نظر اسلام درباره حضور خانم ها در جامعه با عنایت به الگو بودن حضرت زهرا سلام الله علیها
ریاحین : فقط و فقط یک خانم میتواند از خانه طوری بیرون بیاید و طوری برگردد که نه خودش گناه کند و نه زمینۀ گناه را فراهم کند...
یکی از تعبیراتی که دربارۀ دنیا در روایات آمده است، این تعبیر از رسول خدا صلی الله علیه و آله است که فرمود: «اِعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ قَدْ غَرِقَ فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ»؛۱ مردم بدانید، دنیا دریای بسیار عمیقی است ـ به تعبیر ما اقیانوسی است ـ که خیلیها در این دریا غرق شدند. در این دریا، سفینه لازم است. در این دریا یک وسیلۀ نجات لازم است. هر کسی خودش را در این دریا بیندازد و به جایی متکی نباشد و از وسیلهای استفاده نکند، غرق شدن، هلاک شدن و بدبخت شدن او حتمی است. طبق این نقل، رسول خدا فرموده: کشتیای که در این دریا میتواند همه را نجات بدهد، آل محمد هستند. فرموده:
«اِعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ قَدْ غَرِقَ فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ وَ أَنَّ سَفِینَةَ نَجَاتِهَا آلُ مُحَمَّدٍ».
در آن روایت معروف هم هست که رسول خدا فرموده: «مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُم کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ وَ مَنْ تَرَکَهَا غَرِقَ»؛۲ مثل اهل بیت من، مثل کشتی نوح است که هر کسی از این کشتی استفاده کند، نجات پیدا میکند و هر کسی به این کشتی بیاعتنا باشد، غرق میشود. این تعبیر که اهل بیت کشتی نجات هستند، بسیار وارد شده است، در صلوات ماه شعبان هم هست، جاهای دیگر هم هست، مطلب قابل تردیدی نیست.
یک جملهای هم در همین باره از امام کاظم علیه السلام برایتان نقل میکنم که شبیه این روایت است که از رسول خدا برایتان نقل کردم. امام کاظم فرمود: «إِنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ»،۳ پیغمبر هم همین را فرمود: «إِنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ»، آن جا پیغمبر فرمود: «قَدْ غَرِقَ فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ»، این جا طبق نقل، امام کاظم فرموده: «قَدْ غَرِقَ فِیهَا عَالَمٌ کَثِیرٌ»؛ جمعیت زیادی در آن غرق شدند، هلاک شدند، بدبخت شدند. آن جا رسول خدا فرمود: کشتی نجات شما اهل بیت است، این جا امام کاظم فرموده: «فَلْتَکُنْ سَفِینَتُکَ فِیهَا تَقْوَى اللّهِ»؛ کشتی نجات از این دریا تقواست.
آیا نباید بگوییم بین این دو ربط است؛ بین تمسّک به اهل بیت و تقوا ارتباط است. اگر امام کاظم میگوید: کشتی نجات شما تقواست و رسول خدا میگوید: کشتی شما اهل بیت من است؛ یعنی تمسّک به اهل بیت با تقوا لازم و ملزوماند.
این اشتباه است که کسی خودش را فریب بدهد، بگوید: من متمسّک به اهل بیت هستم، ولی گناه میکنم، کار خلاف انجام میدهم. درست است کشتی نجات ما اهل بیت هستند، ولی باید بدانیم که کشتی نجات تمسّک به فاطمۀ زهرا و تقواست، نمیشود اینها را از هم جدا کرد. امام کاظم فرموده:
«فَلْتَکُنْ سَفِینَتُکَ فِیهَا تَقْوَى اللَّهِ»،
آن خواهری که میخواهد به عنوان تمسّک به اهل بیت و تمسّک به فاطمۀ زهرا اهل نجات باشد که انشاءاللّٰه هست، باید راه فاطمۀ زهرا را پیش بگیرد، باید اهل تقوا باشد، باید گناه را کنار بگذارد، باید عفت خودش را حفظ کند، حجاب خودش را حفظ کند، به فکر تربیت فرزندانش باشد، در خانه برنامهاش برنامهای باشد که به دین بچههایش کمک بشود، به دین شوهرش کمک بشود، و همین طور آقایان.
