غصب فدك همانند توطئههایی است که برای نابودی پيامبر انجام گرفت!
ریاحین ـ در محاجّه حضرت زهرا (س) با ابوبکر در قضيه فدك نکاتی نهفته است که ذهن هر حقیقتجو را به خود منعطف مینماید و مبارزات ایشان در قضیه فدک، درسهای بزرگی را به شیعیان و محبان دستگاه ولایت آموخته و در خطبه ایشان نیز متبلور گردیده است.
آنچه بدون جنگ و جهاد فتح شده ویژه خدا و رسول (ص) است.
املاک فدک تا سال هفتم هجری تحت تصرف یهودیان بود تا اینکه در این سال یهودیان خیبر از مسلمانان شکست خوردند و استحکامات خیبر به دست مسلمین افتاد.
یهودیان پیشنهاد صلح دادند و پیامبر (ص) نيز پیشنهادشان را پذیرفتند و معاهده صلح امضا شد. طبق این قرارداد صلح، مجموع اراضی و درختان و اموال یهودیان فدک به پیامبر (ص) واگذار و مختص آن حضرت گردید؛ زیرا فدک بدون جنگ فتح شد و بنابر نص قرآن کریم در سوره حشر آیه 6 و 7 هر سرزمینی که بدون جنگ فتح شود از اموال خالصه پیامبر (ص) خواهد بود.
یعنی آنچه بدون جنگ و جهاد فتح شده مانند سایر غنائم جنگی بین جنگجویان اسلام تقسیم نمیشود و ویژه خدا و رسول است و اختیارش بدست پیامبر(ص) میباشد.
از سویی دیگر یکی از مصارفی که خداوند در این آیات برای اینگونه اموال ذکر کرده است «ذی القربی» یعنی بستگان قرابتی پیامبر میباشد و بسیاری از مفسران گفتهاند پس از نزول آیه « فََاتِ ذَا الْقُرْبىَ حَقَّه» حق صاحب قرابت را بپرداز، پیامبر (ص) املاک فدک را به فاطمه (س) بخشید.
پیامبر (ص) در زمان حیات خویش املاک فدک را به حضرت زهرا (س) بخشیده بودند
همچنین از لحاظ تاریخی هیچ تردیدی در این موضوع نیست که زهرا (س) در همان زمان حیات پیامبر در فدک تصرف داشته است. «بانوی بانوان؛ ابوالفضل موسوی گرمارودی»
با وجودی که پیامبر (ص) در زمان حیات خویش املاک فدک را به حضرت زهرا (س) بخشیده بودند، ابوبکر فدک را از آن حضرت گرفت. ایشان به ابوبکر فرمودند: «فدک را به من بازگردانید، زیرا پیامبر (ص) آن را به من بخشیده است.» حضرت زهرا (س) همچنین در مقابل غصب ارث اهل بیت(ع) توسط ابوبکر فرمودند: «ارث من از پیامبر (ص) را باز گردان.»
ابوبکر در پاسخ گفت: ارث خانه را میخواهی یا زمین های زراعی و باغهای پیامبر را؟ ایشان فرمودند: «هر دو را، من اینها را از پیامبر به ارث میبرم همچنان که دختران تو، بعد از مردنت از تو ارث میبرند.»
ابن ابي الحديد: حدیث نفی ارث بردن از انبیا را فقط ابوبكر روايت كرده است!
اما ابوبکر به همدستی عمر با نقل حدیثی، فاطمه (س) را از هر گونه ارثی محروم نمود و گفت به خدا قسم، پیامبر (ص) فرمود: از ما گروه انبیا کسی ارث نمیبرد، هر چه میگذاریم صدقه است.
البته ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه مینویسد مشهور آن است که حدیث نفی ارث انبیا را به جز شخص ابوبکر کسی دیگر روایت نکرده است.
در کتاب سیوطی نیز در کتاب الخلفاء ص 89 آنجا که روایات ابوبکر را میشمارد، مینویسد: بیست و نهم حدیث «لانورث ما ترکناه صدقه» است با این همه بعدها احادیثی ساخته شد و به غیر از ابوبکر نسبت داده شده تا چنین وانمود شود که افراد دیگری هم این حدیث را از پیامبر (ص) روایت کرده اند. «سقیفه- علامه سید مرتضی عسگری»
فاطمه (س) فرمودند: سبحان الله! پدرم رسول خدا (ص) هرگز از کتاب خدا رو گردان و با احکام آن مخالف نبود، بلکه همواره تابع روش قران و پیرو سوره های آن بود. آیا جمع شده اید که با حیلهگری بر او دروغ ببندید؟
این کارتان پس از وفات او همانند توطئههایی است که برای نابودی او در زمان حیاتش انجام گرفت! این کتاب خداست که داوری دادگر و بیانگر حکم قطعی است.
حضرت زهرا (س) در صحبت با ابوبكر در اثبات اينكه فدك متعلق به اوست و پيامبر (ص) آن را در زمان حيات مباركشان به حضرت بخشيدهاند به آياتي در اين باره استناد ميكنند.
استناد حضرت زهرا (س) به آيات قرآن در مواجهه با ابوبكر
خدای متعال در قرآن میفرماید: «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ»؛ سلیمان از داود ارث برد و کلام زکریا را نقل فرمودند که گفت: «فَهَبْ لىِ مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنىِ وَ يَرِثُ مِنْ ءَالِ يَعْقُوبَ» زکریا دعا کرد که خداوند به او فرزندی عطا کند که وارث او و وارث آل یعقوب باشد.
حضرت فرمودند در قرآن آمده: «يُوصِيكمُُ اللَّهُ فىِ أَوْلَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَين»؛ خداوند در مورد میراث فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم پسر دو برابر دو دختر است؛ یعنی بهره مردان و زنان را از ارث روشن ساخته و بهانه باطلپیشگان را از میان برداشته و خیالات و شبهات بازماندگان را برطرف ساخته است.
