مناقب و فضائلی از حضرت زهراء (سلام الله علیها) که در آغازش سوگند یاد شده است , بخش اول
ریاحین : 1 ـ در ضمن حدیثی طولانی از خداوند متعال نقل شده است که فرمود: ای فاطمه به عزت و جلال و برتری جایگاه و مقامم سوگند که دو هزار سال پیش از آنکه آسمانها و زمین را بیافرینم با خود قسم خوردم که دوستان تو و فرزندان تو را به آتش عذاب نکنم. [1]
2 ـ در ضمن حدیثی طولانی از رسول صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود: ای فاطمه، سوگند به آن کس که مرا به راستی مبعوث کرد دخول بهشت بر همه مخلوقات حرام است تا اینکه من داخل آن شوم، و تو نخستین کسی هستی که بعد از من وارد بهشت میشوی، در حالیکه زیوری پوشیده و برخوردار از نعمت، و خوشحال هستی، ای فاطمه گوارایت باد، سوگند به آن کسی که مرا به حق مبعوث کرد تو بانوی زنانی هستی که وارد بهشت میشوند. سوگند به آن کسی که مرا به راستی مبعوث فرمود: همانا جهنم چنان فریادی برآورد که هیچ فرشته مقرب و پیامبر مرسلی باقی نمیماند مگر آنکه از هوش میرود، به او خطاب میشود ای جهنم! خداوند جبار به تو میگوید: به عزت من، آرام باش و در جای خود آرام بگیر، تا اینکه فاطمه دختر رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم به سوی بهشت عبور کند و هیچ گرد و غبار و مسکنت وذلتی او را فرانگیرد.
سوگند به آن کسی که مرا بر حق مبعوث کرد هر آینه حسن و حسین نیز داخل میشوند، حسن در طرف راستت و حسین در طرف چپ تو و تو از بالاترین نقطه بهشت در پیشگاه پروردگار در جایگاهی رفیع بر دیگران اشراف داری لواء حمد در دست علی بن ابیطالب است هر گاه که خلعتی بر من پوشانده شود بر او نیز پوشانده شود و هر امتیازی که به من داده شود به او نیز داده خواهد شد.
سوگند به آن کسی که مرا به راستی مبعوث فرمود: به دشمنی و خصومت با دشمنان تو به پا میخیزم و آنان که حق تو را گرفتند و رشته دوستی با تو را بریده و بر من دروغ بستند، پشیمان خواهند شد، و در مقابل من به زمین کشانیده میشوند و من میگویم، امت من، امت من، و گفته میشود، آنان بعد از تو تبدیل و تحریف نمودند و به سوی آتش دوزخ برده میشوند. [2]
3 ـ و از آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده: که نزدیک وفاتش بعد از آنکه دست فاطمه زهرا علیهاالسلام را در دست حضرت علی علیهالسلام گذاشت به آن حضرت فرمود: ای ابوالحسن، این امانت خداوند و ودیعه رسول او محمد در نزد توست، پس خداوند و مرا در مورد او محافظت نما و تو این کار را خواهی کرد، ای علی به خدا سوگند که او بانوی زنان اهل بهشت از گذشتگان و آیندگان است.
