستند، دانشمند هستند، علم را با عفت عجین کردهاند؛ یعنی این طور نبوده که پیش هر کسی درس بخوانند. حضرت معصومه(س) احادیث مسلسلات فاطمیات را دارند؛ یعنی باید یاد بگیریم علم با عفت و پاکدامنی قابل جمع شدن است و این دو بزرگوار از این نظر نمونه بودند.
با توجه به حضور حضرتعالی در قُم، اگر کرامتی از حضرت معصومه(س) مشاهده کردهاید، بفرمایید.
حفظ حوزه در این شهر، خود یکی از بزرگترین کرامات حضرت معصومه(س) است. رضاخان و پسرش کمر همت برای نابودی حوزه بسته بودند.
ساواک عجیب در قُم حضور داشت و تاریخ باید بنویسد که ساواک در قُم و نسبت به حوزه چه کرد و تمام تلاششان تعطیلی حوزه بود. ساختن مدرسه، چاپ هر نوع کتاب دینی در قُم ممنوع بود. چاپ نهجالبلاغه در کشور ممنوع بود. قیمت کتاب مذهبی در آن زمان بسیار بالا بود و فقط حضرت معصومه(س) حوزه را حفظ کرد. کرامتی بزرگ است که کمتر گفته میشود.