بهشت؛ پاداش محبین حضرت زهرا(س)
ریاحین ـ به مناسبت فرا رسيدن ايّام شهادت حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها، در اين جلسه لازم است قدري راجع به فضائل آن بانوي دو عالم و لزوم سرمشق گرفتن از سيرۀ عملي آن حضرت صحبت کنيم.
بهشت؛ پاداش محبین حضرت زهرا(س)
پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم در روايتي مي فرمايند: در قيامت، فاطمه از صراط عبور کرده، وارد بهشت ميشود و رشتههاي چادر او بر روي صراط باقي ميماند که يک سوي آن به دست زهرا و سوي ديگرش در عرصۀ قيامت است. در اين هنگام منادي پروردگار به خلائق که از اولين تا آخرين آنان بر صراط گرد آمدهاند، ندامي دهد:
«يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»[1]
اي دوستداران فاطمه! به رشتههاي چادر او در آويزيد.
با اين فرمان، جمع کثيري از آفريدگان که در شمار محبِّين حضرت زهرا سلام الله علیها هستند، با تمسّک به رشتههاي چادر آن حضرت، داخل بهشت ميشوند.
بر اساس اين روايت نوراني، در روز قیامت حضرت زهرا سلام الله علیها چادری دارند که رشتههای مختلف دارد و بهشتیها باید هرکدامشان به یکی از این رشتهها چنگ بزنند و به بهشت بروند.
چادر يا پوشش حضرت صديقۀ طاهره سلام الله علیها در اين روايت، کنايه از شخصيت آن بانوي گرامي در قيامت است. اساساً قرآن کريم چادر را نشانۀ شخصيت زنان ميداند. چنانکه میفرماید:
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ»[2]
اين آيۀ شريفه ميفرمايد: یا رسول الله به همۀ زنها بگو چادر سر کنند و با چادر رو بگیرند، برای اینکه علامت شخصیت زن، چادر او است. لذا چادری که در این روایت آمده، علامت شخصیّت است.
بنابراين معناي حقيقي روايت اين است که حضرت فاطمۀ زهرا سلامالله علیها در قیامت، شخصیت ممتازی دارند و علاوه بر شخصیت حسبی و شخصیت نسبي، از شخصیت دینی خاصّي برخوردارند و هرکه در این دنیا با شخصيّت حضرت زهرا سلاماللهعلیها تناسب داشته باشد، تجسّم عملش در قیامت این است که به شخصیت ايشان چنگ میزند و به دنبال ايشان به بهشت ميرود.
مراد از رشتههاي چادر نيز که در روايت آمده است، صفات نيکو و فضائل پسنديدۀ حضرت زهراسلاماللهعلیها ميباشد. ايمان، علم، زهد، سخاوت و ايثار، از جمله فضائل و خصائل نيکوي آن حضرت است. هرکس در دنيا صفات و خصائل حسنۀ بانوي دو عالم را برگزيند و به آن عمل نمايد، در قيامت به واسطۀ همان صفت، رستگار شده و وارد بهشت ميگردد.
به بيان ديگر، اين روايت شريف به ما ميفهماند کساني که در دنيا از حضرت فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیهاسرمشق گرفته و شخصيت ديني و اجتماعي خود را به شخصيّت آن بانوي دو عالم شبيه سازند، در قيامت به واسطۀ شفاعت حضرت زهراي اطهر سلاماللهعلیها به بهشت خواهند رفت.
در اين جلسه به چند نمونه از فضائل و ويژگيهاي حضرت زهرا سلاماللهعلیها که لازم است سرمشق همگان باشد، اشاره ميشود. هرچند شخصيت حضرت زهرا سلاماللهعلیها را با اين بحث كوتاه نميتوان معرفي كرد و در اين جلسه، صرفاً قطرهاي از درياي فضائل آن صديقۀ شهيده، بيان ميشود.