این اشتباه است که این دو تا را از هم جدا بکنیم؛ تقوا را از محبت اهل بیت و تمسّک به اهل بیت جدا کنیم، این یک اشتباهی است که گاهی شیطان هم به آن دامن میزند. با این که کشتی نجات اهل بیت هستند، کشتی نجات تقواست؛ یعنی ما باید هم تمسّک به اهل بیت داشته باشیم، هم به تقوا. نمیشود یک خواهری در ایام شهادت فاطمۀ زهرا به فاطمۀ زهرا اظهار علاقه کند، اظهار ادب کند، ولی مسیرش با مسیر فاطمۀ زهرا تفاوت داشته باشد، فاطمۀ زهرا از آن طرف میرود، این از این طرف میرود، او هر چه میتواند، کوشش میکند که عفت و حجاب حفظ شود، ولی این....
چه کسی است که نداند یا نفهمد که بسیاری از این خانمها یا دختر خانمها که از خانه بیرون میآیند و در خیابان قدم میزنند، هیچ کاری ندارند، جز این که برای دیگران زمینۀ گناه فراهم کنند. وقتی میگوییم اینها نباید از خانه بیرون بیایند، میگویند فاطمۀ زهرا سلام الله علیها میآمد بیرون! این چه حرفی است که شما میزنید، فاطمۀ زهرا آمد در مسجد، دین خدا را یاری کند، اما تو از خانه میروی بیرون، به دین خدا لطمه میزنی، این چه مقایسهای است؟
فاطمۀ زهرا از خانه آمد بیرون، برای حمایت از امامت، برای حمایت از دین خدا، برای حمایت از این که دین خدا گرفتار انحراف نشود، تو میآیی خیابان، هم خودت گناه میکنی، هم دیگران را به گناه میاندازی. وقتی هم اعتراض میکنیم، یک ناآگاهی، یک نادانی در بعضی از رسانهها، در بعضی از تریبونها میگوید: آقا این چه حرفی است، مدام میگویید نیایید بیرون، نیایید بیرون، پس چرا فاطمۀ زهرا میآمد؟
میگوییم خواهر عزیز! دختر خانم! شما که در مغازه میروید، با این جوان صحبت میکنید، با آن جوان صحبت میکنید، چه بخواهی چیزی بخری، چه نخواهی چیزی بخری، چه کاری داشته باشی، چه کاری نداشته باشی، هم خودت داری گناه میکنی، هم دیگران را به گناه میاندازی. میگوید پس چرا زینب کبری آمد حرف زد؟ چه را با چه قیاس میکنی؟ زینب کبری سلام الله علیها برای چه حرف زد؟ او چه کار میخواست بکند، شما چه کار داری میکنی؟ این مقایسه، فریب شیطان خوردن است، فریب نفس امّاره خوردن است.
متأسفانه بعضیها هم که این جا و آن جا صحبت میکنند، مصالح را در نظر نمیگیرند که چه دارند میگویند، کلیاتی بیان میکنند و وقتی در خارج پیاده میشود، میبینند جز فساد هیچ چیز ندارد. میآید در یک رسانهای صحبت میکند بله اسلام با بیرون آمدن زن از خانه مخالف نیست، اسلام با این که زن کار بکند، مخالف نیست، اسلام با این که زن در جامعه وظایف خودش را انجام بدهد، مخالف نیست. یک چیزهایی میگوید، ولی وقتی پیاده میشود، چه میشود؟ در خیابان چه خبر است؟ در خیابانهای بعضی شهرها چه خبر است؟ در خیابانهای تهران چه خبر است؟ این نتیجۀ همان حرفهاست.