به خدا سوگند که او مریم کبری است، آگاه باش، به خدا سوگند عمرم به پایان نیامد مگر اینکه برای او شما از خداوند درخواست کردم و آن چه را که خواستم خداوند به من بخشید، ای علی هر آن چه را که فاطمه به تو دستور داد انجام بده، من به او دستوراتی دادهام که جبرئیل آن دستورات را داده است... به خدا سوگند ای فاطمه راضی نخواهم شد تا اینکه تو راضی شوی، نه به خدا سوگند، راضی نخواهد شد تا اینکه تو راضی شوی، نه، به خدا سوگند راضی نخواهم شد تا اینکه تو خشنودی گردی. [3]
4 ـ حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به هنگام وفاتش به حضرت فاطمه علیها السلام خطاب کرده فرمود: سوگند به کسی که مرا به حق مبعوث فرمود به خاطر گریه تو عرش خداوند و ملائکهای که اطراف آن میباشند و آسمانها و زمینها و آن چه که در آنها زندگی میکنند گریه خواهند کرد. [4]
5 ـ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: [5] سوگند به آن کس که جانم در دست او است، زهراء علیها السلام همان بانوئی است که در صحنه قیامت بر ناقهای سوار شده و عبور میکند در حالیکه سر آن شتر از ترس خدا، دو چشمش از نور خدا، افسارش از شکوه خدا، گردنش از روشنائی خدا، کوهانش از رضوان خدا، دمش از قدس خدا، پاهایش از بزرگواری خدا است، اگر راه رود تسبیح گوید، و اگر بیارامد تقدیس و تنزیه کند، بر او است هودجی از نور که در آن بانوئی نشسته که انسان است ولی در حقیقت حوریه بهشتی است، عزیز و گرامی است، گردآوری شده و آفریده گشته و ساخته شده و از سه بخش تشکیل یافته، آغازش از مشک خوشبوی و میانهاش از عنبر سپید و قسمت آخرش از زعفران سرخ است که با آب حیات به هم آمیخته که اگر آب دهانش را در هفت دریای شور بیفکند شیرین و خوشگوار شود و اگر ناخن کوچکش به دنیا برسد خورشید و ماه را در هم میگیرد جبرئیل در سمت راست، میکائیل در سمت چپ، علی علیه السلام در پیش روی و حسن و حسین از پشت سرش در حرکتند و خداوند متعال از او مواظبت کرده و نگه داری میفرماید و با این حالت وارد صحرای محشر میشوند، در این هنگام از سوی پروردگار ندا میرسد، ای آفریدگان، دیدههایتان را فروبندید و سرها را به زیر افکنید، این فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیامبر شما است. همسر علی امام شما و مادر حسن و حسین است.
با این حالت، فاطمه بر صراط میگذرد در حالی که دو چادر سفید بر سر انداخته است، هنگامی که وارد بهشت شده و به نعمتهائی که خداوند برایش مهیا ساخته مینگرد اینآیه را قرائت میکند:
«بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله الذی اذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شکور، الذی احلنا دار المقامه من فضله لایمسنا فیها نصب و لایمسنا فیها لغوب». [6]
در این هنگام خداوند متعال به آن حضرت وحی کرده و میفرماید: ای فاطمه! از من در خواست کن به تو میبخشیم، از من بخواه خشنودت خواهم ساخت، حضرت میگوید:خداوندا تو خود آرزوی منی و بالاتر از آرزوئی، از تو میخواهم که دوستانم و دوستان عترتم را به آتش، عذاب نکنی، تا آخر حدیث. [7]
6 ـ در ضمن حدیثی طولانی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است که فرمود: سوگند به آن کسی که مرا به بزرگواری مبعوث فرمود و رسالت و پیامبری را ویژه من گردانید، من او را به همسری علی ندادم، بلکه خداوند تبارک و تعالی از فراز عرش خود او را با علی همسر ساخت و تا علی راضی نشده بود من راضی نشدم و علی هم راضی نشد تا اینکه من راضی شدم، و من راضی نشدم تا اینکه فاطمه راضی شد و فاطمه راضی نشد، تا اینکه خداوند پروردگار جهانیان راضی شد. [8]
7 ـ در ضمن حدیثی طولانی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم روایت شدهاست که فرمود: ملائکه تسبیح و تقدیس پروردگار را انجام میدادند، خداوند متعال فرمود: سوگند به عزت و جلالم که ثواب و پاداش تسبیح و تقدیس شما را تا روز قیامت برای دوستان این زن و پدر و شوهر و پسرانش قرار خواهم داد. [9]
8 ـ از جعفر بن محمد از پدرش از جدش: نقل شده است که فرمود: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام در نزد آن حضرت بودند، حضرت فرمود: سوگند به آن کسی که مرا به راستی به پیامبری برگزید بر روی زمین مخلوقی محبوبتر و گرامیتر از ما در پیشگاه خداوند وجود ندارد. [10]
9 ـ از قول عایشه نقل شده است که گوید: روزی فاطمه بسوی ما میآمد. نه، سوگند به خداوندی که جز او خدائی نیست راه رفتنش از راه رفتن رسول خدا کم نمیآمد، همینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چشمش به او افتاد فرمود خوش آمدی دخترم، خوش آمدی دخترم، فاطمه خود گوید که حضرت به من فرمود: آیا دلت نمیخواهد که روز قیامت به عنوان بانوی زنان جهانیان وارد محشر بشوی؟! [11]
10 ـ در ضمن حدیثی طولانی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمود: دخترم، سوگند به آن کسی که مرا به راستی به پیامبری برگزید او خود تو را به همسری آقای دنیا و آخرت ـ علی علیه السلام درآورد. [12]
پاورقی :
[1] قمی، حاج شیخ عباس، سفینه البحار 2/ 375.
