مناقب زهرا در منابع اهل سنت
ریاحین ـ در مکتب اسلام، ميان زن و مرد تفاوتي در نيل به مقامات معنوي و فضايل انساني وجود ندارد و تنها معيار حقيقي براي تقرب به پروردگار، تقوا و پرهيزکاري است. اين مساله هنگامي جلوه و نمود بيشتري مييابد که ميبينيم در بين تمامي شخصيتهاي بزرگ جهان اسلام، يک زن از جايگاهي ويژه برخوردار است. فاطمه زهرا(س) انسان کاملي است که در ميان تمامي اولياي الهي و انبيا و معصومين(ع) بنا بر نص صريح روايات اهل بيت(ع) و اقرار اهالي علم و فضل و معرفت، رتبهاي برتر و منزلتي عظيمتر دارد و فضايل و کمالات معنوي فاطمه زهرا(س) به قدري است که بيان آنها در اين مجال نميگنجد، ولي ذکر و يادآوري مستمر نمونههايي از اين فضايل ميتواند موجب رشد و بلوغ و ارتقاي معنوي جامعه، بويژه بانوان و زنان مسلمان باشد.
منزلت فاطمه (س) نزد رسول خدا (ص)
فاطمه زهرا(س) جايگاه و منزلتي عظيم نزد پيامبر اسلام(ص) داشت و رسول خدا(ص) همواره و بيش از هر کس به او عشق ميورزيد. تاريخ و روايات، شواهد و قرائن فراواني را در اين زمينه بازگو ميکنند.
شخصي به نام بزل هروي از جناب حسين بن روح - سومين نايب خاص حضرت صاحب الامر(ع) - سوال کرد: پيامبر خدا(ص) چند دختر داشتند؟ جواب داد: 4 دختر. پرسيد: کداميک از آنان برتر بودند؟ پاسخ داد: فاطمه (س) بزل هروي پرسيد: چگونه از همه دختران رسول خدا افضل بود در حالي که از همه دختران پيامبر کمسن و سالتر و از نظر مصاحبت با پيامبر کمترين زمان و بهره را داشت؟ حسين بن روح پاسخ داد: به خاطر 2 خصلتي که پروردگار عالم وي را به آن 2 مخصوص گردانيد: 1 از پيامبر خدا ميراث برده بود.
2 نسل پيامبر(ص) از او بود و اين ويژگي به وي بخشيدهاند مگر به لحاظ فزوني خلوص که در نيت صديقه طاهره(س) يافتند. (فاطمه زهرا من المهد الي اللحد، سيدمحمدکاظم قزويني، ص252)
عايشه، دختر ابيبکر نيز درباره جايگاه زهراي اطهر نزد رسول خدا(ص) اين گونه نقل ميکند: در سخن گفتن، کسي را از فاطمه زهرا به رسول خدا(ص) شبيهتر نيافتم. هرگاه که صديقه طاهره بر پيامبر وارد ميشد، رسول خدا به وي خوشامد گفته و دستش را ميبوسيد و او را در جاي خود مينشاند. (همان، ص 252)
اين ارتباط معنوي و ارادت و محبت بين پيامبر(ص) و فاطمه(س) را در اين روايت که از رسول خدا(ص) نقل شده نيز ميتوانيم دريابيم: اي فاطمه، خدا به غضب تو غضبناک ميشود و به رضايت تو راضي ميشود، هر که فاطمه را شناخت که شناخته و هر که نشناخته است، بداند وي پاره تن من است. فاطمه قلب و روح من است. هر که وي را بيازارد مرا آزرده و هر که مرا بيازارد، خدا را آزرده است. (همان، ص 259)
علم و معرفت
علم و معرفت فاطمه زهرا(س) به منبع بيکران علم الهي متصل است. او خود را از منبع سرشار و جوشان پيامبر که مهبط وحي و معدن حکمت الهي است سيراب کرده و داراي علم لدني است. نگاهي به سخنان آن حضرت بويژه خطبه مشهورش ما را به اين مقصود رهنمون خواهد کرد.