حجاب و عفاف حضرت زهرا(س)
اگر خانمها طالب بهشت باشند، باید از نظر حجاب و عفاف، با حضرت زهراي مرضيّه تناسب داشته باشند. مردها نيز اگر بخواهند به بهشت بروند، باید غیرت حضرت زهرا سلاماللهعلیها را سرمشق خويش قرار دهند.
بنابر تصريح قرآن کريم، شخصيّت اجتماعي خانمها با چادر سر کردن هويدا ميشود. به عبارت روشنتر علامت عفّت و شخصيّت زنان، چادر است. ولي متأسّفانه جامعه امروزي، چادر را از دست داده است و اين خسارت بزرگي است.
وقتي حضرت زهرا سلاماللهعلیها تصميم گرفتند به مسجد بيايند و حکومت وقت را استيضاح کنند، ابتدا مقنعه سر کردند، بعد چادر پوشيدند و پس از آن با يک وقار خاصّي به گونهاي که چندين تن از زنان بني هاشم اطراف ايشان را گرفته بودند، وارد مسجد شدند. در اين هنگام پرده را کشيدند. چون اختلاط بين زن و مرد در اسلام جايز نيست. حضرت زهرا سلاماللهعلیها و ساير زنان يک طرف پرده قرار گرفتند و مردها در طرف ديگر پرده واقع شدند و حضرت زهرا سلاماللهعلیها خطبه خواندند.
بنابراين اگر زنان، پوشش واجب قرآن را نداشته باشند و يا علامت عفّت که چادر است را به سر نکنند، نميتوانند بگويند شيعه حضرت صديقۀ طاهره«سلاماللهعليها» هستند و نيز در قيامت نميتوانند به چادر آن حضرت چنگ بزنند و به بهشت بروند.
عبادت ریحانه النبی(س)
در روايات آمده است كه حضرت زهرا سلاماللهعلیها به قدري روي پا ايستاد و عبادت كرد كه پاهاي او متورّم شد.[3] امام حسن مجتبي سلاماللهعلیه ميفرمايد: مادرم از اول شب تا صبح عبادت ميكرد و هرگاه از نماز فارغ ميشد، به ديگران دعا ميكرد. از او پرسيدم كه چرا به ما دعا نكرديد؟ فرمود: عزيز من اول ديگران، سپس ماـ اَلْجَارُثُمَّ الدَّارُ.[4]
زن و مرد اگر بخواهند بهشت بروند، باید تناسب عبادی با زهرا سلاماللهعلیها داشته باشند. اهمیت به واجبات مخصوصاً نماز، اهمیت به مستحبات و راز و نیاز با خدا، مخصوصاً نماز شب، اجتناب از گناه همه و همه مخصوصاً حق النّاس. اهمیت به واجبات و اهمیت به مستحبات و اهمیت به اجتناب از گناه و حتی اهمیت به پرهيز از مکروهات، اعمال آدمي را در این دنیا شبيه به اعمال حضرت زهراسلاماللهعلیها ميکند و در قیامت، همين تناسب و شباهت، او را به بهشت میبرد.
ساده زيستي و ديگر گرايي
شبي كه زهرا سلاماللهعلیها به خانۀ اميرالمؤمنين سلام الله علیه ميرفت، اميرالمؤمنين فرش خانهاش را از شن تهيه كرد و رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم جهيزيهاي براي زهراسلام الله علیها تهيه فرمود كه همۀ آن شصت وسه درهم شد.
زهرا به خانۀ شوهر ميرود و در وسط راه پيراهني را كه از جملۀ جهيزيۀ او است، به فقير ميدهد و با همان پيراهن كهنهاي كه داشت به خانۀ اميرالمؤمنين رهسپار ميشود.[5]
زنان و مردان جامعۀ کنوني بايد در ساده زیستی و ديگرگرايي، با شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیهاتناسب داشته باشند، وگرنه نميتوانند از شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها بهرهمند گردند. اگر ساده زيستي نباشد و تجمّلگرايي جايگزين آن شود، بنابر تصريح قرآن کريم در سورۀ واقعه، بايد زیر دود و هُرم جهنّم، بسوزند.
زهرای مرضیه میتوانست یک زندگی فوق العاده تشريفاتي برای خود تشکیل دهد، مخصوصاً در وقتی که به دستور خداوند متعال، فدک را که درآمد سرشاري داشت و به تعبيري ارث مادرشان بود، به ايشان بازگرداندند.
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»[6]
و حق خويشاوند را به او بده
پس از اعادۀ فدک، حضرت زهرا سلام الله علیها مثل مادرش، حضرت خدیجه سلام الله علیها، یکی از متموّلین بود، اما ذرّه اي از ساده زيستي و ديگرگرايي آن حضرت کم نشد.
از ما نميخواهند که مثل آن بزرگواران باشيم، بلکه از ما انتظار دارند در حدّ توان کردار و گفتار خود را به سيرۀ عملي ايشان شبيه سازيم. از ما توقّع دارند، تجمّلگرا نباشيم که اگر تجمّلگرا باشيم، در قيامت نميتوانيم به رشتههاي چادر حضرت زهرا سلام الله علیها چنگ بزنيم و به بهشت برويم.
مجالس عقد و عروسي، مهريههاي سنگين، جهيزيه هاي تشريفاتي و وليمههايي که براي مجالس جشن و عزا رايج شدهاست، يا اسراف است يا تبذير و در هر صورت سندیت ندارد.
تجمل گرایی در دوران کنوني که در همۀ اقشار و طبقات جامعه نيز وجود دارد، مصيبت بزرگي است و منجر به افزايش غم، غصّه، دلهره، اضطراب و بيماريهاي روحي رواني در بين مردم شده است. امروزه مردم حتی در عبادات خود نيز تجمّل گرا شدهاند. سفرهاي زيارتي متعدّد به مکه و کربلا که جنبۀ تفريحي پيدا کند و نيز هزينهها و مخارج جانبي آن سفرها، تجمّل گرايي است و با ساده زيستي حضرت زهرا «سلامالله علیها» تناسب ندارد.
ارکان شفاعت
شفاعت دو رکن اساسي دارد که تا محقّق نشود، شفاعتي در کار نيست. رکن اوّل: اذن الهي و رکن دوّم: لياقت.
لياقت برخورداري از شفاعت يعني اينکه در روز قيامت، تناسبي بين اعمال ما و اهل بيت سلام الله علیهم باشد تا بتوانيم از شفاعت آنان بهرهمند شويم. قرآن کریم در آیات تکان دهندهای، ضرورت وجود زمینه برای ورود به بهشت را بیان میفرماید: فىِ جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ، عَنِ الْمُجْرِمِينَ، مَا سَلَكَكمُْ فىِ سَقَرَ، قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ، وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ، وَ كُنَّا نخَُوضُ مَعَ الخَْائضِينَ، وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ، حَتىَّ أَتَئنَا الْيَقِينُ[7]
بهشتيها از جهنّميها، مىپرسند: «چه چيز شما را به دوزخ درآورد؟» گويند: از نمازگزاران نبوديم و به فقير و تهيدست رسيدگي نمىکرديم و با اهل باطل (در كارها و گفتارهاى بيهوده) غور مىكرديم و روز جزا را دروغ مىشمرديم، تا مرگ ما در رسيد.
بنابر این آیۀ شریفه، اهل بهشت از مجرميني که در جهنّم جاي دارند، مىپرسند: چرا شما به جهنّم فرستاده شدهاید؟ گويا آن مجرمين شيعه بوده و ساير شيعيان که در بهشت به سر ميبرمند، با تعجّب از آنان سؤال ميکنند که چرا مورد شفاعت واقع نشديد و به جهنّم افتاديد؟ آنان در پاسخ میگویند: ما نه با خالق ارتباط داشتيم و نه با مخلوق، نه خدا را عبادت ميکرديم و نه به خلق او خدمت مينموديم، نه اهل خمس و زکات بوديم و نه انفاق ميکرديم، عمر خويش را با افراد باطل و هوسران، تباه کرديم و فکر ميکرديم قيامتي در کار نيست، از اينرو ما را به جهنّم آوردند.
سپس قرآن کريم در آيۀ بعد ميفرمايد: «شفاعتِ شفيعان، سودي به حال اين افراد ندارد»؛ يعني لياقت و شايستگي برخورداري از شفاعت را ندارند:
فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ[8]
از اين رو شفاعت شفاعتكنندگان به حال آنها سودى نمىبخشد.
سرمشق گرفتن از اهل بیت سلام الله علیهم در این دنیا، یعنی برخورداري از لياقت شفاعت در آخرت، و بر اساس روايت مذکور، يعني چنگ زدن به رشتهای از چادر حضرت زهرا سلام الله علیها. در روايات داريم که گروهي از جهنّميان ميگويند: ما را از راهي به جهنّم آوردند که دسترسي به اهل بيت نداشتيم تا از ما شفاعت کنند.
ارکان ايمان و تشيّع
من بارها گفته ام که بر اساس روايات فراواني، ایمان، سه رکن دارد که عبارتند از: اعتقاد قلبي، اقرار زباني و عمل، ارکان ايمان که همان ارکان تشيّع است بايد محقّق شود تا کسي بتنواند خود را مؤمن يا شيعه بداند. شیعه کسي است که علاوه بر اعتقاد و شعار، از نظر عمل، با اهل بيت سلام الله علیهم تناسب داشته باشد.
زهرا سلاماللهعلیها در حالی که خوب شوهرداري و خانه داري و بچهداري ميکرد، لذت او دل شب و هنگام راز و نیاز با خداوند متعال بود. ما باید این تناسب را با حضرت زهرا سلاماللهعلیها داشته باشیم و الاّ صِرف دوست داشتن ايشان، فایده ندارد.
ما اگر سعادت دو جهان را بخواهيم، بايد پيرو اهلبيت سلام الله علیهم باشيم. بانوان اسلامي وقتي به سعادت ميرسند كه در عفت، ايثار، فداكاري، مردمداري، شوهرداري، خانهداري و تربيت اولاد، پيرو زهرا سلام الله علیها باشند.
برخي از مظاهر عدم تناسب جامعۀ کنوني با سيرۀ حضرت زهرا «سلامالله علیها»
مفاسد اجتماعی حاکم بر جامعۀ کنوني، حاکي از آن است که اين جامعه، شيعۀ واقعي نيست. اگر محبّت حقيقي به زهرا سلام الله علیها داشتیم، وضعيّت اخلاقي جامعه به اين صورت نبود، فساد اخلاقي بر دختران و پسران حاکم نبود، دبیرستانها و دانشگاههای ما چنین وضعي نداشتند و دولت و ملت ما چنین نبودند.
این فساد اخلاقی هیچ تناسبي با حضرت زهرا سلام الله علیها ندارد. در روز قیامت همین خانم هايي که رعايت حجاب و عفاف خويش را نميکنند، با وضعيّتي که در دنيا داشتهاند به صف محشر ميآورند. تجسّم عمل اقتضا ميکند که وضعيّت اسفناک دنيا را در آخرت داشته باشند. کسي که در دنيا بدحجاب يا بي حجاب بوده، در آخرت نميتواند در رديف افراد با حجاب باشد و به چادر حضرت زهراسلام الله علیها تمسّک جويد و به بهشت برود.
ما نباید خودمان را فريب بدهيم و تصوّر کنيم که در وضعيّت مطلوبي قرار داريم. یکی از مصائب بزرگ اين است که شیطان گاهي آدميان را از راه دين گمراه و جهنّمي ميکند. اينکه انسان تصوّر کند با اين همه گناه، در قيامت حضرت زهرا سلام الله علیها به فرياد او ميرسد، از کيد و نيرنگ شيطان سرچشمه ميگيرد. اينکه برخي ميگويند: غرق گناهیم و یک حسین(ع) داریم که به فرياد ما برسد، دروغ است. بايد عمل ما متناسب با عمل امام حسين سلام الله علیه و شبيه به او باشد تا شفاعت ما را بکند. بعضی اوقات جهل انسان او را به جايي ميرساند که عزاداري و سينهزني را مقدّم و برتر از اقامۀ نماز ميداند.
یکی از علما میگفت: در شهری ديدم حسینیه را خیلی تزیین کرده بودند و کسي که عامل این کار بود، گفت: چند روز است فرصت کندن کفشهایم را پيدا نکردهام. آن عالم ميگفت، از او پرسيدم پس چگونه وضو گرفتي؟ عصبانی شد و گفت: آن اباالفضلی که نتواند جواب نماز من را بدهد را قبول ندارم. در واقع صحيح گفته است. زيرا حضرت اباالفضل سلام الله علیه نيز او را قبول ندارد.
ما بايد باور کنيم که فساد اخلاقي داريم. اگر نميدانستيم که بسياري از امور رايج اجتماع، فساد اخلاقي است، بدبختي ما به اين ميزان نبود. مثل برخي از غربیها که نمیدانند باید حجاب داشته باشند. اما ما ميدانيم که مفاسد اخلاقي و اجتماعي فراواني داريم.
چه کسی نمیداند باید ساده زیست باشد؟ چه کسي نمي داند که بايد مراعات حجاب و عفاف را بکند؟ چه کسي نمي داند که بايد به اندازۀ توانش ار ديگران دستگيري کند؟ چه کسي نمي داند نماز واجب است؟ چه کسي نميداند که بايد از گناه و معصيت اجتناب کند؟
مرحوم آقای حصّهای که یکی از واعظان با تقوا، عاقل و مشهور قديم اصفهان بود، روي منبر ميگفت: اي مردم! اگر امام زمان ارواحنافداه فردا ظهور کنند، چه کسی میتواند ايشان را به خانۀ خود ببرد؟ يعني چه کسي ميتواند ادعا کند که گناه در خانه و زندگي او نيست. يعني چه کسي ميتواند مدّعي باشد که مال حرام و حقّالنّاس در زندگي او نيست؟ چه کسي ميتواند بگويد: بدحجاب و بي حجاب در خانۀ او وجود ندارد؟
آيا با اين فساد اخلاقي حاکم بر جامعه و با اين وضعيّت حجاب و عفاف، امام زمان ارواحنافداه ظهور خواهند کرد؟ ظهور آن حضرت نياز به زمينهسازي توسط شيعيان دارد. آيا شيعيان زمينههاي لازم جهت ظهور امام خويش را فراهم آوردهاند؟
ظهور و رضايت حضرت وليّعصر و نيز خشنودي امّالأئمّه حضرت صديقۀ طاهره سلام الله علیها، در سايۀ پيروي از اهل بيت سلام الله علیهم حاصل ميشود. قرآن کريم ميفرمايد:
«لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ»[9]
اگر کسی خدا و بهشت و رستگاري روز قیامت و شفاعت میخواهد، باید از معصومين سرمشق بگیرد و سرمشق گرفتن از اهل بیت سلام الله علیهم یعنی رعايت تقواي الهي.
پينوشتها:
1. تفسيرالإمامالعسكري، ج 432
2. احزاب / 59
3. بحارالانوار، ج 43، ص 84 و منتهي الامال، ص 161
4. كشف الغمه، ج 2، ص 25 و 26 ـ بحارالانوار، ج 43، ص 81 و 82
5. صفوري شافعي در نزهة المجالس، ج 2، ص 226
6. اسراء / 26
7. مدثّر / 47-40
8. مدثّر / 48
9. احزاب / 21
منبع» ابنا» سید محمدرضا مرتضوی