( 0. امتیاز از 0 )

11 ـ  و نیز از آن حضرت نقل شده است که فرمود: سوگند به آن کسی که مرا به راستی به نبوت برگزید تو بانوی زنان جهانی. [13]

12 ـ  ابوایوب انصاری گوید: که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیمار شد، فاطمه علیها السلام به عیادت آن حضرت آمد و گریه کرد حضرت فرمود: ای فاطمه، به خاطر ارزش و احترامی که خداوند به تو گذاشت تو را به کسی که در اسلام از دیگران سابقه‌اش جلوتر و علمش بیشتر بود به همسری درآورد، همانا خداوند متعال توجه و عنایتی مخصوص به اهل زمین فرمود از بین آنان مرا اختیار کرد و مرا پیامبری مرسل قرار داد، آنگاه بار دیگر به زمین توجه فرمود، از بین آنان شوهرت را برگزید، و به من وحی کرد تا تو را به ازدواج با او درآورم و او را وصی خود قرار دهم، ای فاطمه، بهترین پیامبران از ما است و او پدرت می‌باشد و بهترین اوصیاء از ما است و او شوهرت می‌باشد، و بهترین شهیدان از ما است که حمزه عموی پدرت باشد، و از ما است کسی که دارای دو بال است و در بهشت به وسیله آن دو بال پرواز می‌کند و به هر جا بخواهد می‌رود و او جعفر پسر عموی پدرت می‌باشد، و از ما است دو نواده این امت و دو آقای جوانان اهل بهشت، حسن و حسین که آن دو پسران تویند و سوگند به آن کسی که جانم در دست او است از ما است مهدی این امت و او از فرزندان تو است. [14]

13 ـ  از امام باقر و امام صادق علیها السلام نقل شده که فرمودند: به هنگامی که رویدادهای تلخ اتفاق افتاد فاطمه علیها السلام گریبان عمر را گرفته و جلو کشیده و فرمود: به خدا سوگند ای پسر خطاب، اگر نبود که از رسیدن بلاء به بی‌گناهان خوشم نمی‌آمد می‌دیدی که خدا را سوگند داده و به سرعت دعایم مستجاب می‌شد. [15]

14 ـ  عیاشی بدین گونه روایت کرده است: فاطمه علیها السلام از منزل بیرون آمده وفرمود: ای ابوبکر آیا می‌خواهی مرا بیوه کنی؟ به خدا سوگند اگر از او دست برنداری موهایم را پریشان کرده، گریبان چاک زده، کنار قبر پدرم رفته و پروردگارم را فریاد می‌زنم... سلمان رضی‌الله‌عنه خود را به حضرت رسانیده و گفت: ای دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم خداوند پدرت را به عنوان رحمت مبعوث کرد، برگرد به خانه خودت، فرمود: ای سلمان، می‌خواهند علی را بکشند، و من نمی‌توانم در مرگ علی صبر کنم، مرا رها کن تا نزد قبر پدرم رفته گیسوان پریشان کرده. گریبان را چاک زده و پروردگارم را فریاد زنم، سلمان گفت: من می‌ترسم که مدینه به زمین فرورود، علی مرا نزد تو فرستاده و دستور داده که به خانه‌ات برگردی و از این کار صرف نظر کنی، حضرت فرمود: اگر چنین است پس برمی‌گردم و صبر می‌کنم و گوش به دستور او داده و اطاعتمی‌کنم. [16]

15 ـ  در ضمن حدیثی طولانی از امام باقر علیه‌ السلام نقل شده است که فرمود: به خدا سوگند ای جابر، در روز قیامت حضرت فاطمه بسان پرنده‌ای که دانه خوب را از بد جدا می‌سازد، شیعیانش با آن حضرت نزدیک در بهشت می‌رسند خداوند در دلهای آنان می‌افکند که برگردید و بنگرید، همینکه برگشته و توجه می‌کنند خداوند متعال می‌فرماید: ای دوستان من، چرا برگشته‌اید با اینکه من در بین شما فاطمه دختر حبیبم را به شفاعت پذیرفته‌ام؟ می‌گویند، پروردگارا دوست داریم که قدر و منزلت ما در چنین روزی شناخته شود، خداوند متعال می‌فرماید: برگردید و به بینید چه کسی شما را به خاطر دوستی فاطمه دوست داشته است، ببینید چه کسی شما را بخاطر محبت فاطمه اطعام کرده است، بنگرید و به بینید چه کسی شما را به خاطر دوستی فاطمه لباس پوشانیده است، بنگرید چه کسی شما را بخاطر دوستی فاطمه یک بار سیراب کرده است، بنگرید چه کسی غیبتی را از شما بخاطر دوستی فاطمه برگردانده است، دستش را گرفته او را داخل بهشت کنید، حضرت باقر فرمود: به خدا سوگند در بین مردم کسی جز شک‌کننده یا کافر و یا منافق باقی نخواهد ماند. [17]

16 ـ  ابن‌عباس گوید: به خدا سوگند برای فاطمه کفو و همتائی جز علی علیه‌السلام نبود. [18]

17 ـ  امام محمد باقر علیه‌ السلام فرمود: هنگامی که فاطمه زهراء متولد شد، خداوند به فرشته‌ای وحی فرستاد تا زبان حضرت محمد را گویا کند، حضرت او را فاطمه نامیده و سپس فرمود: من تو را به وسیله علم جدا ساختم، من تو را از ناپاکی جدا ساختم سپس حضرت باقر علیه‌السلام فرمود: به خدا سوگند که خداوند آن حضرت را در عالم ذر و میثاق به علم جدا ساخته و از ناپاکی پاک و مبری نموده بود. [19]