در صفحه سوم از جلد دوم کتاب بحارالانوار از تفسير منسوب به امام حسن عسکري (ع) نقل شده است که زني نزد فاطمه زهرا(س) آمد و گفت مادر ضعيفي دارم که در مورد نماز خود دچار اشتباه شده و مرا به سوي شما فرستاده است تا مشکل را از شما سوال کنم. فاطمه زهرا(س) پاسخ فرمودند.
زن بار دوم و سوم نيز آمد و پرسيد و پاسخ گرفت. اين عمل تا 10 بار تکرار شد و باز هم فاطمه زهرا(س) پاسخ فرمود. آن زن از اين همه مراجعه شرمنده شد و گفت: بيش از اين شما را به زحمت نمياندازم و ديگر سوال نميکنم. حضرت صديقه فرمود: باز هم بيا و آنچه سوال داري، بپرس.... من هر مسالهاي را که پاسخ دهم، بيش از فاصله بين زمين و عرش پاداش ميگيرم. پس مسلم است که تو هر قدر سوال کني، براي من هيچ گونه ناراحتي ايجاد نخواهد کرد؛ زيرا از پدرم رسول خدا (ص) شنيدم که فرمودند: روز قيامت، عالمان شيعيان ما محشور ميشوند و به آنان بر اساس ميزان دانش، خلعتهاي گرانبها داده ميشود و نيز ميزان خلعتها با ميزان تلاشي که براي ارشاد بندگان خدا کردهاند، مناسبت دارد... .
مصحف فاطمه (س) نيز که از آن سخن گفتيم، گواهي روشن بر عظمت علمي آن حضرت است.
عفت و حيا
فاطمه(س) تجسم عيني حيا و عفت براي همه زنان عالم از اولين تا آخرين است. از امام صادق(ع) نقل است که علي و فاطمه(ع) نزد پيامبر رفتند تا حضرت کارها را ميان آنها تقسيم کند. پيامبر به فاطمه کارهاي داخل خانه را واگذار کردند و به علي کارهاي بيرون منزل. در اين حال فاطمه فرمود: فقط خداوند ميداند که وقتي رسول خدا با کارهاي خانه مرا از هماوردي و رويارويي با مردان بينياز داشت، من چقدر شاد و خرسند شدم. (بيتالاحزان، شيخ عباس قمي، ص42، به نقل از مستدکالوسائل)
عبوديت و بندگي
در محضر حق، بندهاي بالاتر از او نميتوان يافت. او به اوج قله عبادت رسيده است. گويند وقتي آن بانو در محراب خود ميايستاد، نور حضرتش همچون نور ستارگان که بر زمينيان ميتابد، بر آسمانيان پرتو ميافکند. (بيتالاحزان، ص 48)
فاطمه(س) آنقدر در دل شبهاي تار به عبادت ميايستاد که پاهايش متورم ميشد و در اين ميان ابتدا براي ديگران دعا ميکرد و سپس براي خود و فرزندان. ادعيه فراواني از آن حضرت نقل شده است که همواره مورد توجه بزرگان دين و علماي رباني بوده و جانهاي تشنه مناجات با پروردگار را سيراب کرده است.