حضرت زهرا (س) با این استدلالها، جعلی بودن حدیث ابوبکر را از طریق عرضه آن به قرآن اثبات کردند.
شیعه نیز در طول تاریخ در مقابل شبهات و احادیث جعلی، با تاسی به ائمه اطهار (ع) ادلههای متفاوتی را با عرضه کردن آنها به قران ارائه کرده است.
در مسئله ارث ذیل آیه «یرثنی و یرث من آل یعقوب» اقوال متعددی است؛ در يك قول گفته شده كه منظور از میراث، نبوت است؛ در قول ديگر میراث را علم و حكمت ميداند و در قول سوم منظور از میراث را مال بيان ميكند.
نبوت امر ارثي نيست!
اقوال سهگانه که در غالب كتاب های تفسیری، مخصوصاً در جامع قرطبی آمده، موید آن است که منظور از ارث، نبوت نیست؛ چراكه نبوت طبق آیه «اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ» امر ارثی نیست و هیچكدام از انبیا نبوت را از نبی قبلی ارث نبردهاند و سلسله انبیای ابراهیمی(ع)، از وجود مبارك حضرت ابراهیم و انبیای بعدی، هر كدام بر اساس اعطای الهی به نبوت رسیدند.
درباره علم و حكمت نيز حدیث «العلماء ورثه الأنبیاء» وجود دارد كه علما را وارثان انبیا معرفي ميكند و این به جهت آن است که انبیا، معلم كتاب و حكمتند و علما، علم و حكمت را از انبیا به ارث میبرند.
اما در قول سوم و در جریان مسئله مال، این نظر اختصاصی به شیعیان ندارد، عدهای از اهل سنت، قدما و اصحاب مانند ابنعباس و دیگران، ارث را ارث مال دانستند؛ اگر چه بنای انبیا بر آن نبوده است كه مال جمعآوری كنند و به دیگری منتقل كنند.
آنچه محور نزاع است مطلبي است كه ابوبكر در ادامه حديث عنوان ميكند كه «ما تركناه صدقه» يعني هر آنچه انبيا باقي ميگذارند، صدقه است.
در مواقعي که به دو خبر متعارض برخورد كردیم چگونه عمل کنیم؟
سوالی که مطرح میشود اين است که در مواقعي که به دو خبر متعارض برخوردیم، چگونه عمل کنیم؟ همان طور که در سیره عملی حضرت زهرا (س) و بارها و بارها از امامان معصوم(ع) شنيده شده، فرمودهاند: «ما وفّق كتاب الله» كتاب حجت است.
وجود مبارك پیغمبر(ص) و همچنین ائمه (ع) فرمودند به نام ما حدیث جعل میكنند، ولی به نام خدا نميتوانند آیه قرآن را جعل كنند «ستكثر علیّ القال»، لذا هر روایتی كه از ما به شما رسید بر كتاب خدا عرضه كنید اگر مطابق با كتاب خدا نبود و با آن مخالف بود، این حجّت نیست.
پس هر روایتی چه معارض داشته باشد چه نه، باید بر قرآن كریم عرضه بشود، بنابراين اول باید خطوط كلی قرآن را ارزیابی، و بعد روایت را بر كتاب آسماني عرضه كنیم.
آيات ارث عموميت دارند و انبيا از آن مجزا نميشوند
با غور در قرآن مشخص مي شود که آیات دو دستهاند؛ بعضي عموميت دارند و شامل همه مي شوند و عدهاي ديگر مخاطبان خاص دارند، مثلا آیات «أَقِیمُوا الصَّلاَةَ» مسئله جهاد، حج، مسائل امر به معروف و نهی از منكر و همه تكالیف عمومیت دارند و شامل انبیا (ع) و معصومین هم میشوند؛ البته احكامی نظیر وجوب نماز شب بر پیغمبر(ص) و مانند آن، مخصوص آن حضرت است.
در آیات مورد بحث، مسئله ارث به طور مثال در آیه «یُوصِیكُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِكُم» که مسئله ارث را تبیین میكند یا در آیه «أُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَی بِبَعْضٍ» كه طبقات ارث را عنوان مي دارد، از عمومات است و شامل پیغمبر نیز میشود.
در آیه «وَلِیّاً ٭ یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ» ظاهر ارث، مال است؛ زیرا اگر منظور ارث نبوت، یا ارث علم یا ارث حكمت بود باید در جمله قرینهاي میآمد و از لحاظ عرفی نیز ارث به معنای مسئله مال است؛ وقتی میگویند فلان كس وارث است و ارث مي برد، یعنی مال دیگری را ارث مي برد، مگر اينكه از روي قرينه ثابت شود منظور از ارث، علم و حكمت است. «برگرفته شده از تفسیر آیت الله جوادی آملي از آيه «یرثنی و یرث من آل یعقوب»
ادعاي ابوبكر آن بود كه فدك صدقه است
البته جعل این روایت بدین سبب بوده است که در افکار عمومی بیان کنند که فدك و امثال فدك صدقه است، هنگامی که صدقه عمومی شد به بیتالمال میرسد و بدین شکل به حاكم وقت منتقل میشود و همین كار را هم كردند.
این نحوه محاجه حضرت زهرا (س) با ابوبکر و تطبیق دادن روایت مطروحه ابوبکر با قرآن، درسی است که شیعه در محضر ایشان فراگرفته است؛ بدین ترتیب لایههای عمیق سخنان گرانقدر پیامبر و همتراز کردن قرآن و عترت در حدیث شریف ثقلین بیش از پیش نمایان میشود.
منبع» خبرگزاری دانشجو