کیفیت پوشش و حجاب حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
زمانی كه ابوبكر و عمر تصمیم گرفتند كه مانع رسیدن فدك به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)شوند. این خبر كه به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) رسید، به مسجد رفتند و جمعیت زیادی هم آنجا بود و خطبه معروفشان را خواندند.
عبدالله بن حسن از پدران بزرگوارش روایت میكند:
«لاثَتْ خِمارَها عَلی رَأْسِهٰا»
لاث به معنی پیچیده است. مثلاً میگوییم «لاث العمّامة علی راسِه» ای شدّها و ربطها یعنی عمّامه را به سرش پیچید. امّا خِمار چیزی بوده است بزرگتر از روسریهای فعلی زنها به صورتی كه سر و سینه و گردن را میپوشانده است و همان است كه در آیۀ شریفه آمده است:
«وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ» روسریهایشان را طوری روی سر بیندازند كه سینه را بپوشاند.
خُمر جمع خِمار است. به هر حال وقتی این خبر به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) رسید برخاستند و خمار را بستند. لاثَ به معنای پیچیدن است. از لفظ خمار هم معلوم میشود كه حضرت طوری آن روسری را به كار برده بودند كه روی گردن و سینه ایشان پوشیده شده بود.
«وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِهٰا»
جلباب نوعی پوشش سراسری بوده كه روی لباسها میپوشیدهاند. شاید چیزی شبیه عبای امروز یا پیراهن بلند عربی. الآن در مناطق عرب-نشین تعبیر به عبا می کنند. حضرت آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افكندند كه بر تمام بدن ایشان، محیط بود. ما میگوییم پوشش برتر؛ یعنی چادر. این را هم بر سرشان انداختند که تمام بدن پوشیده شود.
این مسئلۀ پوشش شخصی ایشان بود که چگونه خودشان را پوشاندند. تا اینجا یكی از مسائل قابل توجّه، همین مسئلۀ پوشش حضرت است كه ایشان برای وارد شدن در مسجد كه مردان در آنجا حضور داشتند چگونه خودشان را از نظر پوشش آماده كردند.
پوشش حضرت در میان همراهان
«وَ أَقْبَلَتْ فی لُمَّةٍ (لمةٍ) مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِها»
یعنی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) همراه با گروهی كه به اصطلاح همسن و سالها، یا همآهنگها، یا از یاران و اعوان و خویشاوندان ایشان بودند حركت كردند.
غرضم در اینجا توجه به جماعتی است كه آن حضرت را در حركت به سمت مسجد همراهی كردند و احتمال زیاد دارد كه منظور همراهان از این كار یاری حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) باشد. همانطور كه امروز اگر كسی برای حضور در مجلس احتجاج حركت میكند گروهی از همفكرانش نیز او را همراهی میكنند.
پس در این اقدام حضرت دو احتمال وجود دارد اوّل آنكه شخصیت ظاهری ایشان محفوظ بماند، دوّم اینكه پیكرۀ ظاهری حضرت هم در بین مردها نمایان نشود و در میان گروه زنان پوشیده بماند.
بنابراین اعوانشان را خبر کردند و آمدند دور حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را گرفتند، برای اینکه وقتی ایشان میخواهند خارج شوند، در بین این اجنبیها، حتی پیکرهاشان را هم کسی نبینند. حتی پوشش چادر آنقدر بلند بوده که وقتی حضرت میخواستند حرکت کنند، بخشی از این پوشش، زیر پای حضرت قرار میگرفت.
من اینها را خواندم برای اینکه میگویند: حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) تشریف بردند مسجد و حتی در بین آنها، خطبه هم خواندند! امّا چگونه رفتند؟ ببینید پوشش را! با چه وضعی رفتند؟ با اینکه خِمار بود، پوشش سراسری بود، آنقدر هم بلند بوده كه زیر پاهایشان میرفته، دوباره خبر کردند که دور او را بگیرند تا حتی اجنبی او را نبیند.
در ادامۀ روایت دارد:
«تَطَاُ ذُیولَها»
یعنی حضرت در راه رفتن پا روی پایین لباسش میگذاشت. یا بر اثر ناراحتی با شتاب حركت میكرد. در اینجا به طور مسلّم منظور این است كه لباس ایشان آنقدر بلند بود كه گاه زیر پا قرار میگرفت و چون ممكن است از این عبارت استشمام شود كه حضرت در راه رفتن عجله داشتند در ادامه آمده است:
ما تَخْرِمُ مِشْیتُهٰا مِشیةَ رَسُولِاللّه(صلیاللهعلیهوآله):
یعنی راه رفتن حضرت هیچ كم از راه رفتن پیغمبر اكرم(صلیاللهعلیهوآله) نداشت.
از نظر ما طلبهها مشیة بر وزن «فِعلِه» نوع و هیئت فعل را میرساند. یعنی روش راه رفتن حضرت هیچ از روش راه رفتن پدرشان كم نداشت؛ یعنی با همان متانت و وقار رسول اكرم(صلیاللهعلیهوآله) حركت میكرد و آن عظمت و وقار و متانت در راه رفتن او بود و همۀ آنچه را كه شایستۀ یك زن است رعایت كرده بود.
در این عبارت دو نكته وجود دارد:
اوّل آنكه رفع این شبهه است كه چرا حضرت تند میرفت و عجله داشت؟ پاسخ میگوید مَشی او مثل پدرش رسول اكرم(صلیاللهعلیهوآله) بود؛ یعنی با همان متانت و وقار حرکت میکردند.
دوّم این كه شاید به دلیل بلند بودن لباس، قهراً زیر پا قرار میگرفته است.
«حَتّی دَخَلَتْ عَلی أَبی بَكْرٍ وَ هُوَ فی حَشْدٍ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الأنْصٰارِ وَ غَیرِهِمْ»
تا این كه حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در مسجد بر ابیبكر وارد شد در حالی كه گرداگرد او را جمع زیادی از مهاجرین و انصار و دیگر مسلمین گرفته بودند. حَشد همان گروه و جماعت است.
«فَنیطَتْ دُونَها مُلاَءةٌ»
سپس میان حضرت و مردم پردهای نصب شد.
وقتی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) وارد مسجد میشود در آنجا پردهای نصب میکنند. «مُلاَءةٌ» به معنای إزار یا پرده است. یعنی بین ایشان و آن مردها كه از مهاجرین و انصار و گرداگرد ابیبكر بودهاند پردهای آویخته میشود حتّی در برخی نسخهها آمده است: «مُلاَءةٌ قِبطّیةٌ»؛ یعنی حتی جنس پرده را كه مصری بوده است مشخص كردهاند. به هر حال نكتۀ مهم در این بخش آن است كه همین كه حضرت وارد میشود دستور میدهند كه پردهای بین ایشان و دیگران بیاویزند. البته از كلمۀ «فَجَلَست» كه در خطبه آمده استفاده میشود كه قبل از این كه حضرت بنشینند پرده را سریع میآویزند. یعنی همین كه خبردار میشوند دختر پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) در راه مسجد است یا به محض ورود ایشان محیط را آماده میكنند و این پرده را نصب میكنند و این خود باز از اموری است که برای حفظ حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) از نگاه مردان رعایت کردهاند و به نحوی یک احترامی بوده كه به صورت سنّت درآمده است و امروزه نیز در مجالس مذهبی رعایت میشود.
منبع : نرم افزار کوثر - از مجموعه بیانات آیت الله آقا مجتبی تهرانی (ره)