تقوا لازم است. هم برای گوینده تقوا لازم است، هم برای نویسنده. همه باید کمک کنند که در جامعه تقوا و خداترسی زیاد بشود، نه اینکه دست به دست هم بدهند، دانسته و ندانسته، روز به روز به گناه دامن بزنند. من مکرر در مکرر به عنوان اتمام حجّت عرض کردم که اسلام فقط و فقط به بیرون آمدن زن از خانه اجازه میدهد که کارش را انجام بدهد و برگردد، طوری که نه خودش به گناه آلوده بشود، نه زمینۀ گناه برای کسی فراهم بکند. غیر از این را اسلام جایز نمیداند.
این فقه ماست، این کتابهای فقهی ماست، این گفتار علمای ماست، فقط و فقط یک خانم میتواند از خانه طوری بیرون بیاید و طوری برگردد که نه خودش گناه کند و نه زمینۀ گناه را فراهم کند؛ نه این که وقتی سوار ماشین میشود، همان داخل ماشین سه، چهار نفر را به گناه میاندازد، بعد هم میگوید کار داشتم، رفتم و برگشتم. خوب هم خودت گناه کردی، هم دیگران را به گناه انداختی.
ما از مادرها، از خانوادهها و از کسانی که این حرفها را متوجه هستند، انتظار داریم که قدری توجه داشته باشند، قدری نصیحت کنند. خود دختر خانمهایی که قدری توجه دارند، خودشان به دوستانشان نصیحت کنند، سفارش کنند که این راهی که تو پیش گرفتهای، جز فساد چیز دیگری ندارد، جز این که خودت را به بدبختی بیندازی، چیزی ندارد.
میخواستم همین جمله را عرض کنم که این دو تا روایت کنار هم است، ما همهمان بزرگ، کوچک، زن، مرد، عالم، غیر عالم باید توجه داشته باشیم که «الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ...»؛ دنیا دریای عمیقی است که هر کسی سراغ کشتی نجات نرود، غرق میشود. کشتی نجات، هم اهل بیت هستند و هم تقوا. اینها از هم جدا نمیشوند، نمیشود کسی بگوید من این یکی را دارم، آن را ندارم، بگوید من تقوا دارم، به اهل بیت چکار دارم، من اهل بیت دارم، به تقوا چه کاری دارم. این با منطق خود اهل بیت نمیسازد. منطق خودشان این است که هر کس ما را دوست دارد، نشانهاش اطاعت از ماست.
تَعْصِی إلالَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَذَا لَعَمْرُکَ فِی الْفعَالِ بَدِیعٌ۴
از امام صادق نقل میشود ـ اگر هم از امام نقل نشده باشد، مضمون درستی است ـ میگوید: تو خدا را معصیت میکنی، تو امام را معصیت میکنی، بگوییم «تَعْصِـی الإمامَ»، تو با امیرمؤمنان مخالفت میکنی، تو با فاطمۀ زهرا مخالفت میکنی «وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ»؛ میگویی دوستش دارم؟ این خیلی عجیب است. «لَوْ کَانَ حُبُّکَ صَادِقاً لاَطَعْتَهُ»؛ اگر این محبت واقعیت داشت، از او اطاعت میکردی. إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ یُحِبُّ مُطِیعٌ؛ دوست از آن که را دوست دارد اطاعت میکند.
سینهای کز معرفت گنجینۀ اسرار بود |
|
کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود |
پی نوشت:
۱. همان، ج 17، ص 242.
۲. إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 5، ص 86؛ غایة المرام؛ ج 3، ص 24.
۳. بحار الأنوار، ج 1، ص 136.
۴. بحار الأنوار؛ ج 47، ص 24.
منبع:
کتاب گفتارهای فاطمی – سخنرانی هشتم