آيا جده ما، فاطمه(س) کمتر از اوست؟
ریاحین ـ سيزدهم جماديالاول به روايتي و سوم جماديالثاني به نقل مشهور، سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) است. بانويي که سرور زنان، از اولين تا آخرين و ملقّب به امّابيهاست و مردمان از دسترسي به شناخت کمال حضرتش محروماند. امام مهدي(ع) نيز در سخني، شخصيت آن بانوي معظم را الگوي خويش معرفي فرمودهاند. مناسب ديديم به اين مناسبت، گوشههايي از آثار و فضايل آن بانوي بزرگ اسلام را به خوانندگان گرامي موعود تقديم کنيم؛ اميد آنکه مقبول طبع شريف امام عصر(ع) قرار گيرد.
زيارت حضرت فاطمه (س)
زيارت حضرت فاطمه زهرا(س), در روز سوم جماديالثاني, سالروز شهادت آن حضرت مطلوب و مناسب است. مرحوم سيدبن طاووس، اين زيارت را براي ايشان آورده است:
«سلام بر تو اي برترين بانوي جهان, سلام بر تو اي مادر حجتهاي الهي بر مردم، سلام بر تو اي ستمديدهاي که از حق او جلوگيري کردند. خدايا!بر بندهات و دختر پيامبرت و همسر وصي پيامبرت درود فرست؛ درودي که منزلت و مقامي به او دهد, برتر از منزلت بندگان گراميات از اهل آسمانها و زمين».1
صلوات بر فاطمه(س)
يکي از ياران امام حسن عسکري(ع) ميگويد: از آن حضرت خواستم چگونگي صلوات بر پيامبر و اوصياي آن بزرگوار را به من بياموزد. حضرت در بخش صلوات بر فاطمه(س) فرمود: «خدايا! بر صديقه طاهره, فاطمه، آن بانوي پاکيزه، محبوب پيامبرت و مادر دوستان و برگزيدگانت درود فرست؛ بانويي که او را برگزيدي و بر زنان جهان برتري دادي. خدايا! انتقام او را از کساني که به او ستم کردند و احترامش را سبک شمردند بگير و خونخواه فرزندانش باش. خدايا! چنان که او را بدين مقام رساندي که مادر امامان راهنما و همسر پرچمدار محشر، گرامي در عالم بالا قرار دادي, بر او و بر مادرش (خديجه) درود فرست؛ درودي که بدان، آبروي محمد(ع) را گرامي بداري, و ديده فرزندانش را روشن گرداني. خدايا! در اين ساعت، بهترين سلام مرا به آنان برسان»2
بستر بيماري
هنگامي که حضرت فاطمه(س) به بستر بيماري افتاده بود, زنان مهاجر و انصار براي عيادت ايشان جمع شدند و به حضرت گفتند: اي دختر رسول خدا! حالتان چگونه است؟ حضرت زهرا(س) پس از ستايش خدا و درود بر رسولش، فرمود: «به خدا سوگند صبح کردم, در حاليکه از دنياي شما بيزارم و بغض مردان شما در دلم جاي گرفته است». سپس فضايل حضرت علي(ع) را بازگو کرد. زنان مهاجر و انصار،گفتههاي حضرت زهرا(س) را به مردان خود منتقل کردند. گروهي از آنان براي عذر خواهي نزد حضرت آمدند, ولي فاطمه(س) به آنان فرمود: «از من دور شويد که بعد از عذر خواهي غير صادقانه شما, ديگر عذري باقي نمانده است و پس از اين تقصير و گناه شما, امري کارساز نيست.».4
سوگواري بر حضرت زهرا(س)
عارفان و عالمان اخلاق, به سوگواري حضرت زهرا(س) بسيار اهميت ميدهند. ميرزا جواد ملکي تبريزي, استاد اخلاق امام خميني(ره)، دراينباره مينويسد: «صحيح اين است که سوم جماديالثاني، روز شهادت سرور بانوان جهان است. پس لازم است شيعيان وفادار, اين روز را از روزهاي اندوه و مصيبت قرار دهند. اين روز براي بستگان آن حضرت،دومين مصيبت بعد از رحلت رسول اکرم(ص) بود. اميرالمؤمنين بعد از وفات رسول خدا(ص), هيچ روزي را مصيبتبارتر و ناگوارتر از اين روز نديد. از دست دادن حضرت زهرا(س) براي اميرالمؤمنين به اندازهاي سخت بود که بر او گريه ميکرد و از جدايي آن حضرت شکايت مينمود و ميفرمود: «جان من در ميان آه زنداني است. کاش جانم با آه و اندوهها خارج ميگرديد. بعد از تو خيري در زندگي نيست و گريهام از ترس اين است که زندگيام طولاني شود».6
سوز امين ولايت
يکي از ويژگيهاي علامه اميني(ره)، نويسنده کتاب ارزشمند الغدير, محبت و ارادت کامل او به محمد و آل محمد(ص) بود. گريهها و نالههاي علامه در رثاي اهل بيت(ع)، همگان را دگرگون ميکرد. اين حالت هنگامي بيشتر اوج ميگرفت که از مصيبت فاطمه زهرا(ع) ياد ميشد.