علامه مجلسی در شرح این حدیث گوید: «تو را به علم بریدم» یعنی از جهل و نادانی به سبب علم بریدم و یا جدائی از دوران شیر خوارگی تو را مقرون و همراه با علم نمودم، کنایه از آنکه در آغاز آفرینش نسبت به علوم الهی عالم و دانشمند بوده است. [20]

18 ـ اصبغ بن نباته گوید: از امیرالمومنین علی علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: به خدا سوگند به سخنی لب می‌گشایم که جز من کسی غیر از انسان کذاب آن سخنان را نگوید: از پیامبر رحمت ارث بردم و همسرم بهترین زنان امت است و من بهترین جانشینان و اوصیاء می‌باشم. [21]

19 ـ  علی علیه‌ السلام فرمود: به خدا سوگند او را به خشم در نیاوردم، تا هنگامی که زنده بود او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم، او هم مرا به خشم نیاورد و نافرمانی نکرد، هر گاه که به او نگاه می‌کردم غم و اندوه از دلم زدوده می‌شد. [22]

20 ـ  و نیز از آن حضرت نقل شده است که: به خدا سوگند شروع به تجهیز او کرده و او را در پیراهن خودش غسل دادم و پیراهن را به یکسو نزدم، بخدا سوگند میمنت و برکت داشت و پاک و پاکیزه بود، بعد با زیادتی حنوط رسول خدا او را حنوط داده [23] و او را در کفن‌های خودش پوشانیدم، وقتی که خواستم بندهای کفن را ببندم صدا زدم: ای ام‌کلثوم، ای زینب، ای سکینه، ای فضله، ای حسن، ای حسین بیائید و از مادرتان بهره بگیرید،فراق و جدائی فرارسیده و دیدار به بهشت و قیامت موکول شده است.

حسن و حسین علیهما السلام جلو آمده و صدا می‌زدند، آه و افسوس، غم و اندوهی همیشگی از فقدان جدمان محمد صلی الله علیه و آله و سلم و مادرمان فاطمه زهراء، ای مادر حسن، ای مادر حسین، آنگاه که جدمان محمد مصطفی را دیدار کردی سلام ما را به او برسان و به آن حضرت بگو: بعد از تو در دنیا یتیم ماندیم.

امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمود: خدا را گواه می‌گیرم که فاطمه ناله‌ای کرد و فریادی کشید و دستهایش را کشیده و آن دو را به آرامی در آغوش گرفت و در این لحظه هاتفی صدا زد، ای ابوالحسن آن دو را از روی سینه مادرشان بلند کن که به خدا سوگند فرشتگان آسمانها را به گریه درآوردند، دوست مشتاق دیدار دوست است. [24]

حضرت می‌فرماید که آن دو را از روی سینه فاطمه بلند کرده و شروع به بستن بندهای کفن او نموده و در آن لحظه این اشعار را می‌سرودم.

فراقک اعظم الاشیاء عندی

و فقدک فاطم ادهی الثکول

فراق و جدائی تو در نزد من بزرگترین چیزها است و فقدان تو ای فاطمه سنگین‌ترین مصیبت‌ها است.

سابکی حسره و انوح شجوا

علی خل مضی اسنی سبیل

از سر حسرت می‌گریم و از سر اندوه نوحه‌سرائی می‌نمایم بر دوستی که گام بر روشن‌ترین راه نهاده است.

الا یا عین جودی و اسعد بنی

فحزنی دائم ابکی خلیلی

ای دیده اشک بریز و با من همراهی کن اندوه من همیشگی است و بر دوستم می‌گریم.

پی نوشت :

[13] ابن‌مغازلی، المناقب /399.

[14] قندوزی، ینابیع الموده / 436 و مثل همین حدیث در منتخب الاثر تالیف صافی گلپایگانی / 192.

[15] کلینی، محمد بن یعقوب: کافی ج 1/ 260 باب میلاد حضرت زهراء علیهاالسلام.

[16] محدث قمی، حاج شیخ عباس: بیت الاحزان 86 ـ  87.

[17] علامه مجالسی، ملا محمد باقر: بحارالانوار 43/ 65.

[18] علامه مجلسی، ملا محمد باقر، بحارالانوار 43/ 101.

[19] کلینی، محمد بن یعقوب: کافی 1/ 460.

[20] علامه مجلسی، ملا محمد باقر، مراه العقول 5/ 344.

[21] علامه مجلسی، ملا محمد باقر، بحارالانوار 43/ 143.

[22] علامه مجلسی، ملا محمد باقر، بحارالانوار 43/ 134.

[23] قبلا گفتیم که جبرئیل حنوطی آورد حضرت رسول بخشی از آن را به فاطمه علیهاالسلام اختصاص داد.

[24] علامه مجلسی، ملا محمد باقر، بحارالانوار 43/ 179 ـ  180.

 

منبع :

فاطمه زهرا السلام الله ‌علیها شادمانی دل پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم

 تألیف: مرحوم آیت الله احمد رحمانی همدانی

 ترجمه: حسن افتخارزاده سبزواری

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر