عطیه ناشناخته الهی، بیانات حضرت آیت الله وحید خراسانی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ۱۴۳۸قمری
بِسمِ الله الرَحمنِ الرَحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیة الله في الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین
پیشآمد ایام فاطمیه فرصتی است که نام صدیقه کبری، محدثه عظمی احیاء بشود . ما هیچکدام فاطمه را نشناختیم و این نشناختن، مقتضای قاعده است؛ نه خلاف قاعده، یعنی ممکن نیست شناخت او . این روایت معتبراست: " إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الخلق فطموا عن معرفتها " ؛ خلق ، نه انسان ، جن و ملک تا اعلا علیین فطموا ،انقطعوا عن معرفتها .
فاطمه زهرا(سلام الله علیها)عطیه ای الهی به رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
این چه گوهری است؟ یک جمله در قرآن بس است که این عظمت را مجسم کند. تمام خلقت، مقدمه بعثت و خلقت خاتم(صلی الله علیه وآله) است. همچو خاتمی، همچو شخصیتی تعبیرش این است نسبت به صدیقه کبری- این تعبیر بهت انگیز است - خدا منت گذاشت بر همه مؤمنین از اولین و آخرین به بعثت خاتم(صلی الله علیه وآله)؛ همان خدا منت گذاشت بر خاتم به عطیه صدیقه کبری." إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ،فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ".
اسامی حضرت زهرا(سلام الله علیها) پرده ای از اسرار او
کسی که اسمائش عند الله است، آیا مسمات مستقرش کجاست؟ " لها تسعة أسماء عند الله ". عندیت ملیک مقتدر قابل درک نیست. از این روایت استفاده می شود: واضع اسما خود ذات قدوس خداست.
اما اسماء که هر یک بحر ی است : اول: فاطمه. فطم، قطع است. تفسیر از امام ششم است: إنما - انما مفید حصر است -" إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الخلق فطموا عن معرفتها ".
دوم: صدیقه. سوم: مبارکة. این اسم در انجیل است. مبارکه! چه برکتی؟! حلم حسنی، شجاعت حسینی، عبادت سجاد، مآثر باقر، آثار جعفری، علوم کاظمی، حجج رضوی، جود تقوی، نقاوت نقوی، هیبت عسکری، آن کسی که تمام انبیا و مرسلین همه چشم در راه ظهور او هستند، او آخرین میوه معصوم این شجره طیبه است . این است فاطمه . " إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ،فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ".
محدثه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، زهرا، حوراء انسیه. هریک از این اسما شرحی دارد. تنها انس نیست حوراء انسیه است، حوری است در پوشش انسان. حوراء الانسیه . مبارکه. چه برکتی؟! صدفی که یازده گوهر دارد، یک گوهرش کسی است که خدا شیشه ای داد به دست او(صلی الله علیه وآله) که خون فرزند او را بگیرد، این خون را در قائمه عرش گذاشت، آن قائمه تا قیامت می لرزد. این هم برکت.
عظمت نور زهرا(سلام الله علیها) از کجا و تا کجاست؟
کجا معرفت او میسر است؟ ما اکتفا می کنیم به این حدیث:
روایت در علل، آن هم سند در کمال قوت." جابر، عن أبی عبد الله، قلت: لم سمیت فاطمة الزهرا زهرا؟ " علت تسمیه فاطمه زهرا به زهرا چیست؟ - فقه این حدیث بسیار مبسوط است منتهی به قدر میسور – " فَقَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ ". مبدأ این است . مخلوق است اما از چه مخلوق است؟ از نور عظمت الله. یک عمر در رکوع گفتید: سبحان ربي العظیم ، آن اسم عظیم مبدأ آفرینش فاطمه است." مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ ".هم نور الله، هم عظمة الله . این مبدأ خلقت .
بعد که آفرید از همچو مبدأی." فَلَمَّا أَشْرَقَتْ .... أَشْرَقَتْ... " اشراق کرد، نور باران کرد همه عوالم وجود را همچو مبدأی ." فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِيَتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِكَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ ".
فقه حدیث محتاج به بحث مفصلی است. امیرالمؤمنین در وصف ملائکه بیانش این است:" من ملائكة أسكنتهم سماواتك و رفعتهم عن أرضك، هم آعلم خلقك بك ". سر، از آسمان هفتم بالاتر، پا از ارضین پایین تر. ... خرت الملائکة ساجدین، غشیت أبصارهم وقتی آن نور را دیدند. این معنی زهراست. این است سرّ اینکه خلق از معرفت عاجزند، همه خلق؛ نه تنها انسان. ما عمری فاطمه گفتیم اما حقیقت این اسم را درک نکردیم.
" قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا! مَا هَذَا النُّورِ؟ " - شماها باید فقه حدیث را دقت کنید- " فَأَوْحَى اللَّهُ..." - خدا وحی کرد ، طرف وحی کیست؟ جبرئیل. " علَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى ، ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ، وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ". همچو کسانی غشیت أبصارهم. این باطن فاطمه است- " فأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِمْ " - این جا عقل مبهوت است – " هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِي..." این نوری است از نور خود من. کسی می فهمد که آیه نور را بفهمد." الله نور السماوات و الأرض مثل نوره کمشکاة ". مشکاة زهراست، مصباح اول امام حسن مجتبی است، المصباح سیدالشهدا است، نور علی نور آن ظهوری است که تمام انبیا ،همه مرسلین در انتظار اشراق او هستند،" یهدی الله لنوره من یشاء " . نتیجه این شد: آیه نور فاطمه است، مصباح اول حسن بن علی، المصباح حسین بن علی، نور علی نور ولی عصر، آخرین فرزند معصوم اوست
بعد که فرمود :" هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِي أَسْكَنْتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِي "، أخرج از صلب پدر او همچو کسی را. بعد او اشرف انبیا است، آنچه به او می دهیم سیدة النسا اما سیده نساء مؤمنین، سیده نساء بنی آدم، سیده نساء اهل جنت. فهم این مطلب... اهل جنت کی هستند؟ یکی آسیه که میخ ها بر سینه آسیه کوبیده شد، همچو گوهری کنیز صدیقه کبری است. آیا فهم مقامات او فوق تصور ما هست یا نه؟
بعد" أوحی الله إلیهم هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِي أَسْكَنْتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِي " أخرج از صلب نبی من انبیائی این گوهر را که " أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ ..." از این نور ائمه ای اخراج می کنم که آنها قیام به امر من می کنند.
عطیه الهی، عطیه رسول الله
نتیجه این شد که فاطمه صدفی است که حلم حسنی تا غیبت الهیه ولی عصر، همه گوهرهای این صدفند و این صدف اجر رسالت خاتم انبیا است. این شمه ای از مقام صدیقه کبری است، همچو گوهری!
نتیجه: این مبدأ اما منتهی. منتهی این است:
رأی النبی فاطمه...آمد به دیدن. دخترش را دید اما با این وضع: لباس یک پوششی از پشم شتر. هم دستاس می کرد، هم فرزندش را شیر می داد. بعد که پیغمبر این منظره را دید، شروع کرد به اشک ریختن، جبرئیل نازل شد، گفت:" یا رسول الله! وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ". فقه حدیث این است: آنچه خدا عطیه کرد به خاتم، اثر آبله دست فاطمه بود. " وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ". بحث مفصل، پیشآمد بسیار مهم. صاحب عزا ولی عصر صاحب الزمان.