آزادي از اسارت
آيتالله ميرزا محمدرضا فقيه کرماني، از بزرگان شيعه, زماني از مرحوم سيد يحيي واعظ يزدي براي تبليغ و مبارزه با منحرفان کرمان دعوت کرد و سيد يحيي، مردم را به انحراف آنان متوجه ساخت. منحرفان تصميم به قتل سيد يحيي گرفتند و ايشان را به باغي در خارج از شهر بردند. سيد در باغ احساس خطر کرد و ديد کسي هم از وضع او باخبر نيست. توسلي به حضرت زهرا(س) کرد و نماز استغاثه آن حضرت را خواند. ناگهان صداي تکبير و فرياد مسلمانها بلند شد. باغ را محاصره و سيد را آزاد کردند و با احترام به همراه ميرزا محمد کرماني به شهر آوردند. بعد از جريان معلوم شد که حضرت فاطمه(س) در خواب مرحوم کرماني آمده و براي فرزندش تقاضاي کمک کرده است.3
گشودن قفل
يکي از بزرگان ميگويد: در اوقات تحصيل در نجف اشرف, روزي در ماه مبارک رمضان افطاري تهيه ديدم و در حجره را قفل کردم و رفتم که پس از نماز مغرب و عشا باز گردم. نماز را خواندم و به مدرسه بازگشتم. خواستم در حجره را باز کنم, ديدم کليد در جبيم نيست. هر چه جست و جو کردم،کليد را نيافتم. به واسطه شدت گرسنگي و نيافتن کليد, سخت ناراحت بودم. از مدرسه بيرون آمدم و متحيرانه در مسير خود تا حرم قدم ميزدم. ناگاه مرحوم سيد مرتضي کشميري را ديدم. علت ناراحتيام را پرسيد, مطلب را گفتم. با من به مدرسه آمد و فرمود: ميگويند نام مادر موسي را اگر کسي بداند و به قفل بسته بخواند، آن قفل باز ميشود، آيا جده ما، فاطمه(س) کمتر از اوست؟ پس دست در قفل نهاد و فرمود: يا فاطمهالزهرا(س), ناگهان ديدم قفل باز شد.5
اقامه عزاي حضرت زهرا(س)
مرحوم ميرزا جواد ملکي تبريزي از اساتيد بزرگ اخلاق مينويسد: حضرت زهرا(س), محبوب و يگانه پدرش رسول اکرم(س) بود و پيامبر طوري با او رفتار ميکرد که با هيچ کس چنين رفتاري را نداشت و ميفرمود: «فاطمه پاره تن من است».
شيعيان در اظهار حزن و اندوه و اقامه مجالس سوگواري در روز وفات آن حضرت و ذکر مصيبتهاي او، بايد اميرالمومنين را سرمشق خود قرار دهند. اميرالمؤمنين(ع) ميفرمود: «از دست دادن فاطمه بعد از پيامبر خدا(ص)، دليل بر اين است که هيچ دوستي جاويدان نميماند و بعد از فقدان آنان, زندگي چگونه گوارا خواهد بود. قسم ياد ميکنم که اين چيزي است که اصلاً امکان ندارد. انسان ميخواهد دوستش نميرد, ولي اين محال است». اين مطلب سادهاي نيست که کسي مانند امام علي(ع) چنين سخناني بگويد. عقل از درک اين کلمات ناتوان است و اين عبارات، عظمت مقام زهرا(س) و فضل او را نزد خدا ميرساند. اگر فضيلت فاطمه در بالاترين درجهاي نبود که جزع نمودن براي او کار نيکويي بود, به هيچ وجه اين جزع فراوان از اميرالمؤمنين (ع) ديده نميشد7
پينوشتها:
1. سيد بن طاووس الاقبال بالاعمال تحقيق جواد قيومي اصفهاني، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1377، ج 2, ج 3، ص 161 بحارالانوار، ج 100، ص 199.
2. ناصر مکارم شيرازي، مفاتيح نوين، ترجمه رسولي محلاتي، قم، مدرسه الامام علي بن ابي طالب(ع). 1384، ج 1، ص 541.
3. شهيد دستغيب، داستانهاي شگفت، قم، انتشارات اسلامي، 1362، ص 186.
4. همان، صص 286 – 292.
5. سيد نعمتالله حسيني، مردان علم در ميدان علم، قم، دفتر انتشارات اسلامي, 1375, ج 6, ج 1، ص 396.
6. ميرزا جواد ملکي تبريزي، المراقبات، ترجمه ابراهيم محدث بندر ريگي، قم، انتشارات اخلاق، 1379، ج 4، ص 87.
7. نکته همان، صص 88 ـ 89.
منبع» ماهنامه موعود