[2] مجلسی، ملا محمد باقر، بحارالانوار 22/ 491.
[3] مجلسی، ملا محمد: باقر بحارالانوار 22/ 491 ـ 484.
[4] مجلسی،ملا محمد: باقر بحارالانوار 22/ 491 ـ 484.
[5] تاویل الایات 2/ 484، این حدیث را حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم درپاسخ درخواست سلمان که درخواست کرد از فضائل حضرت زهرا علیهاالسلام در روزقیامت بگویند: فرمود.
[6] فاطر، 34، 35، سپاس پروردگاری را که اندوه را از ما برد، همانا پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است، خداوندی که ما را در خانه جاوید از فضل خود جای داد که در آن جا زحمت و رنجی به ما نرسد.
[7] اگر قرار باشد از جهانی دیگر که معیارهایش با این جهان تنگ مادی کاملا متفاوت است و اصولا ماده در آنجا نه با این تعریفی است که در محدوده حواس محدود ما تعریف میشود،سخن به میان آید، با چه الفاظ و مفاهیم و ادبیاتی میتوان سخن گفت که برای گرفتاران در چهارچوبه مادی محدود این جهان شگفتانگیز نباشد و یا اگر بیخردانی بخواهند به تمسخر گیرند جاهلانه به مسخره نگیرند؟ آیا چنین ادبیات و زبان و مفاهیمی وجود دارد؟! برای اکثریتی از مردم که با ناقه ندیده و اگر دیدهاند فقط شیرش را خورده، پشمش را چیده و لباسی ساخته و گاهی هم بر آن سوار شدهاند و دیگر حتی زحمت تفکر و اندیشه در کیفیت خلقت آن که یکی از سادهترین مخلوقات عالم مادی است به خود ندادهاند چگونه میتوان مرکوب بهترین انسان را که عصاره خلقت و رمز آفرینش است در صحنه قیامت ترسیم کرد؟ با چه معیاری از این معیارهای محدود میتوان ناقهای تصور کرد که سرش از خشیت خدا و دمش از قدس خدا و کوهانش از رضوان خدا باشد؟! اصولا آیا مراحل لطافت و ضخامت ماده که همه از ماء بسیط آفریده شده و در هر نشئه عوارضی به خود میگیرند. دنیا و آخرت، روح و جسم، خورشید و ماه و فرشتگان و جن و انس همه از اویند بدانسان که در روایات وارده از اهل البیت علیهمالسلام رسیده است به طور جدی مورد مطالعه دانشمندان علوم طبیعی و زیست شناسان قرار گرفته است؟نه از آنان توقع نیست، آیا حدیث شناسان و مدعیان شناخت اسلام و اسلامشناسان حوزههای علمیه صرف نظر از پیش شناختههای فلسفه طبیعی یونان آیا با دیدی جدی و تحقیقاتی این گونه روایات را که در حقیقت خلقت از ائمه معصومین رسیده است نگریستهاند؟! یا اینکه: «الانسان عدو لما جهله» به هر حال اگر نتوانستیم تصویری از چنان ناقهای و چنان حالتی در ذهن خود بیاوریم چندان هم تعجب نکرده که جاهلانه آن را رد کنیم. بلکه این گونه احادیث را در کنار بقیه آیات قرآنی و احادیث و روایاتی بگذاریم که سخن از برزخ و سکرات موت و قیامت و بهشت و جهنم و حساب و میزان و حور و قصور، آنها از آب و عسل... به میان آورده است و همه اینها را به عنوان یک سیستم جامع و منسجم و یک دید واقع بینانه از حقیقت ماده و حیات و به عنوان یک جهانشناسی در یک فرهنگ خاص با مفاهیم و ادبیاتی ویژه خود بنگریم که در آن صورت برای کسانی که امکان وجود عوالمی غیر از عالم محدودمادی را قائلند اعتقاد به چنین ناقهای و باور داشتن عظمت خیرهکنندهای برای بانوئی «ممتحنه» که تمام مراحل آزمایش عالی خود را به بهترین وجه گذرانیده و اسلام و پیشوایانش را مدیون جهاد و عبادت و مظلومیت و صبر و تقوای خود ساخته است، مطلب مشکلی نیست. (مترجم).
[8] مرعشی نجفی، سید شهابالدین، ملحقات احقاق الحق، 18/ 174.
[9] بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم 11/ 6.
[10] بحرالمعارف / 687.
[11] المجالس السینه ج 2/ جزء پنجم / 63.
[12] ابنمغازلی، المناقب / 399.