از حسن بصري روايت شده که در امت رسول خدا هيچ کس مانند فاطمه بندگي خدا نکرد. آنقدر بر عبادت ميايستاد که پاهاي مبارکش ورم ميکرد. (همان، ص 46)
امام حسن مجتبي(ع) ميفرمايد: يک شب مادرم فاطمه را ديدم که در محراب خود ايستاده است. با او همراه شدم. مادرم پيوسته در رکوع و سجود بود تا آن که روشنايي صبح پديدار شد. شنيدم مردان و زنان مومن را دعا ميکند. يک به يک آنها را نام ميبرد و بسيار برايشان دعا ميکند. (همان، ص 47، کشفالغمه، اربلي، ج2، ص 25)
رسول اکرم(ص) مقام عبوديت فاطمه(س) را اين گونه ذکر ميکنند: آن هنگام که فاطمه در محراب عبادت در برابر پروردگارش ميايستد، نور وي براي ملائکه آسمان ميدرخشد. آن گونه که نور ستارگان براي اهل زمين درخشندگي دارد. در آن هنگام پروردگار بلندمرتبه به فرشتگان خود ميفرمايد: اي فرشتگانم به بندهام نظر افکنيد. فاطمه، بانو و سرور کنيزانم که در برابرم ايستاده است، اعضا و جوارحش از ترس من ميلرزد و با تمام قلب و وجود خويش، به عبادت من ايستاده است. شما را به شهادت ميگيرم که شيعيان وي را از آتش ايمن گردانم... . (فاطمه الزهرا من المهد الي اللحد، ص 277، به نقل از بحار)
مناقب زهرا در منابع اهل سنت
علما و دانشمندان اهل سنت نيز در کتب خود همواره به فضائل صديقه طاهره اعتراف کردهاند که نمونههايي از آن را بيان ميکنيم. رسول خدا(ص) در روايتي خطاب به سلمان فرمودند: اي سلمان، هر کس دخترم فاطمه را دوست بدارد، همراه من در بهشت جاي دارد و هر کس با او دشمني کند در جهنم است. اي سلمان، دوستي فاطمه در يکصد جاي فايده دارد. سادهترين اين مواطن مرگ، قبر، ميزان، محشر، صراط و محاسبه است. هر که فاطمه از او خشنود باشد من از او خشنودم و هر که من از او خشنود باشم خدا از او خشنود است. (حمويني، فرائدالسمطين، ج 2، ص 67)
در کتاب نظم دررالسمطين نيز از علي(ع) نقل شده است که خداوند به خشم فاطمه خشم ميگيرد و باز هم در فرائدالسمطين، جلد دوم صفحه 64 آمده است که رسول اکرم(ص) فرمود: همانا دخترم را فاطمه نام نهادم، زيرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ دور ميدارد.
صاحب مقام شفاعت
جابر بن عبدالله انصاري ميگويد: به حضرت باقر(ع) عرض کردم فدايتان شوم يابن رسولالله! براي من حديثي در فضيلت مادر مهينتان، فاطمه زهرا بفرماييد تا وقتي آن را براي شيعيان بيان کنم، خوشحال شوند. امام باقر(ع) در پاسخ او و ضمن نقل روايتي که به کيفيت حضور فاطمه(س) در محشر اشاره دارد، ميفرمايد: وقتي (فاطمه) به در بهشت ميرسد ميايستد. خداي تعالي ميفرمايد: اي دخت حبيب من! چرا توقف کردي، حال آن که من تو را امر کرده بودم به بهشت درآيي؟ صديقه طاهره ميگويد: پروردگارا، دوست دارم ارزش من در چنين روزي شناخته شود. پروردگار ميفرمايد: اي دختر حبيب من برگرد. هر که در دل محبت تو يا محبت يکي از فرزندان تو را دارد، دستش را بگير و او را به بهشت درآر. آنگاه حضرت باقر فرمودند: والله اي جابر، در آن روز حضرتش، شيعيان و دوستانشان را برميگزينند و انتخاب ميکنند، آن سان که پرنده دانه نيکو را از دانه بد جدا ميکند. خداي تعالي آنگاه به دوستان و شيعيان فاطمه(س) نيز ميفرمايد که برگرديد و ببينيد چه کسي شما را به دوستي فاطمه دوست ميداشت، چه کسي شما را به خاطر دوستي فاطمه غذا داد، چه کسي شما را به خاطر دوستي فاطمه لباس پوشانيد، ... شربتي نوشانيد و غيبت غيبتکنندهاي را از شما رد کرد: دستش را بگيريد و او را وارد بهشت کنيد. (بحار، ج 8، ص51، تفسير فرات، ص 113)
قرآن و پاداش محبت بر فاطمه
فرات ابن ابراهيم در تفسيرش از رسول خدا(ص) روايت ميکند که حضرت فرمود: دخترم فاطمه(س) با فرزندان و شيعيانش وارد بهشت ميشوند.
نويسنده» حامد علياکبرزاده